رواج فرهنگ صیغه و زنان صیغهای را در مقیاس وسیع میتوان مربوط به آغاز دورهی صفوی و رسمیت یافتن مذهب تشیع در ایران دانست. چرا که تا پیش از آن اکثریت مردم ایران از اهل سنت بوده صیغه را حرام میدانستند. با آغاز عصر حرمسرا داری به معنای واقعی کلمه توسط برخی از پادشاهان و اعیان و اشراف، بهتدریج این فرهنگ در میان تودهی مردم نیز جا افتاد و بر افتادن دودمانها نیز تاثیری در این امر نگذاشت. همچنین در دورهی قاجار هم بعد از به پادشاهی رسیدن فتحعلیشاهقاجار، دوباره سنت حرمسرا داری که اصل آن بر صیغه به تعداد نامحدود استوار بود رونق یافت؛ هرچند که همهی پادشاهان و شاهزادگان قاجار صاحبان حرمسرا نبودند و بهعنوان مثال محمدشاه و محمدعلیشاه قاجار و … تکهمسر بودند.
جعفر شهریباف در ارتباط با همین موضوع در کتاب تهرانقدیم خود مینویسد: «صیغه بهانواع مختلف جاری میشد؛ در واقع از یکساعته شروع و به نودونه ساله ختم میشد و غالبا یکساعته و یکروزه و یکهفتهایهایشان را همان روسپیان تشکیل میدادند که با چند کلمه عربی کلاه شرعی بر سر خودشان میگذاشتند. در واقع این رسم بیشتر مورد استفاده طلاب و متشرعین واقع میشد.برخی زنان متشرع نیز صیغه را به کوری چشم خلیفه دوم که آن را منع کرده بود پذیرفته و برای شادی دل فاطمهزهرا جزء نذرها قرار می دادند و آب غسل بعد از عملیات را برای همراه بردن به قبر در شیشهای نگاه میداشتند!»
روشنفکران ایرانی که در دویست سال گذشته دغدغهی مسائل اجتماعی را داشتند، همواره به این صیغه و رواج آن به شدت تاخته و آن را مایهی پایمال شدن حقوق زنان و رواج خیانت به شریک زندگی و نابودی خانواده دانستهاند. به عنوان مثال میرزا آقاخان کرمانی در اینباره مینویسد: «…مسئله و باید گفت بدبختی تعدد زوجات و رواج صیغه به روش دیگری مملکت را به ویرانی میکشد؛ که البته آنهم شایع است. این رسوم لذت دوستی و رفاقت میان زن و شوهری را به نفاق و کینهورزی مبدل ساخته و مایه فقر و پریشانی خانوادهها گردیده است و همان فقر و بیچارگی و فحشاء را ترویج کرده و امراض مسری مهلک را نشر داده و مردمی را به روز سیاه نشانده است!…»
نظر شما در اینباره چیست؟
2 پاسخ
تاحالا کجا بودید؟اتفاقی پیداتون کردم.عالیههه بیست
خوشحالیم گرامی، سپاسگزارم، لطف دارید 🌹