شکر تلخ؛ فصل اول – قسمت یازدهم

میرزاباقر به‌راحتی می‌تواند با رشوه‌ دادن مبلغی از دست مأموران خلاص شود، اما پولی ندارد و از سوی دیگر چون از طرف پدر طرد شده، بیچاره و نالان در فکر فرو رفته است. با توجه به‌این شرایط، به‌جز عزت، کس دیگری نمی‌تواند برای او دلسوزی و چاره‌ اندیشی کند. او نیز به‌ملاقاتش می‌رود و با هزار امید بازمی‌گردد...!
داستان‎‌های تاریخی؛ شکر تلخ
چکیده‌ی اپیزود یازدهم از فصل اول:

میرزاباقر به‌راحتی می‌تواند با رشوه‌ دادن مبلغی از دست مأموران خلاص شود، اما پولی ندارد و از سوی دیگر چون از طرف پدر طرد شده، بیچاره و نالان در فکر فرو رفته است. با توجه به‌این شرایط، به‌جز عزت، کس دیگری نمی‌تواند برای او دلسوزی و چاره‌اندیشی کند. او نیز به‌ملاقاتش می‌رود و با هزار امید بازمی‌گردد…!

نویسنده؛ جعفر شهری باف
راوی؛ فرهاد مهرآبادی

برای حمایت از صدای قجرتایم؛ لینک پادکست‌های ما را با دوستان و خانوادۀ محترم خود به اشتراک بگذارید، سپاسگزاریم.

 

شاید این پست هم برای شما جالب باشد:  شکر تلخ؛ فصل چهارم - قسمت یازدهم
3.9/5 - (7 امتیاز)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *