اپیزود هفدهم؛ انقلاب دود (۳)؛ فاصلهی خشم تا اشک
به یاد دارید وقتی در مدارس به درس مربوط به نهضت «توتون و تنباکو» رسیدیم، چه نوشته بود؟ «میرزای شیرازی فتوا داد، مردم تحریم کردند؛ پایان»، اما ماجرای انقلاب «توتون و تنباکو» چنین نیست! در این اپیزود قدم به قدم با مردم دورهی ناصری همراه میشویم و این جنبش عظیم را از زاویهی بهتری نگاه میکنیم. چگونه «خِرَد جمعیِ» ایرانیان در آنسالها از همهی ابزارهای موجود برای پیروزیِ جنبش استفاده کرد؟
اپیزود شانزدهم؛ انقلاب دود (۲)؛ کشف راز موفقیت فرنگیها
در قسمت اول سهگانهی انقلاب دود، از چگونگیِ اکتشاف و انتشار «توتون و تنباکو» گفتیم و به ایران قرن نوزدهم میلادی رسیدیم؛ کشوری که به دودکشی شهره بود و علاوه بر آن، پولدرآوردن از این کسبوکار را خیلی خوب یاد گرفتهبود؛ اما «ناصرالدینشاه قاجار» در سفرش به اروپا، امتیاز «توتون و تنباکو» را به «تالبوت» و شرکت آن «رژی» واگذار کرد. آیا میدانید در این سفرهای فرنگ چه گذشت و جریان این امتیازنامه چه بود؟
اپیزود پانزدهم؛ انقلاب دود (۱)؛ از سانسالوادور تا دارالخلافه
وقتیکه «کریستف کلمب» در سفر اکتشافی بر حسب اتفاق به قارهی آمریکا رسید، عدهای از بومیان «سانسالوادور» را دید که «دود» از دهانشان خارج میشود؛ حیرتزده شد و از همانجا بود که استعمال «تنباکو» به سرتاسر جهان رسید. در اپیزود پانزدهم پادکست «رادیو قجرتایم» به داستان شگفتانگیز و پُر رمز و راز همهگیریِ استعمال دخانیات و وقایع پیرامون آن تا رسیدن این گیاه به ایران میپردازیم.
اپیزود چهاردهم؛ ظلم پایدار میماند
اپیزود چهاردهم؛ ظلم پایدار میماند: «محمدقاسم هندوشاه استرآبادی» معروف به «فرشته» مورخ و پزشک ایرانیِ اهل استرآباد ساکن هندوستان، در مورد او میگوید: «و چنین کارها از ابتدای آفرینش تا دور او، هیچ جهانداری نکردهبود…!» شاید در مورد این آدم درست میگفت؛ اما فقط تا دورهی او، نه دورهی شما شنوندگان اپیزود چهاردهم رادیو قجرتایم با عنوان: «ظلم پایدار میماند»…
قلم سرنوشت؛ پایانِ کار، ۲۵ از ۲۵ (پایان)
اکنون شرایط نویسنده تغییر کردهاست. با توجه به گذشته، متوجه میشود که حرص و طمع جز نابودی، نتیجهای نخواهد داشت. او مقروض شدهاست و باید دست به کارهایی بزند که اصلاً راضی نیست، اما چارهای هم ندارد. رفتهرفته از جداییها و دیگر تجارب و نظریات خود میگوید. سپس ۸۰ سال مشقت کار و ۵۰ سال رنج قلم را به پایان میرساند…!
قلم سرنوشت؛ اعجازِ انسان، ۲۴ از ۲۵
نویسنده پس از گذر از مشکلات بسیار و مواجهشدن با غمِ از دستدادن مادر، کسبوکار را به حالت رشد و رواج رساندهاست، اما همچنان با همسر دوم خود بر سرِ مشکل است و ناسازگاری میکند. البته اوضاع نابسامان جدید سیاسیِ کشور باعث شده تا مشاغل جدیدش نیز غرق ضرر شوند و ناامیدش سازند. به همین جهت عزم سفری زیارتی میکند…!
قلم سرنوشت؛ میم مثلِ… ۲۳ از ۲۵
نویسنده در شرایطی سخت قرار گرفتهاست. از طرفی عدم توان در نگهداریِ فرزند و از طرفی دیگر نیز مشکلات ریشهدارِ مادرش باعث میشود تا مجدداً ازدواج نماید. هر چند که اصلاً راضی نیست، اما صحبتهای مادر و شرایط فعلی مجابش میسازد تا بپذیرد. پس از آن در شغل خود مدام دچار بدیُمنی میشود و حادثهی تلخی را هم در ادامه تجربه میکند…!
قلم سرنوشت؛ تقدیرِ مکرّر، ۲۲ از ۲۵
نویسنده وضع فعلی را نابسامان مینگرد و سپس با شکایت دیگر همسایهها مواجه میشود و همین موضوع بیش از پیش ذهنش را مشغول میکند. پس از ورود به خانه، متوجه عدم حضور همسر و فرزندش میشود و هرچه میجوید، اثری از آنها پیدا نمیکند. سپس به همخانهشان که جهت رفع تنهاییِ همسرش در آنجا زندگی میکنند رجوع میکند…!
قلم سرنوشت؛ بنیادِ بد، ۲۱ از ۲۵
پس از نقلمکانهای متعدد، حال نوبت به تغییر دکان و ادامهی کسبوکار رسیدهاست. اگرچه مشکلی از سوی شغل وجود ندارد، اما نویسنده هرچه زیادتر تلاش میکند، گویی بیشتر ناامید میگردد. در ادامه یک قطعه زمین خریداری میکند و سپس از خانهی مادر میرود و ساکن خانهی نیمساختهی خودش میشود. حال او صاحب یک فرزند شدهاست…!
قلم سرنوشت؛ جادوی هوش، ۲۰ از ۲۵
نویسنده مدتیست که غرق مطالب کتاب و یافتههای آن خانهی رازآلود و اسرارآمیز شدهاست؛ به همین دلیل شوقی محرکش میشود تا به جستوجوی دیگر کتب مرتبط با آن مسائل بپردازد و بیش از پیش از علومی که روایت شد سر درآورد. پس از روشنشدن ماجرای سرقت، حال استعدادش دهانبهدهان میچرخد و افراد بسیاری به دنبالش هستند…!