فعالان حقوق زنان در ایران از اواخر دههی ۱۲۸۰خ خواستههایی همچون منع تعدد زوجات برای شوهر، سختکردن طلاقدادن یکطرفهی زن از جانب شوهر، و بالابردن سن ازدواج زنان را در فهرست مطالباتشان قرار دادهبودند. آنها همچنین در اوایل دههی ۱۳۰۰خ لایحهی بهبود شرایط زندگیِ زنان را به منظور تغییر قوانین به نفع زنان به مجلس شورای ملی ارائه کردهبودند. این اعتراضها و تلاشها اما در آنزمان به جایی نرسید و بعدها در دوران رضاشاه بود که برخی از تغییرات محدود همچون بالابردن سن ازدواج دختران به ۱۵ سال، الزام به ثبت ازدواج و طلاق و شروط ضمن عقد برای دادن حق طلاق به زنان ایجاد شد.
چندی بعد در دوران حکومت محمدرضاشاه پهلوی، یک بانوی شجاع بهنام «مهرانگیز منوچهریان» برای اصلاح قوانین مربوط به حقوق زنان شروع به فعالیت کرد. مهرانگیز منوچهریان، انتقاد از قوانین مدنیِ نابرابر را از دورهی تحصیلش در دانشکدهی حقوق دانشگاه تهران در دههی ۱۳۲۰خ آغاز کردهبود. به گونهای که پس از یکی از جلسههای سخنرانیاش در دانشگاه تهران، آیتالله بهبهانی در تماس با رئیس دانشگاه تهران، خواهان اخراج او به علت مخالفت با قرآن و انتقاد از قوانین ارث شدهبود! منوچهریان از اوایل دههی ۱۳۴۰خ و با مساعدترشدن فضای سیاسیِ کشور در رابطه با تغییر وضعیت زنان، دُور جدیدی از فعالیتهای خود را در پیش گرفت و «اتحادیهی زنان حقوقدان ایران» را با هدف «تساویِ حقوق زن و مرد از لحاظ حقوق مدنی و اجتماعی و سیاسی» تأسیس کرد.
سرانجام پس از سالها مبارزه در این راه که جزئیات آن مثل تکفیرشدن و فحاشی که به هیچوجه در این مطلب نمیگنجد، منجر به تصویب متمم ۲۸ مادهای برای «قانون حمایت خانواده» در مجلس شورای ملی در بهمن ۱۳۵۳خ شد. «قانون حمایت خانواده» و «متمم مصوب سال ۱۳۵۳خ» هنوز هم آن قانونِ برابری نبود که فعالان زن میخواستند، و اصلاح برخی موارد آن به دلیل مخالفت شاه و علما، و به بهانهی تضاد با اسلام ممکن نشد، اما این قانون و متمم آن پیشروترین و مترقیترین قانون خانوادهای بود که زنان ایران از دوران مشروطه تاکنون داشتهاند. مواردی همچون افزایش سن ازدواج زنان به ۱۸ سال، آسانکردن درخواست طلاق از سوی زن و محدودیت برای ازدواج مجدد، که در این قانون، حقوق زنان در خانواده را بیشتر از هر زمان دیگری ارتقا دادهبود.
با وجود اینکه برخی از منتقدان، تغییر قانون خانواده را نیز همچون حق رأی زنان، یک تغییر از بالا و از عطایای شاه میدانند، با نگاهی به روند تدوین و تصویب این قانون نشان میدهد که چطور فعالان زن، با غنیمتشمردن گرایش حکومت پهلوی به تجدد و توسعه، توانستند ظرفیتهای ایجاد تغییر در وضعیت زنان را کشف کنند. با وجود همهی این تلاشها، زنان ایرانی فرصت زیادی برای استفاده از این قانون نداشتند. «قانون حمایت خانواده» چندماه پس از انقلاب ۱۳۵۷ لغو شد و اعتراضهای پراکندهی زنان به بر باد دادنِ حاصل ۷ دهه مبارزهشان نیز بهجایی نرسید. پس از انقلاب، مصوبهی اردیبهشت ۱۳۵۸ آن مصوبه را لغو کرد. این تغییر و بازگشت به گذشته از تیترهای صفحهی اول شمارهی ۱۵۸۴۷ (تصویر اول همین مطلب) مورخ دوشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۵۸ روزنامهی اطلاعات بود…!
نگارش و گردآوری؛ قجرتایم
منابع؛
مقالهی خانم مریم حسینخواه
هدفها و مبارزهی زن ایرانی، از انقلاب مشروطه تا سلطنت پهلوی، خسروپناه، انتشارات پیام امروز
جامعه، دولت، و جنبش زنان ایران ۱۳۴۲-۱۳۵۷، ویراستار؛ غلامرضا افخمی، انتشارات بنیاد مطالعات ایران، بتزدا (مریلند)