«کوروش بزرگ»: سنت‌شکنی برای اولین‌بار در تاریخ بشریت!+ تصاویر

بر اساس «رویدادنامه نبونعید»، در تاریخ هفتم آبان‌ماه ۵۳۹ [پیش از میلاد]، «کوروش بزرگ» وارد دولت‌شهر بابل شد و یهودیان اسیر را آزاد کرد. در این رویدادنامه آمده‌است: «در ماه اَرَخسمنو روز سوم کوروش به بابل اندر آمد. شاخه‌های سبز در برابر [زیر پای] او گسترده شد.» اما دلیل ماندگاری نام «کوروش» در تاریخ چیست؟
کوروش بزرگ

بر اساس «رویدادنامه نبونعید»، در تاریخ هفتم آبان‌ماه ۵۳۹ [پیش از میلاد]، «کوروش بزرگ» وارد دولت‌شهر بابل شد و یهودیان اسیر را آزاد کرد. در این رویدادنامه آمده‌است: «در ماه اَرَخسمنو روز سوم کوروش به بابل اندر آمد. شاخه‌های سبز در برابر [زیر پای] او گسترده شد.» «کوروش» در کتیبه‌ای که در شهر «بابل» به‌دست آمده می‌گوید: «بابل را به آسانی گرفتم، بی‌جنگ‌وجدال در میان سرور و شادی مردم وارد شهر شدم. از ویران شدن خانه‌های مردم جلوگیری کردم… مردم بابل را گرد آوردم و خانه‌های ویران‌گشته را از نو ساختم

نقاشی فتح بابل «کوروش بزرگ»
نگاره‌ای از «فتح بابل» توسط «کوروش بزرگ»

«کوروش» پس از فتح «بابل» با مردم سازش کرد، به دین و رسوم آنها احترام گذاشت و در همان سال نخست بردگان یهودی را آزاد کرد و اجازه داد که به سرزمین خود بازگردند. این شهریار «بشردوست» برخلاف اکثریت قریب به اتفاق سلاطین، به حقوق فردی و اجتماعی بشر معتقد بود، و برای نخستین‌بار در تاریخ به تمدن و عقاید و افکار و مذهب و سنن اجتماعی ملل مغلوب به دیده احترام می‌نگریست؛ وگرنه در کشورگشایی در تاریخ، جنگ‌سالارانی وجود داشتند که فتوحاتی به مراتب بیشتر از «کوروش بزرگ» داشتند.

نقاشی کوروش کبیر
نگاره‌ای از «کوروش بزرگ»
منشور کوروش بزرگ
«استوانه‌ی کوروش» یا «منشورِ کوروش» لوحی از گِل پخته است که در سال ۵۳۸ پیش از میلاد به فرمانِ «کوروش بزرگ هخامنشی» نگاشته شد.

پیش از «کوروش بزرگ» جنگ‌ها چگونه بود؟

برای آنکه مخاطبین بهتر ارزش اقدامات «کوروش» را درک کنند، باید ببینید قبل [و حتی بعد] از او کشورگشایان چه می‌کردند: «منیشتوشو» از پادشاهان سلسله «اکد» در ۲۸۰۰ سال ق.م، پادشاه ایلام [عیلام] را به اسارت برد و مملکت او را به صورت کامل غارت کرد. «شوتروک ناهونته یکم» پادشاه ایلام [عیلام]، در سال ۱۱۵۸ ق.م، در زمان حکومت سلسله «کاسی‌ها» شهر بابل را غارت کرد و تمام اشیاء گرانبهای آنجا را به‌شوش برد. «تگلات فالازار اول» ۱۱۱۶- ۱۰۹۰ ق.م، تنها به سوزاندن شهرها و معابد اکتفا نمی‌نمود بلکه دوست داشت از سرهای بریده اسرا پشته بسازد. «توکولتی-نینورتای دوم» ۸۹۰ تا ۸۸۴ ق.م، طبق کتیبه‌هایی که از او به‌جا مانده، مغلوبین را زنده پوست می‌کند و پوستشان را بر دیوار شهرها می‌آویخت، یا آنها را زنده‌ لای دیوار می‌گذاشت.

شاید این پست هم برای شما جالب باشد:  نیکلاس سانسون؛ روایتی عجیب از «شجاعت» و «خیانت» در تاریخ ایران!
آشورناصیرپال دوم
«آشورناصیرپال دوم» در حال ملاقات با یک مقام عالی‌رتبه به هنگام سان دیدن از سربازان و اسیران جنگی. در پشت وی نگهبانی با چتر آفتابی ایستاده‌است. پادشاه توسط یک ایزد بالدار محافظت می‌شود. او کمانی را با دو تیر بیرون کشیده شده در دست دارد که نماد پیروزی وی در جنگ است! موزه «بریتانیا»، حدود ۸۶۵–۸۶۰ پیش‌ از میلاد

«آشورناصیرپال دوم» در کتیبه‌اش شرح یکی از فتوحات خود را در سال ۸۸۴ ق.م، اینطور نوشته است:«به‌شهر حمله آوردم و آن را تسخیر نمودم. هزاران نفر از دشمنان را از دم شمشیر گذراندم و پوستشان را به‌دیوار شهر آویختم… به جنگ پرداختم و خونها ریختم…بسیاری را در آتش انداختم و اسرای زیادی زنده گرفتم و پاره‌ای را دست و انگشت و زبان بریدم و دیگران را گوش‌ و بینی. بسیاری را کور نمودم…سرها را به تاک‌های بیرون شهر آویختم، اطفال و دختران را زنده در آتش انداختم و…» در برخی از کتیبه‌های همین دوره آمده که «آشورناصیرپال دوم»، در حد توان حیوانات سزرمین‌های مغلوب شده را هم می‌کشت. نکته‌ی مهم این است که این پادشاهان به‌ قانون و عرف زمان خود عمل می‌کردند و توقعی از آنان نیست؛ این «کوروش» بود که سنت‌شکنی کرد و این دلیل زنده بودن نام و یاد «نیک» اوست.

 سنگ‌نوشته جنگ‌های «آشورناصیرپال دوم»
تصویری از سنگ‌نوشته جنگ‌های «آشورناصیرپال دوم» سنگ مرمر

 «کوروش بزرگ» از دیدگاه مورخان

تقریبا تمام «مورخان» و «سیاحان» و «خاورشناسان» از این «کوروش» به‌نیکی یاد کرده‌اند. کهن‌ترین تاریخ‌نگار یونانی‌ «هرودوت»، «کوروش» را «پدری مهربان و رئوف» می‌داند که «برای رفاه مردم» کار می‌کرد. وی می‌نویسد: «کوروش پادشاهی بود ساده، بسیار عالی‌همت، شجاع و در فنون جنگ ماهر، که ایالتی کوچک را یک مملکت بزرگ نمود. مهربان بود و با رعایا سلوک مشفقانه و پدرانه می‌نمود. بخشنده، خوش‌مزاج و مؤدب بود و از حالت مردم آگاهی داشت.» مورخ یونانی «گزنفون» می‌نویسد: «کوروش جوینده‌ی دانش، بلندهمت، با محبت و مهربان بود. رنج‌ها را متحمل می‌شد و حاضر بود با مشکلات مقابله کند… کوروش دوست عالم انسانیت و طالب حکمت و قوی اراده‌ بود. او برای ملت خود پدری مهربان و گرانمایه به‌شمار میرفت.»

شاید این پست هم برای شما جالب باشد:  آیا شراب خواری ابوعلی سینا واقعیت دارد؟ + منبع

نگارش و گردآوری: «قجرتایم»

اگر به «تاریخ» علاقه‌مند هستید؛ پیشنهاد می‌کنیم حتما در اینستاگرام خود به خانواده‌ی بزرگ ۳۴۰,۰۰۰ نفری «قجرتایم» بپیوندید! صفحه‌ی اینستاگرام ما به صورت «روزمره»، بروزرسانی می‌شود؛ پس همین حالا افتخار بدهید و در اینستاگرام خود شناسه‌ی «QajarTime» را جستجو و فالو کنید.

3.3/5 - (3 امتیاز)

یک پاسخ

  1. کورش تمام مدت پادشاهی خود را به جنگ و خونریزی گذران ! و آخری جنگ تجاورکارانه او با ماساژت ها بود ! که خوشبختانه شکست خورد ! ضمنا کتیبه داریوش در بیستون ، بدتر از کتیبه بانیپال است !

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *