حمله به روسیه؛ آغازی بر پایان «ناپلئون بناپارت» + تصاویر!

۲۴ ژوئن یکی از مهمترین روزهای تاریخ اروپاست؛ روزی که «ناپلئون بناپارت» به روسیه حمله کرد. اگرچه پیشتر از آن؛ یعنی در سال ۱۸۰۷م، «ناپلئون» پیمان عدم تعرض به روسیه را امضا کرده‌بود؛ اما به تدریج روابط این دو کشور به علت نادیده‌گرفتن «محاصره‌ی قاره‌ای بریتانیا» توسط روس‌ها و... به سردی گرایید.
ناپلئون بناپارت

طیِ سال‌های ۱۸۰۵ الی ۱۸۰۷م، «ناپلئون بناپارت» طیِ چند نبرد، موفق به شکست ارتش‌های امپراطوریِ روسیه، امپراطوریِ اتریش و پادشاهیِ پروس شد. این جنگ‌ها نهایتاً منجر به امضای «عهدنامه‌ی تیلسیت» بین «الکساندر یکم» تزار روسیه و «ناپلئون» گردید. «ناپلئون» که از حمله‌‌ی نظامیِ مستقیم به امپراطوریِ بریتانیا ناتوان بود، سعی داشت که با اجرای نوعی محاصره‌ی اقتصادی موسوم به «سیستم قاره‌ای» این کشور را به زانو درآورد که روس‌ها برخلاف تعهدشان در «عهدنامه‌ی تیلسیت» از اجرای کامل تعهدات‌شان در این سیستم سر باز زدند. این امر در کنار چند حادثه‌ی دیگر منجر به کمرنگ‌شدن صلح روسیه و فرانسه شد؛ به‌طوری که در سال ۱۸۱۱م، هر دو کشور جنگ را اجتناب‌ناپذیر می‌دیدند و برای آن آماده می‌شدند.

ناپلئون بناپارت
دیدار دو امپراتور بر روی کوشکی که در میانه‌ی رود نمان برپا شده‌بود.
ناپلئون بناپارت
ناپلئون، الکساندر اول روسیه، ملکه لوئیز پروس، و فردریک ویلیام سوم در تیلسیت، ۱۸۰۷م، اثر نیکلاس گوسه در سال ۱۹۰۰م

از جمله مشکلات «ناپلئون بناپارت» جنگ ناتمام اسپانیا بود که بخش قابل‌توجهی از توان او را به خود معطوف کرده‌بود. با این وجود او نهایتاً توانست ارتشی ۶۰۰ هزار نفری برای لشکرکشی به روسیه فراهم کند که بزرگ‌ترین ارتشی بود که اروپا تا آن روز به خود دیده‌بود. این در حالی بود که روس‌ها توانسته بودند ارتشی در حدود ۲۲۰ هزار نفر فراهم کنند. در ۲۴ ژوئن «ناپلئون» به روسیه حمله‌ور شد، روس‌ها شروع به عقب‌نشینی و اجرای سیاست زمینِ سوخته کردند؛ به این ترتیب که در مسیر عقب‌نشینی، مزارع و روستاها را به آتش می‌کشیدند تا ارتش «ناپلئون» نتواند از آن‌ها برای تأمین آذوقه استفاده کند. در کنار درگیری‌های پراکنده با روس‌ها، ارتش «ناپلئون» به‌طور فزاینده‌ای درگیر مشکلاتی از قبیل گرمای هوا، کمبود آذوقه و بیماری بود.

شاید این پست هم برای شما جالب باشد:  «ایران»، «اسرائیل» را به رسمیت شناخت! + تصاویر
ناپلئون بناپارت
پذیرش تسلیم از سوی ناپلئون در مادرید، در چهارم دسامبر ۱۸۰۸م
ناپلئون بناپارت
نبرد مارنگو؛ اولین پیروزیِ بزرگ ناپلئون به‌عنوان رئیس دولت

در اواسط آگوست، «ناپلئون» موفق به تسخیر شهر اسمولنسک پس از نبردی سخت شد و پس از مشورت و تفکر، تصمیم به ادامه‌ی پیشروی به سمت مسکو گرفت؛ از طرفی تزار روسیه به شدت مردم را به دفاع از سرزمین مادری و نبرد علیه دشمنان مسیح تشویق کرد و از طرفی دیگر ژنرال معروف و محبوب «میخائیل کوتوزوف» ملقب به «ژنرال تک‌چشم» را به فرماندهیِ کل قوای روس منصوب کرد. نهایتاً در اوایل ماه سپتامبر در حوالیِ دهکده‌ی «بورودینو» در ۷۰ مایلیِ مسکو، ارتش «ناپلئون بناپارت» که تا آن روز تقریباً نصف قوای خود را به دلایل مختلف از دست داده‌بود، در مقابل قوای روس به فرماندهیِ ژنرال «کوتوزوف» قرار گرفت تا صحنه برای خونین‌ترین نبرد جنگ‌های ناپلئونی تا آن‌زمان فراهم شود. پس از یک نبرد بسیار شدید در روز هفتم سپتامبر که منجر به کشته‌شدن حدود ۹۰ هزار نفر از طرفین شد، در حالی که انتظار ادامه‌ی نبرد می‌رفت، در پایان روز ژنرال «کوتوزوف» دستور عقب‌نشینی داد.

میخائیل کوتوزوف
پرتره‌ی فیلد مارشال روسی میخائیل کوتوزوف
ناپلئون بناپارت
نبرد واترلو در سال ۱۸۱۵م

در ۱۵ سپتامبر «ناپلئون بناپارت» بالاخره وارد مسکو شد؛ در حالی که او انتظار استقبال از خود را داشت، با شهری خالی از سکنه روبه‌رو شد که آتش‌سوزی نیز در آن تازه شروع شده‌بود. آتشی که در طول چهار روز، دو سوم مسکو را ویران کرد. از طرف دیگر تزار روسیه به نامه‌ی «ناپلئون» که پس از سقوط مسکو او را به صلح دعوت می‌کرد، توجهی ننمود. شرایط در مسکو برای «ناپلئون» روزبه‌روز سخت‌تر می‌شد، سواران معروف کازاک مکرراً خطوط تدارکاتیِ فرانسوی‌ها را مورد هجوم قرار می‌دادند و همچنین برای اولین‌بار در طول جنگ تعداد نفرات ارتش «ناپلئون» از ارتش روسیه کم‌تر شده‌بود! از همه بدتر زمستان روسیه در حال فرارسیدن بود. پس از آغاز حملات «کوتوزوف» در اواسط اکتبر و بی‌پاسخ‌ماندن پیشنهاد صلح، قوای «ناپلئون» شروع به عقب‌نشینی از مسکو کرد. او قصد داشت که خود را به اسمولنسک برساند و زمستان را در آن‌جا سپری کند.

شاید این پست هم برای شما جالب باشد:  پادشاه صفوی؛ خشم شاه از عوارض‌گرفتن حاکم قم!
ناپلئون بناپارت
ناپلئون در حال تماشای آتش‌سوزیِ مسکو در سپتامبر ۱۸۱۲م، اثر آدام آلبرشت در سال ۱۸۴۱م
ناپلئون بناپارت
خروج ناپلئون از روسیه، اثر آدولف نورتن

در چهارم نوامبر دما به منفیِ ۲۰ درجه‌ی سانتی‌گراد رسید. ارتش فرانسه علاوه بر تلفات ناشی از سرما و کمبود آذوقه، به‌طور مداوم مورد حمله‌ی روس‌ها قرار می‌گرفت و به‌طور کلی نظم خود را از دست داده‌بود. در نهم نوامبر «ناپلئون بناپارت» بالاخره به اسمولنسک رسید، در حالی که وضعیت آذوقه و ارتش، گذراندن زمستان در آن شهر را غیر ممکن کرده‌بود، در نتیجه، عقب‌نشینی ادامه یافت، اما «کوتوزوف»، «ناپلئون» را محاصره کرد و در نبرد کرازنی تلفات شدیدی به فرانسه وارد شد. «ناپلئون» توانست از تله رهایی یابد، اما در «اوشا» دوباره محاصره شد، در حالی که تعداد روس‌ها سه‌برابر ارتش او بود و فرانسوی‌ها که لباس و تجهیزات زمستانی نداشتند، فوج‌فوج بر اثر سرما کشته می‌شدند و مجبور به خوردن گوشت اسب شده‌بودند. در پنجم دسامبر در حالی که دما به منفیِ ۴۰ درجه‌ی سانتی‌گراد رسیده‌بود و از ۶۰۰ هزار نیروی اولیه‌ی ارتش فرانسه تنها حدود ۲۰ هزار نفر (!) باقی مانده‌بودند، «ناپلئون» که به سختی از محاصره گریخته‌بود، ارتش شکست‌خورده‌اش را رها کرده و به سرعت به سمت فرانسه فرار کرد و پس از ۱۳ روز به پاریس رسید.

ناپلئون بناپارت
وداع ناپلئون با گارد امپراتوریِ خود در ۲۰ آوریل ۱۸۱۴م، اثر آنتوان آلفونس مونتفورت
ناپلئون بناپارت
ناپلئون پس از کناره‌گیری از سلطنت در فونتنبلو در چهارم آوریل ۱۸۱۴م، اثر پل دلاروش

حمله‌ی «ناپلئون بناپارات‌» به روسیه یکی از بزرگ‌ترین فجایع نظامیِ تاریخ قلمداد می‌شود؛ شکست بزرگ و پُرتلفاتی که اسطوره‌ی شکست‌ناپذیریِ «ناپلئون» را پایان داد و راه را برای شکست‌های بعدی و پایان امپراطوریِ او هموار کرد. چندی نگذشته‌بود که «ناپلئون» فهمید که فرانسه دیگر جوانی برای قربانی‌کردن ندارد؛ در واقع جمعیت ذکور باقی‌مانده یا آن‌قدر جوان است که نمی‌تواند اسلحه به دست بگیرد و یا این‌که آن‌قدر مُسن که نمی‌تواند به دنبال او زیر آتش متفقین به چپ و راست بدود. بنابراین در ۲۲ ژوئن ۱۸۱۵م استعفا داد و چندی بعد تحت نظر انگلیسی‌ها به جزیره‌ی سنت هلن تبعید شد.

شاید این پست هم برای شما جالب باشد:  مری کسات؛ نقاشی تنها که از مادران و فرزندان می‌کشید! + آثار
ناپلئون بناپارت
ناپلئون در جزیره‌ی سنت هلن، اثر فرانتس یوزف سندمان، ۱۸۲۰م
ناپلئون بناپارت
خانه‌ی لانگ‌وود در جزیره‌ی سنت هلن، محل تبعید و اسارت ناپلئون

نگارش و گردآوری: قجرتایم
برگرفته از مقاله‌ی محمدرضا فتح‌اللهی

اگر به «تاریخ» علاقه‌مند هستید؛ پیشنهاد می‌کنیم حتما در اینستاگرام خود به خانواده‌ی بزرگ ۳۴۰,۰۰۰ نفری «قجرتایم» بپیوندید! صفحه‌ی اینستاگرام ما به صورت «روزمره»، بروزرسانی می‌شود؛ پس همین حالا افتخار بدهید و در اینستاگرام خود شناسه‌ی «QajarTime» را جستجو و فالو کنید.

3.7/5 - (3 امتیاز)

3 پاسخ

  1. میدونستید اگر این ناپلئون گور به گور به قدرت نمی‌رسید الان چیزی به اسم سرباز گیری اجباری نداشتیم؟

    ۲ سال از عمر ما به خاطر همین قانون ظالمانه ای که این جنایتکار سفاک آورد حرام گشت

    لعنت به رضا پالانی و ناپلئون و همه آن هایی که محالف جمع این فلاکت اجباری هستند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *