پیش از انقلاب سال ۱۳۵۷ در ایران، ممنوعیتی برای ورود زنان به مکانهای ورزشی که مردان مسابقه میدادند وجود نداشت. پس از انقلاب، کمکم از ورود زنان به «ورزشگاه امجدیه» جلوگیری شد. آنچنان که مرحوم «حمیدرضا صدر» در کتاب «روزی روزگاری فوتبال» در باب زنان در ورزشگاه مینویسد: «دربیِ پاییز سال ۱۳۶۰، اولین باریست که رسماً از ورود زنان به ورزشگاه آزادی ممانعت به عمل میآوردند…»
البته برگزاریِ مسابقات ورزشی هم برای مدتی معلق بود و اولین بازیِ بعد از انقلاب هم در شرایط امنیتی و با حضور مأموران مسلح برگزار شد. «علی حجتکاشانی»؛ رئیس سازمان تربیتبدنی، در دادگاه انقلاب بدون داشتن وکیل محاکمه و به حکم «آیتالله خلخالی» اعدام شد. از جمله اتهامات او؛ فعالیتهای ورزشی و و برگزاریِ بازیهای آسیاییِ تهران بود. در بخشی از کیفرخواست علیه وی آمدهبود: «به یاد میآورید آن وقتها که قدرت در دست شماها بود و با برگزاریِ برنامههای نمایشیِ المپیکها و غیره و غیره، جوانان را به منجلاب فساد میکشاندید…»
شور افراطی در آن سالهای اول انقلاب به گونهای بود که ممانعتهایی برای پوشیدن شورت ورزشی وجود داشت و برخی از بازیکنان؛ مانند «محمود حقیقیان»، بازیکن تیمملی آن زمان، با گرمکن بازی میکردند. سالها گذشت و اینطور که پیداست، برخی از واپسگرایان باز هم مجبور به عقبنشینی از مواضع خود شدند. برای نمونه؛ تاریخ معاصر ایران روزهایی را به یاد میآورد که «مرتجعینِ زمان» برای رضای خدا، به صورت دخترانی که میخواستند به مدرسه بروند، آب دهان میانداختند. روزی که برای رضای خدا دست «میرزا حسن رشدیه» را شکستند و…!
تصویر اول این پست؛ یک نقاشی از «عمر مؤمنی» کاریکاتوریست اهل اردن، به یادبودِ «دختر آبی» (سحر خدایاری) بودهاست.
نگارش و گردآوری؛ قجرتایم