سالروز درگذشت نادر ابراهیمی؛ کسی که نیم‌قرن فعالیت فرهنگی کرد!

نادر ابراهیمی متولد سال ۱۳۱۵ از نویسندگان و داستان‌نویسان نامدار معاصر ایران بود که نویسندگی را به صورت جدی دنبال کرد و سپس به تلویزیون، مستند و کارگردانی روی آورد. وی قبل از انقلاب، مؤسسه‌ی همگام با کودکان و نوجوانان را جهت مطالعه بر روی کودکان و نوجوانان تأسیس نمود.
نادر ابراهیمی

«نادر ابراهیمی» در تاریخ ۱۴ فروردین‌ماه ۱۳۱۵ در تهران به دنیا آمد. تحصیلات مقدماتی را در مدرسه‌ی دارالفنون طی کرد و پس از گذراندن ششم ادبی، وارد دانشکده‌ی حقوق شد. مدتی با «داریوش آشوری»، «سیروس صبوری» و «محمدعلی سپانلو» هم‌درس بود، اما بعداً دانشکده‌ی حقوق را رها کرد و این‌بار در رشته‌ی زبان و ادبیات انگلیسی به درجه‌ی لیسانس رسید. ارائه‌ی فهرستی کامل از مشاغل «ابراهیمی» کاری دشوار است. او خود در دو کتاب «ابن‌مشغله» و «ابوالمشاغل» ضمن شرح وقایع زندگی، به فعالیت‌های گوناگون خود نیز پرداخته‌است.

داریوش آشوری، محمدعلی سپانلو
از راست: داریوش آشوری – محمدعلی سپانلو

در این میان نویسندگی را به‌طور جدی و رسمی، با اندوخته‌ای غنی از مطالعه‌ی کتب کلاسیک فارسی، از ۱۶ سالگی آغاز کرد. در سال ۱۳۴۲ اولین کتاب خود را با عنوان «خانه‌ای برای شب» به چاپ رساند که داستان «دشنام» در آن با استقبالی چشمگیر مواجه شد؛ «محمود اعتمادزاده» (م.ا. به‌آذین) و «سیمین دانشور» آن را به‌عنوان یکی از سه قصه‌ی برگزیده‌ی ایرانی به غرب معرفی کردند. «جلال آل احمد» آن را ستود و «داریوش مهرجویی» نیز ترجمه‌ی انگلیسیِ آن را به چاپ رساند. در همان سال‌ها مدتی به اتهام فعالیت سیاسی به زندان رفت و بعد از آزادی به همکاری با روزنامه‌ی آیندگان پرداخت.

نادر ابراهیمی، محمود اعتمادزاده، سیمین دانشور، جلال آل احمد، داریوش مهرجویی
بالا از راست: محمود اعتمادزاده – سیمین دانشور – پایین از راست: جلال آل احمد – داریوش مهرجویی

در مدت دو سال همکاری با تلویزیون، آثار مستند بسیاری نوشت و کارگردانی کرد و در همان راستا در سال ۱۳۴۹ توانست که اولین مؤسسه‌ی غیر انتفاعی/غیر دولتیِ ایران‌شناسی را تأسیس کند. مدتی نیز به یاریِ «احمدرضا احمدی»، «محمدعلی سپانلو»، «اکبر رادی» و «اسماعیل نوری‌علا» انتشارات «طرفه» را به‌راه انداخت، اما طرفی نبست. «ابراهیمی» مدتی نیز در «مؤسسه‌ی خدمت به کودکان» مشغول بود، ولی فعالیت حرفه‌ای را در زمینه‌ی ادبیات کودک، با همکاریِ همسرش «فرزانه منصوری» در سال ۱۳۵۰ با تأسیس «مؤسسه‌ی همگام با کودکان و نوجوانان» آغاز کرد؛ مؤسسه‌ای به منظور مطالعه بر روی کودکان و نوجوانان که فعالیتش را در حیطه‌ی نوشتن، چاپ و پخش کتاب، نقاشی، عکاسی، تحقیق درباره‌ی خلق‌و‌خو، رفتار و زبان کودکان و بررسی شیوه‌های یادگیریِ آن‌ها دنبال کرد.

شاید این پست هم برای شما جالب باشد:  گرسنگی؛ منبری و مداحی از دیروز تا امروز!
نادر ابراهیمی، احمدرضا احمدی، اکبر رادی، اسماعیل نوری‌علا
بالا: احمدرضا احمدی – پایین از راست: اکبر رادی – اسماعیل نوری‌علا

«ابراهیمی» تصویرگری و ویرایش آثاری از نویسندگان کودک را نیز به عهده گرفته و ضمن ترجمه‌ی چند کتاب به فارسی (چه در زمینه‌ی کودکان و چه در زمینه‌ی بزرگسالان) چند اثرش به زبان‌های مختلف دنیا برگردانده شده‌است؛ به‌عنوان مثال در کتاب «دو قصه‌ی برگزیده‌ی آسیا»، قصه‌ی ایرانیِ این مجموعه از اوست. دو جلد کتاب نیز در نقد و تحلیل جامعه‌شناختیِ داستان‌های او به زبان فرانسه در بلژیک نوشته شده‌است. «ابراهیمی» علاوه بر تألیف آثار تئوریکی در زمینه‌ی شیوه‌های نویسندگی، به تدریس در این زمینه هم پرداخته‌است. جالب است بدانید که «ابراهیمی» رشته‌های مختلف ورزشی را تجربه کرده و یکی از قدیمی‌ترین گروه‌های کوه‌نوردی به‌نام «اَبَرمرد» را بنیان نهاده و در توسعه‌ی کوه‌نوردی و اخلاق کوه‌نوردی نیز تأثیرگذار بوده‌است. سرانجام این مرد بزرگ در روزی چون امروز؛ یعنی ۱۶ خردادماه ۱۳۸۷ پس از چندین سال دست‌و‌پنجه‌نرم‌کردن با بیماریِ تومور درگذشت.

نادر ابراهیمی
نادر ابراهیمی

نکته‌ی عجیب اینجاست که چندی پیش همسر «نادر ابراهیمی» اعلام کرد که متن داستان همسرش را در کتاب‌های درسی تغییر داده‌اند؛ وی در همین رابطه به مقام‌های وزارت آموزش‌و‌پرورش تذکر داده و گفته‌است: «اگر این تذکر نتیجه ندهد، شکایت خواهد کرد.» داستان «قلب کوچکم را به چه کسی هدیه بدهم؟» اثر «نادر ابراهیمی» در کتاب پایه‌ی هفتم با تغییر منتشر شده‌است. در متن اصلیِ اثر آمده‌است: «قلبم را می‌بخشم به همه‌‌ی آن‌هایی که جنگیدند و دشمن را از خاک ما، از سرزمین‌ ما و از خانه‌ی ما بیرون انداختند.» اما در کتاب درسی، این متن این‌گونه تغییر پیدا کرده که «قلبم را می‌بخشم به همه‌ی آن‌هایی که به‌ خاطر اسلام جنگیدند!!!»

شاید این پست هم برای شما جالب باشد:  ترور کسروی؛ به‌راستی چرا احمد کسروی را کشتند؟!
نادر ابراهیمی، فرزانه منصوری
نادر ابراهیمی و همسرش فرزانه منصوری

«فرزانه منصوری» تأکید کرد که جمله‌‌ی اضافه‌شده به این اثر «نه‌تنها‌ آن‌ را مؤثر و زیباتر نکرده، بلکه مفهوم وسیع و گسترده‌‌ی آن‌ را هم محدود کرده‌است.» او در این بیانیه نوشت: «در دنیای امروز که هر اتفاق کوچکی در هر گوشه‌‌ی دنیا، بی‌درنگ، به چشم و گوش همه می‌رسد، چطور فکر کرده‌اند که این نیز بگذرد و کسی نخواهد فهمید که بدون اجازه‌‌ی صاحب‌اثر دستی در آن برده‌‌ایم…؟!» یادش گرامی و راهش پُررهرو باد…

نگارش و گردآوری؛ قجرتایم

اگر به «تاریخ» علاقه‌مند هستید؛ پیشنهاد می‌کنیم حتما در اینستاگرام خود به خانواده‌ی بزرگ ۳۴۰,۰۰۰ نفری «قجرتایم» بپیوندید! صفحه‌ی اینستاگرام ما به صورت «روزمره»، بروزرسانی می‌شود؛ پس همین حالا افتخار بدهید و در اینستاگرام خود شناسه‌ی «QajarTime» را جستجو و فالو کنید.

امتیاز دهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *