اگرچه قریب به ۷۶ سال از پایان جنگ جهانی دوم میگذرد؛ اما کوله بار تاریخی این رویداد جهانی، همچنان پر از رخدادها، حوادث و داستانهای شگفت انگیزی است که شاید به گوشمان نخورده باشد. در یکی از این موارد عجیب اما واقعی یک سرباز ژاپنی نزدیک به سه دهه (۲۹ سال) پس از پایان جنگ جهانی دوم، از تسلیم شدن خودداری میکرد و همچنان به مبارزه ادامه داد. داستان به سال ۱۹۴۴م برمیگردد؛ زمانی که ستوان دوم «هیرو اونادا» (Hiroo Onoda) که در واحد اطلاعات ارتش امپراتوری ژاپن کار میکرد، به همراه سه نفر از همرزمانش از سوی فرماندهشان مأموریت یافت به فیلیپین برود و تسلیم نشده، خودکشی نکرده و تا پایان ایستادگی کند. در روزهای پایانی جنگجهانی دوم، با ورود نیروهای آمریکایی، ارتباط این ستوان ژاپنی با دنیای خارج قطع شد؛ اما قبل از قطع ارتباط، آخرین دستوری که او دریافت کرده بود تنها دو کلمه داشت: تسلیم نشو! این افسر اطلاعاتی جوان تصمیم گرفت تا به دستور فرماندهاش جامهی عمل بپوشاند، برای همین پس از پایان جنگ جهانی و با وجود آنکه برگههایی بهوسیله هواپیما مبنی بر اینکه جنگ به اتمام رسیده است در تمام مناطق جنگی ریخته شده بود؛ تصمیم گرفت نزدیک به ۳۰ سال به جنگ چریکی بپردازد!
«هیرو اونادا» به همراه سه همراهش به جنگل پناه برد و آنطور که فکر میکرد برای کشورش به مبارزه ادامه داد. غذای «هیرو اونادا» در این مدت موز و نارگیل بود و گهگاهی هم پرندهای را شکار میکرد؛ اما میتوان گفت گرسنگی بخشی از زندگی دائمی او شده بود. او در این سالها در منطقه به دنبال امدادهای نظامی میگشت، به ساکنان محلی حمله میکرد و گهگاه با نیروهای نظامی فیلیپینی درگیر میشد! در سالهای ابتدایی کسی خبر نداشت این سربازان ژاپنی در فیلیپین بهسرمیبرند؛ تا آنکه یکی از این سربازان در سال ۱۹۵۰م به ژاپن بازگشت و چندسال بعد آنجا فوت کرد؛ همین مسأله سبب شد تا دولت فیلیپین و ژاپن کمپینی را برای یافتن دیگر سربازان در سال ۱۹۵۹م به راه بیاندازند، که البته نتیجهای نداشت!
در سال ۱۹۷۲م اونادا و یک سرباز دیگر در یک درگیری مسلحانه با نیروهای محلی سر و کلهشان پیدا شد که در این درگیری همرزمش جان باخت، اما اونادا توانست فرار کند؛ همچنانکه در این سالها یکی دیگر از همرزمان این کهنه سرباز جان خود را از دست داده بود.پس از یافتن «هیرو اونادا» تمامی تلاشها از سوی دولت ژاپن برای اقناع این کهنه سرباز به پایان جنگ جهانی دوم به شکست انجامید؛ تا جایی دولت ژاپن اعضای خانواده او را به محل مورد نظر آورد تا بلکه او را قانع سازند تا تسلیم شود؛ اما این کار هم فایدهای نداشت. او حتی پرچم ژاپن را که در جنگل محل حضور او گذاشته بودند و بر روی آن امضا و پیام خانوادهاش بود را کار دشمن قلمداد میکرد. این در حالی است که پیامی از پدر ۸۶ ساله پیر وی بر روی آن نقش بسته بود که نوشته شده بود: “امیدوارم تا زمانی که من زنده هستم به خانه برگردی.” سرانجام فرمانده سابق وی در ارتش را آوردند و شخص فرمانده دستوری که در زمان جنگ برای وی صادر کرده بود را لغو کرده و از «هیرو اونادا» خواست تا سلاحش را بر زمین بگذارد. پس از این دیدار این سرباز و فرمانده، اونادا به پرچم ژاپن احترام نظامی گذاشت و در حالی هنوز همان لباس مندرس نظامی را بر تن داشت، شمشیر سامورایی خود به همراه اسلحه اریساکا خود که همچنان کار میکرد، و ۵۰۰ فشنگ و چند بمب دستی و خنجر پدرش که آن را نگاه داشته بود تا در صورت اسارت خودکشی کند را به فرماندهاش تحویل داد و به ژاپن بازگشت.
بعدها اونادا در مصاحبهای گفت: هر سرباز ژاپنی (در زمان جنگ) آماده مرگ بود؛ اما من به عنوان یک افسر اطلاعاتی، دستور به انجام جنگ چریکی داشتم و نباید میمردم و نمُردم! من به عنوان افسر فرمانی را دریافت کرده بودم که در صورت عدم اجرای آن احساس ننگ میکردم! با وجود آنکه ژاپن در جنگ شکست خورده بود؛ اما او و همرزمانش بر این باور بودند که برگههایی که با هواپیما از بالا ریخته میشود و در آن از پایان جنگ خبر داده میشود، دورغین و توطئه دشمن است. «هیرو اونادا» بعد از بازگشت به ژاپن چند مدرسه برای آموزش چگونگی زنده ماندن در شرایط سخت تاسیس کرد! دقیقا کاری که خوب بلد بود! نکتهی دیگر آنکه فردیناند مارکوس رئیسجمهور وقت فیلیپین، در یک برنامهی زنده «هیرو اونادا» را بهخاطر حملاتش بهغیرنظامیان و نظامیان فلیپینی و دزدیدن غذای کشاورزان عفو کرد و این درحالی اتفاق افتاد که «هیرو اونادا» تا پایان عمرش درخواست بخشش نکرد! از وی به عنوان آخرین سربازی جنگ جهانی دوم یاد میشود که تسلیم شد. این کهنه سرباز تسلیم ناپذیر سرنجام در ژانویه ۲۰۱۴ در سن ۹۱ سالگی بر اثر ذاتالریه در توکیو درگذشت.
فیلمی از لحظهی ورود سامورایی به ژاپن که مورد استقبال مردم و خانواده قرار گرفت.
نگارش و گردآوری: قجرتایم