در جولای ۱۹۷۴م (۳ سال و چندماه پیش از انقلاب) و در جریان مسئلهی «واتر گیت»، بهرغم دوستیِ دیرین محمدرضاشاه پهلوی با ریچارد نیکسون، دو دولت برای نخستینبار یکدیگر را با لحنی تند خطاب کردند. ۱۹ تیرماه ۱۳۵۳م (یکماه پیش از کنارهگیریِ نیکسون) دولت آمریکا به دولتهای عضو اوپک اخطار کرد که تولید نفت را کاهش ندهند؛ زیرا که بهای آن بالا میرود و به اقتصاد کشورهای مصرفکننده آسیب میزند.
مفسران رسانههای آمریکا، دولت ایران را عامل فشار به اعضای اوپک برای کاهش میزان تولید (صدور) به دست دادهبودند. همچنین قبلاً به سنای آمریکا پیشنهاد شدهبود که رأی به قطع همکاریِ نظامی با ایران و فروش اسلحه به این کشور بدهد، تا اخطاری به سایر نفتدارها باشد.
امیرعباس هویدا؛ نخستوزیر وقت ایران، ۲۰ تیرماه (جولای آن سال) اخطار واشنگتن را اقدامی سلطهگرانه (امپریالیستی) اعلام کرد و گفت که دولت ایران به خارجی اجازهی مداخله در امور خود را نخواهد داد، اگرچه این خارجی، دوست قدیمیِ ایران باشد. محمدرضاشاه پهلوی که عزم دیدار از فرانسه را کردهبود گفت: تاریخ نشان دادهاست کشوری از یک صلح پایدار برخوردار خواهد بود که توان دفاع از خود را به تنهایی داشتهباشد و ما به عنوان براد ربزرگ مللِ ایرانیتبار، باید پنجمین قدرت نظامیِ جهان شویم و در این راستا، دستمان را برای تولید و خرید اسلحه از هر کشور باز بگذاریم و بخشی از درآمد اضافیِ نفت را هم در نقاط دیگر سرمایهگذاری کنیم و با بهرهی متناسب به آنها وام بدهیم.
بر همین پایه، پارلمان ایران در ۲۳ تیرماه (۱۴ جولای ۱۹۷۴م) به دولت اجازه داد تا وام و اعتبار خارجی بدهد. اندکی بعد هم خرید جنگافزار از دولت مسکو آغاز شد. به باور برخی از مورخان، این شاخوشانهکشی سبب شد که بعداً دولت واشنگتن (دولت جیمی کارتر از حزب دمکرات) و احتمالاً به اشارهی همین دولت، دولتهای دوست و متحد آمریکا، از جمله اسرائیل، از انقلاب سال ۱۳۵۷ ایران حمایت کنند و… بسیاری از مورخان نوشتهاند که سیاستهای جیمی کارتر در سال انقلاب، به شکست شاه و حذف سلطنت کمک کرد. پهلویِ دوم، پسرِ خود؛ یعنی شاهزاده رضا را که در آمریکا بود، با پیامی (گویا شفاهی) به دیدار کارتر فرستاد، ولی نه این پیام افشا شدهاست و نه اینکه تأثیری داشت.
تصحیح و تکمیل؛ قجرتایم
نگارش و گردآوری؛ نوشیروان کیهانیزاده