شکر تلخ؛ فصل چهارم – قسمت دوم

خانواده‌ی داستان ما مشغول زندگی و همه‌چیز آرام و خوب است، تا اینکه میرزاباقر دوباره فیلش یاد هندوستان می‌کند و از کار مدام خسته می‌شود. خستگی از کار، او را برای تفریح چند ساعتی به‌مِیخانه می‌کشاند و به عیش و نوش میپردازد، اما این تمام چیزی نیست که میرزاباقر در آن شب و در آن میخانه تجربه می‌کند...!
پادکست داستان‎‌های تاریخی
چکیده‌ی اپیزود دوم از فصل چهارم؛

خانواده‌ی داستان ما مشغول زندگی و همه‌چیز آرام و خوب است، تا اینکه میرزاباقر دوباره فیلش یاد هندوستان می‌کند و از کار مدام خسته می‌شود. خستگی از کار، او را برای تفریح چند ساعتی به‌مِیخانه می‌کشاند و به عیش و نوش میپردازد، اما این تمام چیزی نیست که میرزاباقر در آن شب و در آن میخانه تجربه می‌کند…!

نویسنده؛ جعفر شهری باف
راوی؛ فرهاد مهرآبادی

برای حمایت از صدای قجرتایم؛ لینک پادکست‌های ما را با دوستان و خانوادۀ محترم خود به اشتراک بگذارید، سپاسگزاریم.

 

شاید این پست هم برای شما جالب باشد:  گزنه؛ آتشِ سردِ عشق، یازده از یازده (پایان)
5/5 - (2 امتیاز)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *