شکر تلخ؛ فصل چهارم – قسمت ششم

میرزاباقر نیامد. کبری و جواد هرچه منتظر ماندند، فقط گرسنگی‌شان بیشتر شد. کبری تنها توانست با پخت چند قرص نان، مقدار کمی از گرسنگی فرزند و خود را کاهش دهد. فقر و نیاز برای کبری مشکل بزرگی نبود، اما استفاده از لباس‌های او، اصلاً قابل چشم پوشی نبود و از خانه‌ای که در آن سکونت داشت، رفت...!
پادکست داستان‎‌های تاریخی؛ شکر تلخ
چکیده‌ی اپیزود ششم از فصل چهارم؛

میرزاباقر نیامد. کبری و جواد هرچه منتظر ماندند، فقط گرسنگی‌شان بیشتر شد. کبری تنها توانست با پخت چند قرص نان، مقدار کمی از گرسنگی فرزند و خود را کاهش دهد. فقر و نیاز برای کبری مشکل بزرگی نبود، اما استفاده از لباس‌های او، اصلاً قابل چشم پوشی نبود و از خانه‌ای که در آن سکونت داشت، رفت…!

نویسنده؛ جعفر شهری باف
راوی؛ فرهاد مهرآبادی

برای حمایت از صدای قجرتایم؛ لینک پادکست‌های ما را با دوستان و خانوادۀ محترم خود به اشتراک بگذارید، سپاسگزاریم.

 

شاید این پست هم برای شما جالب باشد:  شکر تلخ؛ فصل اول - قسمت نهم
5/5 - (36 امتیاز)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *