قلم سرنوشت؛ پایانِ کار، ۲۵ از ۲۵ (پایان)

اکنون شرایط نویسنده تغییر کرده‌است. با توجه به گذشته، متوجه می‌شود که حرص و طمع جز نابودی، نتیجه‌ای نخواهد داشت. او مقروض شده‌است و باید دست به کارهایی بزند که اصلاً راضی نیست، اما چاره‌ای هم ندارد. رفته‌رفته از جدایی‌ها و دیگر تجارب و نظریات خود می‌گوید. سپس ۸۰ سال مشقت کار و ۵۰ سال رنج قلم را به پایان می‌رساند...!
قلم سرنوشت

خلاصه‌ی اپیزود بیست‌و‌پنجم از قلم سرنوشت؛
اکنون شرایط نویسنده تغییر کرده‌است. با توجه به گذشته، متوجه می‌شود که حرص و طمع جز نابودی، نتیجه‌ای نخواهد داشت. او مقروض شده‌است و باید دست به کارهایی بزند که اصلاً راضی نیست، اما چاره‌ای هم ندارد. رفته‌رفته از جدایی‌ها و دیگر تجارب و نظریات خود می‌گوید. سپس ۸۰ سال مشقت کار و ۵۰ سال رنج قلم را به پایان می‌رساند…!

نویسنده؛ جعفر شهری‌باف
راوی؛ فرهاد مهرآبادی

برای حمایت از صدای قجرتایم؛ لینک پادکست‌های ما را با دوستان و خانواده‌ی محترم خود به اشتراک بگذارید. سپاسگزاریم.

برای دیدن مطالب و دیگر پادکست‌های ما به وب‌سایت و اینستاگرام و تلگرام «قجرتایم» بپیوندید.

4.8/5 - (111 امتیاز)

9 پاسخ

  1. درود و احترام
    در سایت و پادکست قجر تایم با مطالعه مطالب و شنیدن داستان های مختلف با روایت زیبای فرهاد مهر آبادی عزیز و زحمات شما دوستان گرامی وابسته و شیفته پادکست ها و سایت قجر تایم شدم و همواره آن را به دوستانم پیشنهاد میدهم و تبلیغ می نمایم. ولی متاسفانه در چندین ماه اخیر که داستان های سریالی فوق العاده قلم سرنوشت به پایان رسیده انگار قجر تایم هم به پایان رسیده است و بدون توجه به مخاطبان و دوستان خود بدون عرضه هیچ محصول جدیدی بصورت ساکت و خاموش در آمده است و از شما دوستان عزیز و گرامی این انتظار را نداشتم. قرار بر این بود کتاب دیگری از استاد جعفر شهری باف را شروع کنید ولی با کمال تاسف و رنجش این مهم را انجام ندادید و در برهه زمانی حساس و پر تنش پیش رو نیز هیچ اثری که به این فضا شباهت داشته باشد و مناسب و امید بخش برای این زمان باشد نیز عرضه نکرده اید. دوستان عزیز با فراموش کردن مخاطب و بی توجهی به خواسته مخاطب و شنونده هایتان اول باعث دلخوری و رنجش ایشان میشوید دوم اینکه باعث بی اعتمادی و کسالت مخاطب میشوید و سوم اینکه باعث رنگ باختن و پایین آمدن شان و درجه سایت و پادکست قجر تایم می شوید و از همه مهم تر باعث ریزش مخاطب و فرار و قهر مخاطبان تان میگردید. و مخاطب قجر تایم جهت پیدا کردن مطالب مورد نیاز خود در فضای دیگر و مجموعه دیگری کاوش میکند و این رفتار و عملکرد کار مناسب و درستی نیست. شما مخاطب خود را تنها گذاشته اید و رها کردید و به مخاطبان تان اهمیت ندادید. مطمئن باشید که پیدا کردن مجدد مخاطب با این عملکرد منفی بسیار سخت و دشوار است. مخاطب و دوستان خود را رها نکنید ، باعث رنجش مخاطبان تان نشوید. به مخاطب تان احترام گذارید و ارزش قائل شوید. با وجود مخاطب است که قجر تایم هست.
    بیصبرانه منتظر محصولات و مجموعه های جدید و متنوع قجر تایم با صدای بلورین دوست عزیز فرهاد مهر آبادی هستم. و انتظار رفتار حرفه ای و مودبانه و واقعی و درست از شما دوستان عزیز و گرامی در قجر تایم را دارم. به مخاطب احترام گذارید و ارزش قائل شوید .
    با تشکر و سپاس
    منتظر پاسخ شما هستم

    1. درود بر شما برادر عزیزم

      واقعیت این است که تماماً درست می‌گویید و زبان بنده نیز در پاسخ به انتقاد شما قاصر است، اما با توجه به دغدغه‌مندی و پیام دلسوزانه‌ی شما هم نمی‌توانم به‌راحتی از آن گذر کنم و خود را موظف به پاسخ‌گویی در مقابل مخاطب، به‌ویژه شما می‌دانم.

      سال‌ها در جهت تولید محتوای مورد نیاز، مرغوب و محبوب مخاطبان تلاش کرده‌ایم؛ به شیوه‌های مختلف از جمله متنی، صوتی، پادکست و مستند در اینستاگرام، تلگرام، وب‌سایت و باقی… که هدف‌مان هم روشنگری و بالابردن سطح آگاهیِ هم‌وطنان‌مان بوده‌است. منتها باید متذکر شوم که این مسیر چندان هموار و مطلوب هم نبوده‌است؛ کم‌و‌بیش با مشکلات گذشته و فعلی آشنا هستید، اما باید بیشتر و بهتر بدانید تا درکی درست از آن به دست آورید.

      پس از تولید محتوا در حوزه‌ی پادکست(ها) و مستندسازی با توجه به سطح حمایت و عدم توان در جذب نیرو و درآمدزایی، با مشکلاتی مواجه شدیم که ادامه‌ی مسیر را بیش از پیش بر ما سخت کرد؛ برای مثال، برای فعالیت مداوم در اینستاگرام و تلگرام و امثالهم، با تضعیف اینترنت در کشور مواجه بوده‌ایم که باید برای مخاطب تسهیل می‌شد تا کماکان با ما همراه باشد و حمایت کند، نتیجتاً رو به فعالیت در پادکست آوردیم که باز هم همان مشکلات را به همراه داشت؛ عدم حمایت مناسب، سطح اینترنت، درآمدزایی.

      مرحله‌ی بعد مستندسازی در کنار دیگر روش‌های تولید محتوا از جمله پادکست‌ها بود که باز هم هزینه‌هایی در بر داشت و حمایتی که باید و شاید را همراه نیاورد تا بتوانیم کماکان ادامه دهیم و رشد کنیم. پس از مراحل فوق، نوبت به راه‌اندازیِ یک وب‌سایت بود که تمام محتوا را در آن منتشر و پخش کنیم که باز هم هزینه‌بر بود، بسیار هم هزینه‌بر بود؛ چرا که به‌صورت حرفه‌ای با طراحیِ یک وب‌سایت آشنا نبودیم (جدا از بحث هاست وب‌سایت، هاست دانلود، سرور و دامین…). کم‌و‌بیش در مورد این مسائل در اینستاگرام و پادکست‌ها نیز توضیحاتی داشته‌ام، اما در مقابل مخاطبی دلسوز چون شما به صراحت بیان نکرده‌ام.

      می‌خواهم با صداقت به شما بگویم که اکنون سالِ هشتم از فعالیت رسانه‌ایِ خود را آغاز نموده‌ایم، کماکان در درآمدزایی مشکل وجود دارد، همکاران بسیاری در این سال‌ها از دست داده‌ایم و الحال دست‌مان از برای چیزی که می‌خواهیم کوتاه است. حقیقتاً خوش ندارم با توجه به وقایع شهریورماه ۱۴۰۱خ به این‌سو و تأثیر آن بر وضعیت ما و امثال خودمان، دلیل‌تراشی کنم؛ چرا که همه‌چیز را به شکل روشن و مشخص می‌دانیم؛ ضعیف بودیم، ضعیف‌تر شدیم! گویی روح و روان‌مان نیز تأثیر به‌سزایی از زمانِ حال گرفته و نیازمند شوک است.

      ما (من و همکار و دوست همیشگی‌ام سعید) در این سال‌ها با توجه به توان و فعالیت‌های‌مان، خالصانه جنگیده‌ایم و ادامه داده‌ایم. با حقوق و مزایای بسیار ناچیز گذران کرده‌ایم و «قجرتایم» برای‌مان آن روح بلندپروازی بوده که هنوز هم از آن دست نشسته و نکشیده‌ایم؛ ما نیز دغدغه‌مند و تلاش‌گر هستیم. اکنون که این‌ها را می‌نویسم، حقیقتاً احوال خوبی ندارم، چند صباحی‌ست که همانند گذشته مدام با بی‌کاری دست‌و‌پنجه نرم می‌کنم و دلایل سیاهی دارد، اما اصلاً نمی‌خواهم زمین‌گیر شوم و از دست‌و‌پا بی‌افتم؛ چون می‌دانیم که چه می‌خواهیم.

      البته باید ذکر کنم که اسپانسرها و تبلیغ‌دهندگانی هم وجود داشتند که برای رسانه‌ی «قجرتایم» هزینه‌ساز بوده و همکاری با آن‌ها پذیرفته نشده‌است که دلایل خاص و قابل توجهی هم دارد. حمایت مالی از سوی مخاطب در چنین شرایطی هم فعلاً قابل پذیرش نیست و هیچ توجیهی نیز برای ما ندارد. در نتیجه، چنین عمل و انسجامی، ابزار و بستر مناسبی هم می‌خواهد؛ کامپیوتر قوی و دیگر تجهیزات حرفه‌ای، میکروفون و وسایل مربوطه، ساعت‌ها کار با نرم‌افزارهای سنگین و تدوین محتوا، و البته با تجهیزات و اینترنت بسیار ضعیف، بدون حمایت و درآمد، و هیچ و هیچ، عشق و علاقه، نقطه سرِ خط.

      زنده باشید و سلامت، ارادت‌مندم، فرهاد مهرآبادی

      1. درود و عرض ادب
        دوست عزیز و محترم من جناب آقای فرهاد مهر آبادی عزیز
        از پاسخ گویی و ایراد توضیحات تان کمال تشکر و سپاس را دارم.
        به امید روزی بهتر و هوا و فضایی صاف تر
        دستتان را به گرمی میفشارم . به فنجان چای دعوتتان میکنم. و بهترین ها را برایتان خواستارم.

        1. درود بر شما گرامی
          بی‌نهایت لطف دارید، بسیار خوشحال و سپاسگزارم
          زنده باشید و سلامت

  2. سلام خسته نباشی عالی بود البته من کتاب شکر تلخ را دارم ولی از گزنه و قلم و سرنوشت لذت بردم خدا یارتان کند

    1. سلام عزیز، بسیار خوشحال و سپاسگزارم، بی‌نهایت لطف دارید، زنده باشید و سلامت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *