خلاصهی اپیزود چهارم از قلم سرنوشت؛
دیگر فراگرفتن کار برای نویسنده سختی ندارد. روزی هوای دیدن مادر به دلش میافتد که دیدارش جنجالی میشود. تقیخان همچنان بر سرِ خشم و کینه و حسادت میباشد، مادرش هم به گونهای از آمدنهای او و دستودلبازیهایش ناراحت است. در این بین او با دو پیرمردِ متضاد آشنا میشود که آیندهاش را مقداری تغییر میدهد…!
نویسنده؛ جعفر شهریباف
راوی؛ فرهاد مهرآبادی
برای حمایت از صدای قجرتایم؛ لینک پادکستهای ما را با دوستان و خانوادهی محترم خود به اشتراک بگذارید. سپاسگزاریم.
برای دیدن مطالب و دیگر پادکستهای ما به وبسایت و اینستاگرام و تلگرام «قجرتایم» بپیوندید.