پادکست شکر تلخ

شکر تلخ؛ فصل اول – قسمت دوم

فقر و فلاکت گرسنگان را عاصی کرده‌است. یک‌نفر درد را فریاد می‌زند و سیل اعتراضات را هدایت می‌کند، اما نتیجه‌ی درخواست نان، باتون و گلوله‌ست. میرزاباقر برای درمان پسرش، همراه با همسر، به‌حکیم مراجعه می‌کند که در بین راه زنی او را صدا می‌کند و رشته‌ی افکار همسرش را دگرگون می‌سازد…!

در ادامه بشنوید
پادکست شکر تلخ

شکر تلخ؛ فصل اول – قسمت اول

داستان این فصل با قحطی و خشکسالی شروع می‌شود. میرزاباقر خوش‌تیپ و خوش لباس همراه با پسرش از خانه بیرون می‌رود. اصلاً اوضاع خوبی حاکم نیست و صحنه‌هایی می‌بینند که برای پسرش هولناک است. سؤال و جواب‌های پدر و فرزند، آن‌ها را به‌خانه‌ای می‌رساند که افکار میرزاباقر را به‌کلی دگرگون می‌کند…!

در ادامه بشنوید