شاهعباس اول؛ پادشاه مقتدر صفوی در سالهای اول حکومت، با دو چیز بهدشمنی برخاست؛ یکی ریش و دیگری تریاک! در سال دهم سلطنت خود، فرمان ریشتراشی عام را داد و این حکم چنان با خشونت و سختی اجرا شد که در بسیاری از شهرهای ایران ریش سادات و روحانیون را هم تراشیدند! پیشتر از این نیز کارمندان معتاد دربار خود را تصفیه کردهبود…!
در دوران شاهان صفوی، تا اوایل سلطنت شاهعباس، خوردن تریاک و مشتقات آن، چنان رواج یافت که حتی سربازان جوان نیز بدان مبتلا شدند. توماس هربرت؛ یکی از سفیران اروپایی که در اوایل سلطنت شاهعباس به ایران سفر کردهبود مینویسد: «تریاک را که شیرهی خشخاش است، تقریباً در ایران همهی مردم میخورند و هیچکس نیست که آن را مصرف نکند.» شاهعباس که از رواج روز افزون تریاک و توتون، مخصوصاً از اعتیاد سربازان به شدت بیمناک شدهبود، مبارزهی شدیدی را علیه اعتیاد آغاز کرد. هنگامی که به شاهعباس خبر رسید غالب سربازان دچار اعتیاد شدهاند، دستور داد کلیهی کوکنارخانهها در ایران تعطیل شوند و نوشیدن آب کوکنار نیز اکیداً ممنوع گردید. جارچیان اعلام کردند که هرکس به نوشیدن آب کوکنار و خوردن تریاک اقدام نماید، کشته خواهد شد!
پادشاه صفوی برای شروع مبارزه با اعتیاد تنباکو، یکروز جمع کثیری از رجال را به دربار دعوت کرد. قبلاً مخفیانه دستور دادهبود که تعداد زیادی قلیان آماده کرده، بهجای تنباکو، پِهِن اسب را در سر قلیانها بریزند! دستور شاه اجرا شد و قلیانها را به مجلس آوردند. شاه خطاب به حاضران گفت: این توتون را امتحان کنید. کسانی که به کشیدن قلیان مشغول شدند، زبان به تعریف و تمجید تنباکو گشودند! شاه خطاب به قورچیباشی (رئیس قراولان شاهی) گفت: من از تو میخواهم عقیدهی خود را با آزادیِ کامل بگویی. قورچیباشی گفت: به سرِ اعلیحضرت این توتون از هزار گُل خوشبوتر است! شاه به تحقیر، نظری به قورچیباشی افکند و راز توتون را برملا کرد. حاضران چنان سرافکنده شدند که توان حرکت از آنها سلب گردید!
چندی بعد؛ یعنی در سال ۱۰۲۷ه.ق، سپاهیان ایران، خلیلپاشا (سردار عثمانی) را شکست داده، بر نیروهای عثمانی غلبه یافتند. شاهعباس دستور داد که حقوق یکسال سربازان را یکجا بپردازند. پس از پرداخت حقوق به شاه خبر دادند که سربازان تمام موجودیِ خود را صرف خرید توتون و تنباکو میکنند. شاه سخت برآشفت و استعمال دخانیات را در میان سربازان قدغن کرد. بر طبق فرمان او هرکس مبادرت به کشیدن قلیان یا چپق میکرد، بینی و لبهای او را میبُریدند. در همین ایام، تاجری که از حکم شاه بیخبر بود، با چند بارِ تنباکو به اردوی سلطنتی وارد شد. شاه از ورود تاجرِ بختبرگشته آگاه شد و فرمان داد او را همراه با اموالش بر تودهی هیزمی افکنده، آتش زنند!
نگارش و گردآوری؛ قجرتایم
منابع؛
سفرنامهی دلاواله، ترجمهی محمود بهفروزی، نشر قطره
زندگانی شاهعباس اول، ج۱، نصرالله فلسفی، نشر علمی
پینوشت؛ شاید ایران نخستین کشوری بود که چنین مجازاتهای سختی برای مواد مخدر و دخانیات وضع کرد.