بهطوریکه مورخان بررسی کردهاند، عواملی که اقتصاد ایران را در زمان «شاهعباس اول صفوی» شکوفا ساختهبود متعدد است، اما قبل از هر چیز باید گفت که موفقیت «شاهعباس» پادشاه صفوی در کارها، بیشتر در اثر مرکزیتیست که ایجاد کردهبود. این مرکزیت در کشور از زمان «شاهاسماعیل اول» شروع شده و تا اواخر دورهی صفویه ادامه داشت.
پادشاهان صفوی در این مورد چندان سختگیری داشتند که گاهی به مرحلهی خشونت میرسیدهاست. در این زمان رفتاری از «شاهصفی» پادشاه صفوی داریم که خواندن آن خالی از لطف نیست. حاکم قم که مرد نجیبی بود، برای تعمیرات قلعهی قم و مرمت پُل رودخانه و بعضی از مخارج دیگر از این قبیل، بدون اینکه از شاه اجازه بگیرد، به حکم شخصیِ خود یک عوارض مختصری به سبدهای میوه که وارد شهر میشد بسته بود. خبر به شاه رسید؛ (۱۶۳۲م مصادف با ۱۰۱۱خ) به قدری عصبانی شد که حکم کرد تا حاکم را با زنجیر به اصفهان بردند.
پسر این حاکم از محارم شاه بود و توتون و چپق مخصوص به شاه میداد. «شاهصفی» حکم کرد تا پسر سبیلهای پدرش را بِکَند، بعد بینی و گوشهای او را بِبُرد، بعد چشمهایش را کور کند و دست آخر، سرِ او را از تَنش جدا کرد! بعد از این کار، شاه، پسر را بهجای پدر حاکم قم کرد و پیرمرد عاقلی را نیز به نیابت او مقرر داشت و او را با حکمی بدین مضمون به قم فرستاد: «اگر تو از آن سگی که به درک رفت بهتر حکومت نکنی، تو را به سختترین شکنجه به قتل خواهم رسانید…!»
نگارش و گردآوری؛ قجرتایم
منبع؛ سیاست و اقتصاد عصر صفوی، باستانی پاریزی، انتشارات صفیعلیشاه