این شبنامهنویسیها همزمان با جنبش مشروطه شروع شد و تا پیروزیِ مشروطهخواهی در ایران ادامه داشت و بیشتر هدف آن نیز آگاهیِ مردم و تهدید سران حکومت یا روحانیون متنفذ بود. در ادامه، متن اختصارشدهی یکی از همین شبنامهها را میخوانید؛ هوش و شهامت نویسندگان آن تأملبرانگیز است!
«عجب بدبختیای شامل ما ایرانیان شدهاست که دچار و گرفتار دو گروه از مردم نامرد و ظالم شدهایم؛ یکی حاکمان خونخوار و خائن و متجاوز و بیحیای دولت و یکی علمای طماع، پَست و خبیثمذهب. البته همهی تقصیرها از خودِ ماست؛ نشستهایم که از شاه و وزیر و خان و واعظ و مُلا و روضهخوانِ بیشرف حقوق خود را بستانیم. ما عاملین و مسببین ذلت و زبونیِ خود را باز نشناختهایم. هنوز در نیافتهایم که آسایش و رفاهِ مُلایان، از فلاکت و بدبختیِ ماست. همچنین هستی و زندگیشان از نتیجهی زحمت مردم و خرافات موهومیست که به خوردمان میدهند؛ پس مقام و جایگاه آنان از جهل و حماقت ماست. خودشان به زبان حال میگویند: ما در اثر کشاورزی و تجارت، صاحب املاک و باغ و دهات و اسب و شتر و دام و درشکه نشدهایم… از ترس شما جماعت نادان از خرافات به این اموال و دارایی رسیدهایم. محل رزق و روزیِ ما، فضولات و کثافت مستبدین است و از همین راه رشد و نمو داشتهایم…
ما مُلایان هرگز از آزادی بهره و نصیبی نبردهایم که جز استبداد، طالب اوضاع دیگری باشیم. ما برآمده از استبدادیم و نه برکشیدهی مردم! در نزد ما دنیا به دو قوه بیشتر نیست: قوهی استبداد که نورانی و الهی و از نزد پروردگار است و ما زنده از آن نور، و دیگر قوهی ظلمانی و شیطانی که همان آزادیخواهی و شهوت و هوس شما مردمان است و این دو قوه همواره در حال جنگ هستند. پس ما به خواست خداوند جبار و قهار است که در کنار حکومت جای گرفتهایم. به قدرت این برتریست که مختاریم و مأمور تا خانهی تمامیِ اهالیِ ایران را یکسره خواه یکدفعه و خواه به دفعات تاراج کنیم، یا به بیگانگان واگذاریم. همچنین قحطی و بدبختی بیآفرینیم، از گرانیِ ارزاق و نیازهای شما همه را یکمرتبه به وادیِ نیستی و مرگ روانه کنیم و جملگی را به یاریِ احکام و تعلیمات اَجنّه به بیکاری و بیعاری بکشانیم. اینها همه کاریست آسان و شدنی، چنانکه کردیم و شما دیدید که شد!»
در ادامه تصاویری مربوط به روزنامهها و نشریات تأثیرگذارِ قبل و پس از پیروزی انقلاب مشروطه در ایران را مشاهده میکنید.
نگارش و گردآوری؛ قجرتایم