نوشیروان کیهانیزاده در مورد ازدواج شاه و فوزیه مینویسد: محمدرضا پهلوی؛ ولیعهد وقت ایران که هنوز بیش از ۱۹ سال و ۵ ماه نداشت، در نیمهی اسفندماه ۱۳۱۷ (مارس ۱۹۳۹م) با یک کشتیِ نیرویِ دریاییِ ایران در راه مصر بود، تا با فوزیه فؤاد، خواهر ملکفاروق؛ پادشاه آلبانیاییتبار وقت مصر (که ۱۷ سال و ۴ ماهه بود) ازدواج کند.
وی اسفندماه (فوریهی ۱۹۳۹م) در زمانی که ابر سیاه جنگ، آسمان اروپا را میپوشانید، عازم مصر شدهبود. وزیران امور خارجه و دادگستری و رئیس مجلس شورای ملی همراه او بودند. یک هیأت مطبوعاتی نیز با او عازم مصر شدهبود تا جریان ازدواج را پوشش خبری دهد. عباس مسعودی؛ ناشر روزنامهی اطلاعات که با این هیأت به مصر رفتهبود، گزارشهای مفصل و متعددی از این رویداد را بهقلم خود در این روزنامه منتشر ساخت. عقد نکاح، ۲۴ اسفندماه ۱۳۱۷ (۱۵ مارس) انجام شد و داماد و همراهان، ۲۴ فروردین با همان کشتی به ایران بازگشتند.
فوزیه (که از خاندان محمدعلیپاشا؛ سردار آلبانیاییتبار عثمانی، متولد مقدونیه که حکمران مصر شدهبود و این مقام تا سال ۱۹۵۲م در دودمان او باقی ماندهبود) یکسال بعد از شاه دارای یک دختر بهنام شهناز شد که سالها پیش به او تابعیت مصر هم داده شدهاست. مورخان، ازدواج محمدرضا و فوزیه را یک ازدواج که انگیزههای سیاسی باعث آن شدهبود ذکر کردهاند. این نخستین ازدواج شاه بود که دیری نپایید و فوزیه نیز چندسال بعد شاه را تَرک کرد و در سال ۱۹۴۵م در قاهره طلاق گرفت، ولی دولت ایران تا ۳ سال بعد از آن، این طلاق را بهرسمیت نشناخت. فوزیه پس از این طلاق، با یک سرهنگ مصری بهنام اسماعیل شیرین ازدواج کرد، که دارای دو فرزند شد و تا ۲ جولای ۲۰۱۳م (در ۹۱ سالگی) زنده بود و در مصر اقامت داشت.
محمدرضاشاه پس از نشستن بر تخت سلطنت، به اندرز ایراندوستان که باید پسردارشدن را مقدم بر هر کار بداند گوش نکرد و تا ۱۹ سال پس از شاهشدن، پسری نداشت که در زمان بحران برجای او بنشیند. مردم ایران در همان دوران، در مورد این ازدواج، تحلیلهای خود را داشتند و انگلیسیها را عامل این وصلت میدانستند. پس از اشغال نظامی ایران، از برخی از رجال ایرانیِ هوادار آلمان که بازداشت و تبعید شدهبودند، نقل شدهاست که گفتهبودند؛ لندن از آن بیم داشت که اگر ولیعهد وقت با یک شاهزادهخانم افغانستانی ازدواج کند، دو کشور متحد و بهگونهای بار دیگر یکپارچه میشوند که خلاف سیاست قدیمیِ انگلستان بود!
و چنانچه با دختر یکی از بزرگان ایران پیوند ازدواج میبست، بعداً قدرت و مدیریت ادارات از دست عوامل قدیمی انگلستان خارج، و به این خانواده سپرده میشد که اینهم بهزیان انگلستان بود که میخواست ایران را در چنگ داشتهباشد! ازدواج ولیعهد وقت با یک شاهزادهخانم اروپایی و با دختر یکی از مشاهیر آن قاره نیز به مدرنیزهشدن ایران کمک میکرد که لندن باز هم خواهان آن هم نبود؛ لذا عوامل لندن، موضوع ازدواج با فوزیه را مطرح کردند که خاندان او در دست انگلستان بودند. خانوادهی آلبانیاییتبار فوزیه، از آغاز قرن ۱۹م (زمان محمدعلیپاشا؛ سردار عثمانی) تا کودتای ژنرالنجیب (اوایل دههی ۱۹۵۰م) در مصر سلطنت داشتند.
تصحیح و تکمیل؛ قجرتایم
نگارش و گردآوری؛ نوشیروان کیهانیزاده