آلفرد نوبل، شیمیدان و مخترع سوئدی در ۲۱ اکتبر ۱۸۳۳ میلادی به دنیا آمد. وی تحصیلات ابتدایی را در استکهلم و تعلیمات عالی را در سن پترزبورگ گذرانید و علاوه بر فراگیری شیمی توانست زبانهای روسی، انگلیسی، فرانسوی و ایتالیایی را به خوبی فراگیرد و وارد عرصه تحقیقات در زمینه شیمی گردد. پشتکار مداوم آلفرد نوبل سبب شد تا در سال ۱۸۷۸م، پس از مدتها تحقیق و مطالعه، موفق به اختراع مادهی انفجاری دینامیت گردد. اما از این ماده منفجره به جای استفاده صلحآمیز، به عنوان ابزار جنگی استفاده شد و نوبل را به فکر انداخت که دینامیت بیخطر بسازد که به راحتی منفجر نشود.
آلفرد نوبل علاوه بر اختراع دینامیت، به ۳۵۰ اختراع و اکتشاف دیگر نیز دست یافت و در ۲۰ کشور جهان بیش از ۹۰ کارخانه و کارگاه تولیدی دایر کرد. نوبل که اختراع خود را در دست دولتها و نظامیان برای مقاصد ضدبشری میدید، بر آن شد تا با اختصاص ثروتش به کسانی که در زمینه پیش برد علم و گسترش صلح فعالیت می کنند جایزهای اهدا نماید. از اینرو در سال ۱۸۹۵م با اشتیاق فراوانی که به پیشرفت علم داشت، وصیتنامه مشهور خود را در این مورد تنظیم کرد که بر اساس آن، بنیادی تأسیس شده و به افراد برجسته در علوم فیزیک، شیمی، پزشکی و ادبیات و نیز تلاش گران عرصه صلح جوایزی اهدا کند.
البته روایات دیگری برای این تصمیم نوبل مطرح شده، به عنوان مثال نوشتهاند:
زمانی که «لودویگ نوبل» برادر آلفرد بر اثر حادثهای در یکی از کارخانههای نوبل درگذشت، آلفرد نوبل در فرانسه آگهی ترحیم برادرش را در یک روزنامه دید. این روزنامه “لودویگ” را به دلیل فعالیتهایش در زمینه مواد منفجره متهم کرده و تیتر زده بود: «سوداگر مرگ مُرد!». آلفرد نوبل به فکر فرو رفت و حس کرد که دوست ندارد پس از مرگش روزنامهها بنویسند: «آلفرد نوبل که با یافتن راههایی برای کشتن سریعتر انسانهای بیشتر ثروتمند شد، روز گذشته مُرد!» یا گفتهاند که روزنامه مذکور خبر مرگ جعلی خود آلفرد نوبل را با تیتر ذکر شده نوشته بود و…
هر چه باشد از آلفرد نوبل نام نیکی در تاریخ به جای مانده است. او با وجود زندگی اشرافی هیچگاه گذشتهی خود را فراموش نکرد و همواره حامی فقرا بود. در یک مورد به یکی از خدمتکارانش، هدیهای به انتخاب خودش پیشنهاد داد. این خدمتکار با تیزهوشی، درآمد یک روز نوبل را تقاضا کرد و این دانشمند هدیه را به او پرداخت کرد! نوبل مردی خجالتی بود، بارها به دخترانی علاقه پیدا کرد که دست رد به سینهاش زدند، گاهی به او خیانت و گاهی با پول او با مرد دیگری ازدواج کردند، که همهی این تجربههای تلخ نوبل را به انزوا کشاند.
سرانجام این مرد بزرگ در ۱۰ دسامبر ۱۸۹۶م پس از تحمل دورهای بیماری درگذشت.او هیج ارثی برای خانوادهی خود بهجای نگذاشت و اعتقاد داشت اقوام ثروتمندش تنها به منظور تأمین تحصیلات عالی و اصول اولیهی زندگی برای فرزندانشان، مستحق پول هستند. به عقیدهی او بقیهی ثروت باید به جامعه بازگردانده شود. نوبل وصیت کرده بود که بدنش با اسید تجزیه شده و به خاک سپرده شود اما در نهایت جسد او سوزانده شد و خاکسترش در گورستان Norra begravningsplatsen سوئد دفن شد. یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
نگارش و گردآوری: قجرتایم