از صفویه تا دوره قاجار…
در مواردی متعدد در تاریخ ایران عزیز ما، اتفاقاتی عجیب موجب بهحکومترسیدن افرادی لایق و نالایق شدهاست؛ از روزی که حکیمان دربار «سلطانحسین صفوی» داروی تقویت قوای جنسی میساختند تا شاه ببینید که آیا میتواند در یکروز بکارت ۱۰۰ دختر را بردارد یا خیر(!) تا ساعتی که حکومت را به «محمود افغان» تسلیم کرد. یا اینکه سر «نادرشاه افشار» در چادر بُریدهشد، تا روزی که «کریمخان زندِ» عاشقی که دل در گروی بهشت برینش شیراز داشت و قطعاً نمیدانست که باید برای اثبات شاهِ لایقبودن در ذهن ایرانیان قرن بیستویکم کشورگشایی کند، تا روزی که «آقا/آغامحمدخان قاجار» دستور تجاوز به «لطفعلیخان زند» و همسرش داد و… در مورد بسیاری از ایندست مطالب در قجرتایم، بهویژه دوره قاجار نوشتهایم و با یکدیگر استفاده کردهایم. در این پُست پردهای دیگر از روزگاری که بر ایران گذشت را به قلم «اعتمادالسلطنه» در زمان «ناصرالدینشاه قاجار» میخوانیم. بنده تغییر چندانی در متن اصلی ندادهام تا بیشتر لذت ببرید.
خاطرهای از «اعتمادالسلطنه»
«…قبلهی عالم را خوش آمده، مبلغی بنده را نوازش فرمودند. آرام که شدند، فرمودند: اگر پنج نوکر مثل تو داشتیم، اولا «روس» را ضمیمهی ایران نموده، ثانیاً امپراطور عثمانی را «خواجهباشیِ» حرم میفرمودیم! بعد فرمودند که شاهزاده امروز حالی ندارد، از دیشب از رختخواب بیرون نیامده، تکان بخورد، قی میکند. نمیدانم چیست. «طولوزان» («ژوزف تولوزان»؛ پزشک فرانسوی که مدت ۳۰ سال بهعنوان پزشک مخصوص «ناصرالدینشاه» در ایران خدمت نمود.) میگوید: شراب غلیظ با سینهی ماکیان زیاد خورده، سردی کرده. این است که افتخار شاشاندنِ ما امروز با تو میرسد (واداشتن به ادرار). بنده دویده، گلدان کریستالن را که سفیر اطریش هدیه کرده آوردم.
قبلهی عالم همانطور دست به کمر مبارک زده ایستادند و بنده وظیفهی نوکری بهجا آوردم! گلدان را که بیرون میبردم، فرمودند: دور نریزی. به «منجمباشی» نشان بده، ببیند امروز برای ما چه پیش میآید. اطاعت کرده، نزد «منجمباشی» بردم. بنده ابداً اطلاع نداشت که ادرار قبلهی عالم هم مانند قهوه از مضارع خبر میدهد. هر بار که شرفیاب میشوم، چیزی به علم حقیر اضافه میشود! خدا روزی نیاورد که زنده باشم و زبانم لال کسالت ذات ملکوتی صفات را ببینم. ۱۰ کرور نوکر مثل من، بلکه مافوق من، فدای یک قطره ادرار قبلهی عالم!»
بله عزیزان! آگاهی از ایندست مطالبِ فراموششده در میان صفحات تاریک تاریخ، شاید گاهی ناراحتکننده و دردناک باشد، ولی میتواند تصویری دیگر از استبداد را به ما نشان دهد…
نگارش و گردآوری؛ قجرتایم
منبع؛ روزنامهی خاطرات اعتمادالسلطنه