مقدمهای بر قوانین «حمورابی»
طبق محاسبات تقویمیِ تازه، «حمورابی» پدر قانونگذاری در جهان و ششمین پادشاه امپراتوریِ بابل از دودمان خود، ۱۶ ژوئن ۱۷۵۰ پیش از میلاد در شهر بابل (واقع در جنوبغربیِ عراق امروز) درگذشت، ولی ۲۸۲ ماده از قوانین او که بر سنگ و سفال حک شده، تا به امروز باقی ماندهاست. لازم به ذکر است که زمان درگذشت «حمورابی»، با تطبیق تقویمها پس از بررسیهای آزمایشگاهیِ باستانشناسان به دست آمدهاست. به همین دلیل در این پُست بخشی از قوانین «حمورابی» را که شامل اطلاعات جالبی از تاریخچهی «قصاص» است را میخوانید. این قوانین برای ما ایرانیان تقریباً آشناست…!
اصل قصاص در قوانین
مجازات در بابل مبتنی بر اصل «قصاص» و قانون «حمورابی» بود. اگر مردی به جادوگری، یا زنی به زنا متهم میشد، او را وامیداشتند تا خود را به نهر فرات بیافکند و البته خدایان همیشه طرفدار شنابلدان بودند. اگر کسی دندان مرد آزادی را میشکست یا چشم او را کور میکرد یا اندامی از او را عیبناک میساخت، همان گزند را به وی میرساندند. هر گاه خانهای فرو میریخت و مالک خانه کشته میشد، معمار یا سازندهی آن محکوم به مرگ بود؛ اگر در نتیجهی ویرانیِ خانه، پسر صاحبخانه میمُرد، پسر معمار یا سازندهی آن را میکشتند، اگر کسی دختری را میزد و میکُشت، به خودش کاری نداشتند، بلکه دخترش را به قتل میرسانیدند.
ظهور قوانین مالی
رفتهرفته، این کیفرهای عینی از میان رفت و تاوان مالی جای آن را گرفت؛ بهجای کیفر جسمی، فدیه و غرامت مالی میگرفتند؛ پس از آن، تنها کیفری که قانون آن را جایز میشمرد، همان تاوان و دیه بود. برای مثال، تاوان کورکردن چشم مرد عادی، ۶۰ «شکل» نقره بود، و برای بنده، نصف این مقدار. مجازات از نوع بزه گذشته، با وضع اجتماعیِ شخص بزهکار، و آنکس که بزه در حق وی اتفاق افتاده نیز ارتباط داشت. اگر شخصی از طبقهی اشراف جرمی را مرتکب میشد، مجازاتش شدیدتر از مجازاتی بود که برای همین جرم در حق یکی از مردم عادی روا میداشتند؛ از طرف دیگر، هر گاه جنایت نسبت به طبقهی اشراف صورت میگرفت، مجرم بهسختی کیفر میدید. اگر یکی از مردم بازاری، شخصی از طبقهی خود را کتک میزد، تاوانی که باید بپردازد، ۱۰ «شکل» نقره، ولی اگر همین جرم را در حق مرد صاحبعنوان یا توانگری انجام دادهبود، بایستی هفتبرابر این مبلغ غرامت بدهد.
از مثله تا اعدام
از این کیفرهای تأدیبی گذشته، عقوبتهای دیگری از قبیل دستوپابُریدن یا اعدام نیز وجود داشت؛ اگر کسی پدر خود را میزد، دستش را میبُریدند، اگر جراحی، در ضمن عمل جراحی، سبب مرگ بیمار یا کورشدن چشم او میشد، انگشتانش را قطع میکردند، هر گاه دایهای کودکی را، دانسته، با کودک دیگری عوض میکرد، پستانهایش بُریده میشد. بسیاری از گناهان بود که آنها را با کشتن کیفر میدادند، مانند: هتک ناموس، بچهدزدی، راهزنی، دزدی با شکستن در خانه، زنای با محارم، پناهدادن بندهی گریخته، سبب قتل شوهر زنی برای آنکه شوهر دیگری انتخاب کند، داخلشدن زن کاهنهای در مِیخانه، پشتکردن به دشمن در میدان جنگ، سوءاستفاده از مقام اداری، اهمالکردن زن در کار خانهداری و شوهرداری، و تقلبکردن در شرابفروشی!
نگارش و گردآوری؛ قجرتایم
منبع؛ تاریخ تمدن: مشرق گاهوارهی تمدن، ویل دورانت، ترجمهی احمد آرام، شرکت انتشارات علمیوفرهنگی
پینوشت؛ تصویر اول این پُست، نقشبرجستهای از «حمورابی» در مجلس نمایندگان ایالات متحدهی آمریکا برای گرامیداشت یاد او بهعنوان یکی از ۲۳ شخصیت برجستهی جهان در امر قانونگذاری در سرتاسر تاریخ است.