عمل ختنه از دیرباز نزد سیاهان و زنگیها و نژادسامها معمول و متداول بود. این عمل را چون نوعی عبادت و قربانی در برابر خدایان باروری میشمردند. آنها نهتنها پوست پسرها را میبُریدند، بلکه دربارهی دختران نیز مشابه همین عمل را انجام میدادند. در این پست از ختنه در ایران میخوانید.
مسیحیت با اجرای مراسم غسل تعمید که ریشهی آن زرتشتی است، به این روش و سنت سامیها پایان داد، ولی اسلام راه و رسم قبایل را تجدید کرد و مانند سامیها، ختنه را در مورد پسران و دختران عملی و اجرا نمود. در دوران قرون وسطی تنها در بلاد شام، مصر، آفریقا و عراق عرب، با پیروی از روش بنیسام، ختنهکردن معمول بود. ایرانیان تا زمان «بنیامیه» در برابر این عمل مقاومت ورزیدند، تا اینکه از پرداخت جزیه، مالیات، زکات، صدقهی اجباری، عیدی، حق ازدواج و… کمرشان شکست و اسلام آوردند، اما این ماجرا ادامه داشت. به طور مثال؛ در همین دوره، فرماندار سمرقند، شرحی به والیِ خراسان نوشت که درآمد نقصان یافتهاست. والیِ خراسان به وی نوشت که ظاهراً اسلامآوردن مردم سمرقند برای ندادن جزیهست.
بنابراین باید دقت کرد که هر کس ختنه کردهاست و نماز و روزه بهجا میآورد و سورهای از قرآن میداند، از پرداخت جزیه معاف باشد، باید وگرنه جزیه بدهد. عمال حکومت در شهرها راه افتادند و خصوصیترین اندام مردم را معاینه میکردند، اما مردم آنچه را که والی میگفت، انجام دادند و به ساختن مسجدها دست زدند و طبعاً درآمد دولت افزایش نیافت. والی که این را دید، به خشم آمد و گفت هر کس پیش از مسلمانشدن جزیه میداد، حالا هم باید بدهد! سرانجام، فقط به ختنهکردن پسران قناعت کردند و برای آنکه روش آنها با آیین یهودیها آمیخته نشود، برخلاف آنها که در هفتمین روز تولد نوزاد را ختنه میکنند، ایرانیان در هفتمین یا هشتمین سال تولد به ختنهکردن پسران مبادرت میکردند.
این عمل همواره با تشریفات و مهمانیهایی توأم بود، ولی هیچ دعا و مراسم مذهبیِ خاص در این کار راه نداشت. در روز مقرر، بچه با لباسهای فاخر و زیبا در وسط اعضای خانواده و دوستان قرار میگرفت. عمل ختنه در ایران، معمولاً در ایوان منزل و در برابر چشم پدر و پدربزرگ و سایر افراد خانواده صورت میگرفت؛ به این ترتیب که پدر، فرزند خود را روی چهارپایهای مینشانید و دلاک با تیغ خود در مدتزمانی کوتاه، عمل را انجام میداد، سپس با خاکستر چوب که به دقت الک شدهبود، محل زخم را التیام میدادند. پس از پایان عمل، حاضران به یکدیگر تبریک و تهنیت میگفتند و در مهمانی کمابیش مجلل شرکت میجستند و به خوردن شیرینی مشغول میشدند.
اعیان و اشراف به مناسبت جشن ختنه و سرور فرزندان خود، مهمانیِ مفصل و باشکوهی میدادند و گاه تشریفات این جشن روزها به طول میانجامید و در جریان آن، نوازندگان و مطربها، دارندگان میمون و خرس، بندبازها و سایر هنرمندان در برابر تماشاچیان هنرنمایی میکردند. در اوقاتی که مردان در حیاط بیرونی مشغول تفریح و خوشگذرانی بودند، بانوان نیز در قسمت اندرونی با انواع شیرینی و تنقلات به پذیراییِ مهمانان خود مشغول بودند. علاوه بر این، به مناسبت ختنهی شاهزادگان، شعرای درباری شعرها میسرودند. مواردی در تاریخ است که گاهی عدهای از شاهزادگان، وزیرزادگان و فرزندان اعیان و اشراف را در محل معینی جمع کرده و جملگی را در یکجا و یکروز ختنه میکردند. سپس در این موارد جشن ختنه و سرور به یک جشن ملی تبدیل میشد!
بعد از پایان عمل، برای جلوگیری از زخم و ناراحتیهای دیگر، مدت ۲ ماه بچهها چون سیاهان آفریقایی با لُنگ حرکت میکردند؛ زیرا التیامیافتن این زخم کوچک، بسیار طولانی بود، ولی امروز این سنت بیمعنی و آزاردهنده (یعنی ختنهی بچهها در ۸ یا ۱۰ سالگی) معمول نیست و در نخستین روزها یا ماههای تولد، کودک را ختنه میکنند و از این رنج روحی و جسمی رها میسازند.
نگارش و گردآوری؛ قجرتایم
منابع؛
تاریخ تمدن اسلام، ج۲، زیدان، جواهر کلام، انتشارات امیرکبیر
تاریخ اجتماعیِ ایران، ج۶، راوندی، انتشارات نگاه
پینوشت؛ در مورد ماجرای سمرقند در پست، میتوانید به کتاب «محیط زندگی و احوال و آثار رودکی»، اثر مرحوم «سعید نفیسی» رجوع کنید.