«خودسوزی» به دلیل زخمها و عفونتهای دردناک، یکی از خشنترین روشهای خودکشیست و بهطور کلی در مطالبات سیاسی و اجتماعی از عریانترین شیوههای اعتراض شمرده میشود. بهطور مثال؛ خودسوزیِ «یان پالاخ» در ۱۶ ژانویه ۱۹۶۹م و تعدادی دیگر از دانشجویان چکسلواکی در اعتراض به سکوت مردم در برابر اشغال کشورشان توسط شوروی، منجر به شروع مجموعه تظاهرات ضد کمونیستی در «هفتهی پالاخ» شد و این اعتراضات حتی با توجه به اینکه شدیداً سرکوب شد، پیشدرآمدی برای سقوط کمونیسم در چکسلواکی بود.
یا در موردی دیگر «محمد بوعزیزی» دستفروش تونسی که در ۱۷ دسامبر ۲۰۱۰م در اعتراض به توقیف کالاهایش و تحقیری که یک مأمور شهرداری به او روا داشتهبود، خود را در مقابل ساختمان شهرداری به آتش کشید. اقدام «بوعزیزی» آغازگر انقلابی در تونس شد که به حکومت ۲۳ سالهی «زینالعابدین بنعلى» بر این کشور پایان بخشید. پس از آنکه خودسوزیِ «بوعزیزی» توانست به سرنگونیِ حکومت «بنعلی» بیانجامد، چندین مرد دیگر در سایر کشورهای عربی مانند مصر، الجزایر و موریتانی نیز به تقلید از «بوعزیزی»، دست به خودسوزی زدند. در مصر «عبدو عبدالمنعم حماده جعفر»، یک رستوراندار میانهسال، خود را در مقابل پارلمان مصر به آتش کشید.
بدون شک یکیدیگر از تأثیرگذارترین خودسوزیهای تاریخ، خودسوزیِ عجیب راهب بودایی «تچ کوانگ دوک» در اعتراض به سیاستهای حکومت ویتنام جنوبیست. پس از آنکه در سال ۱۹۵۵م «نگو دین دیمِ» کاتولیک در ویتنام جنوبی اعلام جمهوری کرد و خود را رئیسجمهور این کشور خواند، محدودیت و فشار کمسابقهای علیه بوداییها اعمال کرد. وی با سرکوب مخالفان و ایجاد رعب و وحشت، حکومت خود را ادامه داد. عمال حکومتِ «نگو دین دیم» با ایجاد بازار سیاه و احتکار، قیمت مواد غذایی را در ویتنام جنوبی بالا بردند و طی یک دوره وحشت، دادگاههای نظامیِ اختصاصی با حکم اعدام و حبسهای طولانیمدت، خفقان را گسترش دادند. همچنین افراشتن پرچم بودایی را به هنگام جشن بوداییِ «وساک» (روز بودا) ممنوع اعلام کرد.
فشارهای حکومت باعث شد تا در سال ۱۹۶۳م، راهبان بودایی به تنگ آمده و مبارزه با «نگو دین دیم» را آغاز کنند. آنها نخست تظاهراتی علیه «نگو دین دیم» در شهر «سایگون» برپا کردند که به شدت سرکوب شد و نیروهای دولتی ۸ راهب را در جریان آن کشتند. اقدام بعدیِ بوداییان اما پایههای دیکتاتوری را لرزاند و بازتاب جهانی یافت؛ در روز ۱۱ ژوئن یک راهب ۶۶ سالهی بودایی بهنام «تچ کوانگ دوک» در اعتراض به این فشارها، در مقابل دیدگان هزاراننفر دست به خودسوزی زد. مَردِ از جانگذشته در برابر صف راهبان بر سطح خیابان نشست، دعا خواند و یک راهب مواد آتشزا را بر روی او خالی کرد و عمل خودسوزی بدون اینکه او تکانی بخورد، انجام گرفت!
«مالکوم براون» عکاس «آسوشیتد پرس» که در صحنه حاضر بود، تمام لحظات این خودسوزی را شاهد بود و از آن عکاسی کرد. عکسهای او به سرعت در صفحات اول روزنامههای سراسر جهان انتشار پیدا کرد و افکار عمومی را علیه حکومت «نگو دین دیم» تحریک شد. عکسهای «براون» از یکسو او را به شهرت جهانی رساند و جایزهی «پولیتزر» و «ورلد پرس» را برای او به همراه داشت و از سوی دیگر، موجب شد تا آمریکا حکومت «نگو دین دیم» را مسئول خشونت علیه بوداییان اعلام کند. این اتفاق سرآغاز سرنگونیِ دیکتاتوریِ «نگو دین دیم» بود. او ۵ ماه بعد در پیِ یک کودتای نظامی تیرباران و حکومتش ساقط شد.
در این میان، چنین اعتراضی تلخ و دردناک در ایران به یک امر روتین تبدیل شدهاست. به عنوان نمونه میتوانیم از «هما دارابی» در اعتراض به حجاب اجباری، «سحر خدایاری» (دختر آبی) در اعتراض به تبعیض، «یونس عساکره» به علت مصادرهی دَکهاش نام ببریم. فقط در روز ۲۹ آبانماه ۱۳۹۹خ یک زن سرپرست خانوار، پس از تخریب آلونک محل زندگیاش به دست مأموران شهرداری و یک کارگر کرمانشاهی مقابل سندیکای کارگری خودسوزی کردهاند. صد البته که آمار مشخصی از میزان خودسوزی در شهرهای مختلف ایران در دست نیست. مقامات مسئول معتقدند که انتشار هرچه بیشتر اخبار مربوط به خودکشی، باعث شیوع بیشتر این امر در جامعه میشود، در حالی که عدم انتشار و پرداختن به این پدیدهی اجتماعی نهتنها آمار خودکشی و خودسوزی را کاهش نداده، بلکه طبق آمار، خودکشی به این شیوه افزایش هم داشته و شیوع آن را امروز میتوان مشاهده کرد.
فردی که خود را به آتش میسپارد، سوختهشدن گوشت تَن خود را تا چند ثانیه میچشد و اگر در این میان پشیمان شود، راه به جایی ندارد. و اگر از مرگ رهایی یابد، هر بار نگاه به آینه، یادآور دردهای جسمی و روحیاش خواهد بود…
نگارش و گردآوری؛ قجرتایم
پینوشت؛
آتش بگیر تا که بدانی چه میکشم…
احساس سوختن به تماشا نمیشود!
چه باید گفت؟! شما بنویسید…