تقریباً بیش از ۱۲۰ سال از پیدایش سینما میگذرد. در اوایل، فیلمها صامت بودند و ۵ سال بعد از ساخت اولین فیلم، صدا پا به میان گذاشت و فیلمهایی با موسیقی و صداگذاری ایجاد شد. ایران از سالهای اولیهی تاریخ سینما در این هنر وارد شد و بیش از ۸۶ سال پیش، اولین فیلم ناطق سینمای ایران؛ یعنی «دختر لر» به کارگردانیِ «اردشیر ایرانی» پا به عرصه گذاشت، اما «روحانگیز سامینژاد» که بود؟!
«عبدالحسین شیرازی» معروف به «سپنتا» در زمانی که هیچ تشکیلاتی برای سینمای ایران وجود نداشت، تصمیم گرفت تا فیلم «دختر لر» را در کمپانیِ امپریال بمبئیِ هندوستان بسازد، اما مهمترین چالش «سپنتا»، یافتن بازیگر زن در نقش «گلنار» بود؛ زیرا با توجه به تعصبات مذهبیِ آن دوران هیچ خانوادهی ایرانی اجازهی حضور همسر و دخترانش را در برابر دوربین سینما نمیداد. پس از مدتی سرگردانی، «صدیقه»، همسر یکی از دستاندرکاران پشت صحنه بهنام آقای «دماوندی» به «سپنتا» اعلام کرد که حاضر به بازی در فیلم اوست. «صدیقه سامینژاد» (روحانگیز) در روز ۳ تیرماه ۱۲۹۵خ در شهر بم در استان کرمان متولد شد و در سال ۱۳۰۸خ به همراه همسرش «دماوندی» که در استودیو امپریال فیلم بمبئی به کار اشتغال داشت، به هندوستان مهاجرت کرد.
«سامینژاد» به دلیل بازی و ظاهرشدن بدون حجاب در سینما مورد انتقاد شَدید جامعهی مذهبیِ آن زمان قرار گرفت. وی پس از ۱۸ سال زندگی در هندوستان به ایرانی بازگشت که از نخستین بازیگر زنش به خوبی استقبال نکرد. خانوادهی «روحانگیز» برخورد نامناسبی با وی کردند و نسبت به بازیِ او در سینما به شدت اعتراض کردند. در کوچه و خیابان هم مردم برخوردهای توهینآمیز بیشماری با او داشتند و حتی در چند مورد کسانی تلاش کردهبودند تا به او حمله کنند. در سال ۱۳۴۹خ در مستند «سینمای ایران از مشروطه تا سپنتا» بخشی از این مصائب را شرح داد و گفت که همهجا همراه با محافظ میرفته تا مبادا مردم به او سنگ پرتاب کنند و به تلخی گریست.
وی در اینباره گفت:
بهخاطر ناراحتیهایی که در موقع فیلمبرداری و بعد از آن چه از طرف فامیل و چه از طرف مردم کشیدم، هرگز راضی نشدم تا در فیلم دیگری بازی کنم… هر موقع که از در شرکت میآمدیم بیرون، مجبور بودیم ۳ نفر محافظ داشتهباشیم، یک شوفر و ۲ نفر کمکشوفر که شیشه پرت نکنند. هر جایی هم که میرفتیم، باید یکچیزی سرمون میانداختیم تا کسی ما را نشناسد…!
او به مناسبت آسیبی که سرِ صحنهی «دختر لر» دیدهبود، هرگز فرزندی هم نداشت و این امر به بیشتر تنهاماندنش کمک میکرد. مشکلات مالی و تنهایی باعث میشود که در سال ۱۳۶۴خ، خانهاش را بفروشد تا به طبقهپایین خانهی خواهرزادهاش نقلمکان کند. در ۱۰ اردیبهشتماه ۱۳۷۶خ در حالی نخستین بازیگر زن این مرز و بوم در فقر و تنهایی از دنیا رفت، که به دلیل گوشهگیریِ زیادش همهی اهالیِ سینما و خبرنگاران تصور میکردند که او سالهاست مُرده… یادش گرامی…
نگارش و گردآوری؛ قجرتایم
در ادامه نیز تصاویری از مرحوم خانم «سامینژاد» و فیلم «دختر لر» را مشاهده میکنید.
یک پاسخ
فغان از جهل و نادانی مردم