سعید فردی به شدت مذهبی بود که همراه همسر و دو پسرش در خانهای در منطقه فقیرنشین مشهد زندگی میکرد. اینطور که در مورد او گفتهاند، زمانی تصمیم به کشتار زنان روسپی میگیرد که متوجه میشود کسی مزاحمتی برای همسرش ایجاد کرده و نتیجه میگیرد که مقصر زنان روسپی بودهاند! با توجه به اعترافاتش بهنظرم این حرفی بود که در دهان او گذاشتهاند تا دلیل اصلی کار او را کمرنگ کنند، بگذاریم… به هر روی سعید حنایی تصمیم میگیرد آنچه را که فساد میداند از جامعه پاک کند پس از زنان روسپی شروع میکند. آن زمان بسیاری از زنان خیابانی که از طبقه محروم جامعه بودند در جاده «خین عرب» در مسیر رانندگان کامیون میایستادند. سعید این محل را به خوبی میشناخت. او روز هفتم مرداد سال ۷۹ هنگامی که همسر و فرزندانش خانه نبودند سوار بر موتور به «خین عرب» رفت، زنی ۳۰ ساله به نام «افسانه»را با خود به خانه برد با و در حین رابطهی جنسی با روسری خفه و سپس جسدش را در جاده رها کرد.او سه روز بعد دومین زن را به همین شیوه به قتل رساند. مقتول «لیلا» نام داشت و جنازه او در بوتهزارهای گوجه فرنگی در حوالی جاده خینعرب مشهد پیدا شد.


یک روز بعد سومین زن به نام «فریبا» در تارهای قاتل عنکبوتی گرفتار و جنازه او در حالیکه در گونی زرد رنگ گذاشته شده بود در محله سجادشهر مشهد کشف شد. کارآگاهان بعد از قتل سوم خطر حضور قاتلی سریالی را احساس کردند. اما بعد از کشف جنازه فریبا قتلها متوقف شد و این پرونده نیز مسکوت ماند! تا اینکه ساعت ۹ صبح جمعه دوم دیماه سال ۷۹ جسد یک زن خیابانی دیگر در بزرگراه صدمتری روبروی میدان بار سپاد در حوالی جاده خین عرب کشف شد.این جسد که به پزشکی قانونی انتقال یافته بود، تحت کالبد شکافی قرار گرفت و مشخص شد جسد متعلق به زن ۳۰ ساله ای است که او نیز با انسداد مجرای تنفس با فشار روسری دور گردن و گلو از پای درآمده است. آیا قتل این زن که معصومه نام داشت با کشته شدن سه زن دیگر در ارتباط بود؟ پلیس قبل از آنکه بتواند جواب قاطعی برای این سوال پیدا کند خود را در برابر پیکر بیجان زنی دیگر دید. ساعت ۲۲ و۳۰ دقیقه روز دوشنبه ۱۷ بهمن ماه سال ۷۹ در بزرگراه صدمتری روبروی میدان بار سپاد جسد دیگری کشف شد که بعد از تحقیقات پزشکی و پلیسی مشخص شد، قربانی ۲۷ ساله «سارا» نام دارد و او نیز به علت انسداد مجرای تنفس از ناحیه گلو و گردن با روسری به قتل رسیده است.

حالا دیگر شکی باقی نمانده بود که آدمکش دیوانه دوباره دست به کار شده است و حریصانه میکوشد تا بر تعداد قربانیان خود بیفزاید. قربانی بعدی زنی ۴۵ ساله به نام اعظم بود که جسدش ساعت ۸ صبح یکشنبه ۲۳ بهمنماه سال ۷۹ جسدش در منطقه مسکونی بلوار مجد واقع در مرکز شهر کشف شد. پس از آن تعداد قربانیان مرتب افزایش پیدا میکرد تا اینکه بالاخره در ساعت ۲۳ و ۵۰ دقیقه ۱۵ فروردین ماه سال ۸۰ جسد یک زن خیابانی دیگر به نام «طوبی» کشف شد.این قربانی که ۳۵ ساله است دارای یک فقره سابقه فروش مواد مخدر بود که با انسداد مجاری تنفسی در ناحیه گلو با فشار روسری با روش مشابهی به قتل رسیده بود. طوبی آخرین مقتول این پرونده بود و سعید حنایی بعد از آن دستگیر شد؛ اما چگونه؟ بدین شکل که یکی از طعمههای سعید حنایی به نام مژگان موفق شده بود از دست این جنایتکار فرار کند.

مژگان به پلیس گفته بود که یک نفر قصد کشتن او را داشته است:
«یک روز عصر حوالی میدان شهید فهمیده منتظر راننده کامیونها بودم تا به آنها موادمخدر بفروشم. خسته و گرسنه بودم.مردی با موتور جلوی پایم توقف کرد و از من خواست همراهش به خانهاش بروم. اول نمیخواستم قبول کنم اما در نهایت سوار موتور شدم. آن مرد ساکت بود و در طول راه حرفی نزد. فقط وقتی به نزدیکی خانهاش رسیدیم از من خواست با چادر صورتم را بپوشانم تا کسی متوجه نشود من زنی غریبه هستم و اگر همسایهها ما را دیدند خیال کنند من از اقوام او هستم. وقتی وارد خانه شدیم او درها را قفل کرد اول ترسیدم و فکر کردم میخواهد بلایی سرم بیاورد ولی وقتی دیدم هیچ وسیلهای دستش نیست خیالم راحت شد. داشتم روسریام را درمیاوردم که آن مرد از پشت سر به من حمله کرد و شال گردنی را دور گلویم انداخت. آن را با تمام زورش فشار میداد. من با ناخنهایم او را چنگ زدم و بعد با مشت محکم به شکمش کوبیدم. بعد خواستم فرار کنم ولی در قفل بود به همین دلیل شیشه داخل ساختمان را شکستم. مرد خیلی ترسیده بود. التماس میکرد و میگفت آرام باشم تا اجازه بدهد بروم. میدانستم باز هم نقشهای در سر دارد. به اتاق عقبی دویدم و با صدای بلند گفتم اگر در را باز نکند شیشههای اتاقی که به کوچه مشرف بود را میشکنم. بالاخره او در را باز کرد و من پا به فرار گذاشتم. آنقدر ترسیده بودم که کفشهایم را جا گذاشتم.»


بر اساس مستندات به دست آمده سعید حنایی در فاصله مردادماه سال ۷۹ تا ۱۵ فروردینماه سال ۸۰ در مشهد ۱۶ زن را سوار موتور یا ماشین خود کرده و به قتل رسانده بود.البته پلیس تا زمان دستگیری متهم از ۱۱ قتل مطلع شده بود و قاتل سریالی ماجرای ۵ قتل دیگر را خودش برای کارآگاهان تعریف کرد. سعید حنایی نه تنها خودش از قتلهایی که مرتکب شده بود پشیمان نشد بلکه از سوی عدهای از اطرافیانش نیز مورد حمایت شدید قرار گرفت. او در نهایت ۲۸ فروردین ماه سال ۸۱ در محوطه زندان مشهد به دار آویخته شد.

مستند«و عنکبوت آمد»به کارگردانی «مازیار بهادری»
نگارش و گردآوری: قجرتایم
42 پاسخ
کسی که بی مهابا آدم میکشه رزمنده هست؟در راه اسلام؟؟ این چه تیتریه. زدین؟!
چ ترستاک 😯😯😔😔😢😢
آفرین به این مرد با غیرت مشهدی👏👏👏👏
این غیرت نیست بی شرفیه اون اگه غیرت داشت دست اون زنا میگرف اسلام جدید مثل داعش مخاسته ب پا کنه لابد 😏حالا اون دنیا جواب پس بده
افکار پوچ داعشی خدا بهت عقل و فهم بده
تف به تو و اون مرتیکه هرزه حتما خودتم یا هرزه ای
اسلام ترسناک ترین جاش همین آدمای خشک مغزو حیوون صفت و حق بحانبیه که تحویل اجتماع داده
به ۱۳ تاشون تجاوز هم کرده بوده ! چه مقدس سرایی!!!!
آدمک اخردنیااینجاست…
بنظر من بهترین کار را کرد باید به او لقب جهادگر داده شود
کاش ب خواهر توام تجاوز کنه ،بعد ببینم نظرت همین میمونه
انشالله که یه مومن هم روی خواهر و مادرت جهاد کنه همینجوری
دمت گرم
متاسفانه بعضی کامنت ها نشون میده چقدر تعداد بی سواد و وحوش زیاده تو این کشور که انقدر از انسان کشی حمایت میکنن !!
جهادگر متجاوز دزد هم داریم ؟ اگر خودت هم جزو مقتولین بودی ، اینو می گفتی ؟
تو نظر نده
خیلی ترسناک بود من موندم چه جوری دلش می اومد
یه جایی خوندم تجاوز نمی کرده
ولی گناه داشتن زن های بیچاره
علم الهدی کجاست که بجای صرف پول حرم همه زن های فقیر رو کمک بکنه
دمت گرم
خفه شو کثافت
دقیقا چرا؟؟؟؟
ترسناک تر اینه آدم های هستن که به دفاع از این مرد مریض و جاهل کامنت بزارن
دمت گرم آبجی گل گفتی ❤️❤️❤️
کامنت ها رو که آدم می خونه می فهمه که ایران هیچ وقت درست نمیشه چون آدم هاش پر از توحشن .باید از اینجا رفت
نور به قبرش بباره
هرکس طناب دور گردنش انداخت باید جواب پس بده
چه مسلمون متجاوز زناکار دزد قاتلی؟!…
کافر بخودش اجازه داده جان کسیانی رو بگیره که خداوند بهشون جان داده بود. هرکسی هم که تاییدش میکنه سر عزیزانش بیاد انشاالله..
با اعدام مخالفم اما این بیشرف باید با زجر دها برابر اعدام جون میداد، کامنتا متأسفانه نشون میده هنوز عده ای مریض زنده هستند و اکسیژن حروم میکنند
فیلم عنکبوت رو دیدم..اینهایی که تعریف میکنن از کارش..هیچ زنی خودفروشی نمیکنه مگر بخاطر شکم گرسنه خودشو بچش..مرد اگه هستین کمک فقرا کنید بدون قرض.خدا لعنتش کنه .که البته در جهنم داره میسوزه
دقیقا …باریکلا
با همین مغز کپک زدشون اسلامو دینو به گند کشیدن اسمشم به پای دین نوشتن .مغزهای زنگ زده
سم خالص اون مادری هست که بودنش کنار اون خانواده با افکار گندیده باعث شده اهل اون خونه خطا کار بشن و زن احمقی که افتخار میکنه به داشتن اون مرد و بچه نادون مغز نداشته ای قربانی افکار پوسیده اون خانواده شده و پدر رو الگو قرار داده فقر فرهنگ و تربیت و بهداشت تو این خانواده فریاد میزنه مرده شور اون خنده های شیطانی خانواده رو ببرن لعنت بر پدر و مادر این آدم و خودش و میراثی که از خودش جا گذاشت ✊خدا ریشتو از روی زمین برداره
سم خالص اون مادرشه که بعنوان یک بزرگتر تو اون خانواده هست همه این عملکرد ها از تربیت یک نفر برخواسته و بدتر از اون زنی یه همچین مردی رو افتخار میدونه تو زندگیش و فرزندی که تربیت شده همه اینهاست چقدر راحت با توجیه کردن خودشون از حمایت های یک قاتل بیمار حرف میزنن لعنت بر پدر و مادر این قاتل لعنت به خودش و ارثی که بجا گذاشت هنوز باید تاوان پس بدن اهل و عیال این قاتل وقتی همشون با این قاتل روانی شریک هستند با حرفهاشون
آدم کثیف بوده چون تنهادطعمه رو میبرده خونه ش صددرصد تجاوز بوده نیتش وگرن اگر این زنهای خیابونی بخان تربیت بشن شیوه ش این نبود
اینجابیان تشویقش کنین افتخاربراتون نیست اون خدابیامرزا ازسرخوشی اینکارانمیکردن این مردایی که نامردن زنادخترا اسباب بازی میدونن مردهایی هستن که ازاین زناا بی گناه گناهکارترن اونا که مجازات میکنه قضاوت بیجا ممنوع بهتریک لعنت به اون نامرد یک فاتحه برا ادمای بدبخت قربانی روزگاربخونیت
اینجا اون عوضی تشقویق میکنین بعضیا افتخارنیست اون زنا ازسرخوشی تن به این کارنمیدادن بی گناه بودن سرنوشت تلخ نوشته براشون این مرد یک نامردی بودی اینا بهونه کرده دزدی کنه لذت ببره میگن مردباید بودنه نر بهتر یک لعنت برای این عوضی یک قاتحه برای دخترایی زنایی بخونین قربانی شدن که همیشه قربانی عقده ها زوربازو هامیشن
خدا لعنت کنه کسی رو که جان انسانهای دیگر رو میگیره و اونم به نام اسلام عزیز انجام میده لعنت خدا بر اون
بعد از تجاوز و سرقت و قتل ، یاد اسلام افتاده . اینم بهش یاد دادن . وگرنه این مارمولک هرزه رو چه به این حرفا .
این چه فکریه غیرت به این نمیگن غیرت به این میگن که از این زنها حمایت مالی و اینکه به زندگیشان سامان میدادی تا مردم دیگر از این کار درس بگیرن تا مردانگی در کشور مون ترویج پیدا کنه تا از تعداد این زنها کمتر بشه قطعا امام اون زنها علاقه به این فساد نداشتن که از روی اجبار بوده خدایا مارو عاقبت بخیر کن
واقعا بعداز دو دهه از اون جنایتهای که حنای انجام داد خیلی دوس دارم بدونم پسرش زنش وبقیه کسانی که کارش رو تا حدی درست میدونن ایا هنوز هم همین فکر رو در باره زنان خیابانی و فقیر جامعه دارن چون فقر از در بیاید عقل و دل را با خود ببرد اول فقره دوم بی تفاوتی جامعه سوم نهاد های که باید نظارت داشته باشن چهارم نبود کار کار مناسب حقوق خوب میشه نتیجش همین یک دیوانه ای هم فکر کرده فقط این بندگان خدا گناه کارن
سلام هم وطن بعد از گذشت ۲۰ سال از این جنایت ایا شهر مشهد و بقیه استان ها خبری از فقر نیست چرا هست ولی کسی که بیاد بگه ندارم واقعا وجود نداره چون همون فقری که تن به این کار میده باز هم نمیاد بگه ندارم چون گوش شنوای برای حرف هاش نیست
دوست داشتم ببینم الان بعد از ۲۰ سال چه بر سر خانوادش اومده