ناصر و نقاشی؛ وقتی که پادشاه دست‌به‌قلم می‌شود!

حقیقتاً تیتر «ناصر و نقاشی» مربوط به پایان مطلب است، اما روایت؛ ترس از مرگ می‌باشد. اعتمادالسلطنه همیشه از مرگ هراسان بوده‌است و ماجرای درگذشت وی نیز بسیار عجیب است. درست است که آدمی همیشه مرگ را برای همسایه می‌پندارد، اما گاهی نیز از وقوع آن می‌ترسد و همواره احساسش می‌کند.
ناصر و نقاشی

در باب ناصر و نقاشی باید گفت که «محمدحسن‌خان صنیع‌الدوله»؛ معروف به «اعتمادالسلطنه» از رجال مشهور دوران قاجار است. وی در دارالفنون تحصیل کرده و پس از چندی به فرانسه سفر کرد و به دانشگاه پاریس رفت. پس از بازگشت، رئیس دارالترجمه‌ی همایونی، مترجم مخصوص شاه و همچنین وزیر انطباعات (چاپ و نشر) شد. از او آثار بسیاری برجای مانده که کتاب «روزنامه‌ی خاطراتش» از مهم ترین آثار اوست. یکی از نکات تأمل‌برانگیز در مورد «اعتمادالسلطنه» حکایت مرگ او می‌باشد. استاد «احمد گلچین‌معانی» در چاپ دوم کتاب «روزنامه‌ی خاطرات اعتمادالسلطنه» به تصحیح و فهرست استاد «ایرج افشار»، کیفیت مرگ «اعتمادالسلطنه» را از قلم همکارش «یمن‌الدوله» آورده‌است.

ناصرالدین‌شاه قاجار

«یمن‌الدوله» (همکار اعتمادالسلطنه) می‌نویسد:
یادآور می‌شوم که مرحوم «اعتمادالسلطنه» به حکایت مندرجات «روزنامه‌ی خاطرات»، از مرگ ناگهانی خیلی بیمناک بود و از این رو؛ غالباً زالو به مقعد خود می‌انداخت، و عاقبت هم به طرزی مُرد که از آن هراس داشت! صبح روز ۱۳ فروردین‌ماه ۱۲۷۵خ، «اعتمادالسلطنه» مرا احضار کرد. در کتابخانه‌ی بزرگ عالی که داشت خدمت‌شان رسیدم… فرمودند: نوری تازه‌کشف‌شده (پرتو ایکس) که با وجود آن دیگر هیچ جسمی حاجب نیست، روزنامه‌ی فرانسه مقاله‌ی مفصلی در این باب نگاشته، عکس خرگوشی و عکس کیفی را با این نور انداخته‌اند و منتشر کرده‌اند، به طوری که ساچمه در استخوان پای خرگوش نمایان است، و سکه‌های در کیف هم به خوبی دیده می‌شوند. اعلی‌حضرت همایونی، ترجمه‌ی آن مقاله را تا فردا خواسته، چون امروز خیال رفتن به «حضرت عبدالعظیم» را دارم، شما این مقاله را ترجمه کنید و تا غروب بیاورید تا پس از ملاحظه، خدمت شاه بدهم. روزنامه را از روی میز برداشته و به من لطف کردند و ضمناً گفت که من خیلی از مُردن ترس داشتم، لیکن با این کشف علمی، عمر انسان زیاد شد… بعد از این، هر قسم مرض داخلی را با این عکس تشخیص می‌دهند و همان نقطه‌ی معیوب را عمل و معالجه می‌کنند، اقلاً ۶۰ سال بر عُمر من افزوده شد، الحمدالله.

شاید این پست هم برای شما جالب باشد:  ازدواج شاه با «زیبا‌ترین زن جهان» فوزیه! + آلبوم تصاویر

ناصرالدین‌شاه قاجار و اعتمادالسلطنه

این را بگفت و با بدن فربه و بُنیه‌ی قوی از جای برخاست. بنده هم به اقتضای جوانی و مناسبت ۱۳ عید، با جمعی از دوستان به گردش بوستان رفتم. تفریح من طول کشید و نتوانستم آن ترجمه را آماده کنم. نزدیک غروب آفتاب با کمال شتاب به منزل آمدم. هنوز سطری چند ننوشته بودم که فرستاده‌ی «اعتمادالسلطنه» مرا صدا کرد. می‌دانستم برای گرفتن ترجمه آمده. گفتم به آقا عرض کنید تا ساعت دیگر ترجمه را می‌آورم! با لحنی عجیب جواب داد: ترجمه مرجمه به کار نمی‌خورد، آقا مُرد؟! با عجله به منزلش رفتم. ایشان را در اطاق اندرون افتاده دیدم. «حکیم‌باشی طولوزون»، رفیق شفیقش نیز با تمام خانواده مشغول گریه و زاری. «عُمر کوته‌بین و امید دراز…» حال که این را می‌نویسم؛ نزدیک ۲۸ سال از این حکایت گذشته و چقدر زود می‌گذرد…

نگارش و گردآوری؛ قجرتایم

پی‌نوشت؛ در لحظه‌ی نگارش این پست، ناخودآگاه به این فکر می‌کردم که «اعتمادالسلطنه» امید داشت تا حداقل ۶۰ سال دیگر عمر کند، فردای آن روز درگذشت! «ناصرالدین‌شاهی» که ترجمه را می‌خواست یک‌ماه پس از «اعتمادالسلطنه» به قتل رسید. تاریخ مرگ «یمن‌الدوله» را نمی‌دانم، ولی او هم که گِله از کوتاهیِ عُمر داشت، به هر حال درگذشته است. زنده‌یاد «احمد گلچین‌معانی» که این متن را به کتاب اضافه کرد، سال ۱۳۷۹ درگذشته است. یاد «ایرج افشار» هم گرامی!

ناصرالدین‌شاه قاجار - اعتمادالسلطنه - ایرج افشار - احمد گلچین‌معانی
بالا، از سمت راست: ناصرالدین‌شاه قاجار – اعتمادالسلطنه | پایین، از سمت راست: ایرج افشار – احمد گلچین‌معانی

گیتی، یک‌بار، آن‌هم بسیار کوتاه، فرصت زیستن به ما می‌دهد و حیف از عمر و جوانی که…!

در ادامه؛ چند تصویر از نقاشی‌های «ناصرالدین‌شاه قاجار» را مشاهده می‌کنید که در کاخ موزه‌ی گلستان نگهداری می‌شوند.

شاید این پست هم برای شما جالب باشد:  پند و نصیحت؛ راه‌های رسیدن به موفقیت، تضمینی!

نقاشی‌های ناصرالدین‌شاه قاجار

نقاشی‌های ناصرالدین‌شاه قاجار

نقاشی‌های ناصرالدین‌شاه قاجار

نقاشی‌های ناصرالدین‌شاه قاجار

نقاشی‌های ناصرالدین‌شاه قاجار

نقاشی‌های ناصرالدین‌شاه قاجار

نقاشی‌های ناصرالدین‌شاه قاجار

نقاشی‌های ناصرالدین‌شاه قاجار

نقاشی‌های ناصرالدین‌شاه قاجار

اگر به «تاریخ» علاقه‌مند هستید؛ پیشنهاد می‌کنیم حتما در اینستاگرام خود به خانواده‌ی بزرگ ۳۴۰,۰۰۰ نفری «قجرتایم» بپیوندید! صفحه‌ی اینستاگرام ما به صورت «روزمره»، بروزرسانی می‌شود؛ پس همین حالا افتخار بدهید و در اینستاگرام خود شناسه‌ی «QajarTime» را جستجو و فالو کنید.

5/5 - (1 امتیاز)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *