یاعیل همسر حابرقینی؛ وقتی میخ و چکُش هم کلام خدا شد!

این نگاره‌ای که می‌بینید در دل خود داستان عجیب و تامل‌برانگیزی دارد. نام این خانم میخ و چکش به‌دست یاعیل همسر حابرقینی است و در کتاب عهد عتیق یک نقش مهم تاثیرگذاری را ایفا میکند. نقشی که یهوه به او سپرد تا اخطاری باشد بر کسانی که به قدرت و اراده‌ی او شک می‌کنند!
یاعیل و سیسرا

…و آنگاه که بنی‌اسرائیل نسبت به پروردگار خود گناه ورزیدند!…” بله چون میخواهم چندخطی از داستان “یاعیل” یکی از زنانِ [خوفناک؟ عجیب؟ و..] تاریخ بنویسم، نخست باید از عهد داوران بدانید؛ یعنی دوره‌ای که یهودیان پس از مرگ “یوشع” به مدت حدودا چهارصد سال به جای جنگ با کفار و بیرون کردن آنان از سرزمین مقدس، دوستی را انتخاب کردند و به رسوم و بت‌هایشان احترام گذاشتند؛ که البته از نظر یهوه گناهی بود غیرقابل بخشش! پس هفت بار مورد حمله‌ی دُشمنان خود قرار گرفتند. یکی از این دُشمنان، “یابین” پادشاه کنعان بود و یک ژنرال قدرتمندی را به نام “سیسرا” مامور سرکوب بنی‌اسرائیل کرده بود. این مرد به مدت بیست سال به بنی‌اسرائیل حکومت کرد تا یهوه دلش برای قوم خود سوخت و به “دبوره” فرمان داد تا با بسیج کردن قوم خود به جنگ “سیسرا” برود

یاعیل همسر حابرقینی

یاعیل همسر حابرقینی

“دبوره” از داوران (پیامبران) زن در این دوره است که بعد از خبردار شدن از این فرمان خدا، از مرد دلیری به نام “باراق” خواست که به جنگ “سیسرا” برود! باراق به‌‌دبوره گفت: “تنها به شرطی میپذیرم که خودت هم در این جنگ همراه ما باشی!” دبوره با اکراه پذیرفت؛ اما چون باراق بی‌چون و چرا “چشم” نگفته بود، افتخار بریدن سر “سیسرا” توسط خدا از او گرفته و به یک زن سپرده شد. “باراق” با ده هزار تن پیاده‌نظام به جنگ رفت. “سیسرا” با ارابه‌های خود حمله را آغاز کرد، اما با فرمان خدا باران بارید و ارابه‌ها در گل ماند! “باراق” و سربازانش از همین فرصت استفاده کردند و حتی یک تن از سربازان “سیسرا” را زنده نگذاشتند. “سیسرا” در میانه‌‎ی جنگ فرار کرد و در مسیر فرار خود، یک زن به نام “یاعیل” که اصلا از قوم بنی‌اسرائیل نبود و قومش در این جنگ بی‌طرف مانده بود او را به چادر خود دعوت کرد. “سیسرا” اعتماد کرد و دعوت او را پذیرفت. “یاعیل” با یک ظرف شیر از او پذیرایی کرد و وقتی “سیسرا” در خواب بود با میخِ چادر و چکش جمجمه‌ی او را به زمین دوخت و سپس “باراق” را بالای سر جنازه‌ی “سیسرا” آورد.

شاید این پست هم برای شما جالب باشد:  مرگ سیاه؛ گزارش هولناک وقایع‌نگاران از طاعون!

یاعیل همسر حابرقینی

یاعیل همسر حابرقینی

این داستان بعدها به‌صورت نیایش درآمد و همچنین سرودهای مذهبی هم از آن ساخته شد! “یاعیل” نزد یهودیان و مسیحیان کارکتری جذاب دارد و برای او آثار هنری زیادی خلق شده است. «…وقتی که سیسرا در چادر یاعیل خوابیده بود، یاعیل میخ چادر را با چکش به شقیقه‌اش کوبید. وقتی که باراق در تعقیب سیسرا به آنجا رسید، یاعیل او را دعوت کرد تا لاشه دشمن را مشاھده کند. و این تحقّق نبوّت دبوره در آیه نھم بود. خدا از یک زنبور (دبوره) برای براندازی استدلال انسانی (یابین)، آنگاه که خود را در مقابل دانش خدا برافراشت، استفاده نمود. مجازات مانند رعد و برق (باراق) بر دشمن وارد آمد. یاعیل (بالارونده) با استفاده از یک میخ چادر (دلیلی بر زندگی صحرانشینی او)، قدرت خود را به نمایش گذاشت. چکش در اینجا کلام خداست. (ارمیاء ٢٩:٢)» (اگر این مطلب را دوست داشتید، حتما نگاهی به پُست جودیث هم بندازید)

نگارش و گردآوری: قجرتایم

اگر به «تاریخ» علاقه‌مند هستید؛ پیشنهاد می‌کنیم حتما در اینستاگرام خود به خانواده‌ی بزرگ ۳۴۰,۰۰۰ نفری «قجرتایم» بپیوندید! صفحه‌ی اینستاگرام ما به صورت «روزمره»، بروزرسانی می‌شود؛ پس همین حالا افتخار بدهید و در اینستاگرام خود شناسه‌ی «QajarTime» را جستجو و فالو کنید.

3.4/5 - (7 امتیاز)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *