سالوادور دالی از تناسخ روح برادرش تا نبش قبر او! + آثار و تصاویر

سالوادور دالی نقاش فراواقع‌گرای اسپانیایی بود که بیشتر به‌خاطر خلق تصاویری گیرا و خیالی در آثار فراواقع‌گرایش به شهرت رسید. او در سال ۱۹۰۴م و در خانواده‌ای از نظر اقتصادی متوسط به‌دنیا آمد. همانند برادر بزرگ‌ترش که پیش از تولد وی در کودکی درگذشته بود، او را سالوادور نام نهادند.
سالوادور دالی

«سالوادور دالی» نقاش فراواقع‌گرا و طراح ماهر اسپانیایی بود که بیشتر به‌خاطر خلق تصاویری گیرا و خیالی در آثار فراواقع‌گرایش به شهرت رسید. «سالوادور» در ۱۱ مِی ۱۹۰۴م در فیگوراسِ اسپانیا و در خانواده‌ای از نظر اقتصادی متوسط به‌دنیا آمد. همانند برادر بزرگ‌ترش که پیش از تولد وی در کودکی درگذشته بود، او را «سالوادور» و «نجات‌دهنده» نام نهادند و به او گفتند که روح برادر مُرده‌اش در وی حلول کرده‌است؛ این مسأله به شدت در اضطراب‌ها و ترس‌های کودکی‌اش مؤثر واقع شد. وی در کودکی بسیار متمرد، پرخاش‌گر و سرکش بود و با پدرش که هم‌نامِ او بود، رابطه‌ی چندان خوبی نداشت، برخلاف مادرش که دنیا را از دریچه‌ی او درک می‌کرد و می‌دید.

سالوادور دالی
دالی در سال ۱۹۳۹م

استعداد هنریِ «دالی» از کودکی کشف شد و در ۱۰ سالگی مشغول آموزش حرفه‌ایِ نقاشی بود و تحت تأثیر از استادان معروف امپرسیونیست تربیت شد. مادرش که بزرگ‌ترین مشوق وی بود، در سال ۱۹۲۱م درگذشت و «دالی» ضربه‌ی سختی خورد که البته آن را دلیلی بر انگیزه‌ی خود قرار داد، تا جایی که گفت: «می‌خواستم به افتخار برسم و از این درد انتقام سختی بگیرم؛ به‌خاطر مادرم که برایم همه‌چیز بود.»

سالوادور دالی
خانواده‌ی دالی در سال ۱۹۱۰م؛ از سمت چپ بالا، خاله ماریا ترزا، مادر، پدر، سالوادور دالی، عمه کاترینا (که بعدها همسر دوم پدر شد)، خواهر آنا ماریا و مادربزرگ آنا

در سال ۱۹۲۲م به مادرید و آکادمیِ مشهور هنر‌های زیبای «سن‌فرناندو» رفت؛ در آنجا با «لوئیس بونوئل» (کارگردان مشهور سال‌های بعد در اروپا) و «فدریکو گارسیا لورکا» (ادیب و شاعر مشهور اسپانیایی) هم‌دوره بود و با آن‌ها طرح دوستی ریخت. او در آنجا تقریباً با تمامیِ استادانش درگیر بود و معتقد بود کسی چیز بیشتری از وی بلد نیست تا به او بیاموزد و همه‌ی درس‌های آنان را او در نوجوانی آموخته‌ست. به دلیل فقدان حضور در امتحانات نهایی و درگیری با مسئولین دانشگاه و البته سخنان تند سیاسی که حتی به بازداشت او هم انجامید، «سالوادور» را در سال ۱۹۲۶م اخراج کردند.

سالوادور دالی
دالی با فدریکو گارسیا لورکا در بارسلونا در سال ۱۹۲۵م
سالوادور دالی
سالوادور دالی و لوئیس بونوئل
سالوادور دالی
دالی و هنرمند سوررئالیست همکارش مَن‌رِی در پاریس در ۱۶ ژوئن ۱۹۳۴م

«دالی» وقتی در مدرسه بود، شیوه‌های هنریِ مختلفی همچون نقاشی‌های کلاسیک «رافائل سانتسیو»، آثار «دیه‌گو ولاسکوئز» و نقاشی‌های «آنیولو برونتسینو» را مشاهده کرد. در واقع سبیلِ تاب‌دار او که به نوعی امضایش هم محسوب می‌شود، برگرفته از چهره‌ی «دیه‌گو ولاسکوئز» بود. در بین سال‌های ۱۹۲۶م تا ۱۹۲۹م، سفرهای زیادی به پاریس داشت و در آنجا با نقاشان و روشن‌فکران تأثیرگذاری مانند «پابلو پیکاسو» دیدار کرد. در این زمان کارهای زیادی هم کرد که همگی تأثیراتی از «پابلو پیکاسو» را به نمایش می‌گذاشتند. او همچنین با «خوان میرو فرا»؛ نقاش و مجسمه‌ساز اسپانیایی ملاقات داشت. از دیگر کسانی که روی او تأثیر داشتند، می‌توان از «پُل الوار» و «رنه ماگریت» نام برد که او را با سوررئالیسم آشنا کرد. نقاشی‌های او به ۳ دسته‌ی موضوعی تقسیم می‌شدند؛ دنیای انسان و احساساتش، سمبلیسم جنسی و تصویرپردازیِ ایدئوگرافیک.

شاید این پست هم برای شما جالب باشد:  سیاحان خارجی؛ تفاوت در جنسیت و آموزش بین ایرانیان!
رافائل سانتسیو، دیه‌گو ولاسکوئز، آنیولو برونتسینو، پابلو پیکاسو، خوان میرو فرا، پُل الوار
بالا از راست: رافائل سانتسیو – دیه‌گو ولاسکوئز – آنیولو برونتسینو – پایین از راست: پابلو پیکاسو – خوان میرو فرا – پُل الوار

در آگوست ۱۹۲۹م، «دالی» با «اِلِنا دمیتریِونا دیاکونوا» (گالا دالی) که یک مهاجر روس بود، آشنا شد. او در آن زمان همسر نویسنده‌ی سوررئالیست؛ یعنی «پل الوار» بود. یک جاذبه‌ی ذهنی و فیزیکیِ قوی بین آن‌ها شکل گرفت و «دیاکونوا» خیلی زود «الوار» را به‌خاطر عشق جدیدش (دالی) تَرک کرد. او که به‌نام «گالا» نیز شناخته می‌شود، منبع الهام «دالی» بود. «گالا» مراقب مسائل مالی و قانونیِ کارهای او بود و با دلالان هنری و برگزارکنندگان نمایشگاه‌ها برای بستن قرارداد صحبت می‌کرد. در زمان جنگ جهانی دوم، «دالی» و همسرش به ایالات متحده‌ی آمریکا رفتند. آن‌ها تا سال ۱۹۴۸م در آمریکا ماندند و سپس دوباره به کاتالونیا بازگشتند. این دوره سال‌های مهم زندگیِ «دالی» را شکل می‌داد. کتاب زندگی‌نامه‌ی او که توسط خودش نوشته شده‌بود هم با نام «زندگیِ پنهان سالوادور دالی» در همین زمان انتشار یافت.

سالوادور دالی و گالا دالی
دالی و گالا
گالا دالی
پرتره‌ی گالارینا، اثر دالی، ۱۹۴۰-۱۹۴۵م
سالوادور دالی
دالی و گالا
سالوادور دالی
دالی و گالا
سالوادور دالی
دالی و گالا

«دالی» در جوانی با وجود اینکه سبک‌های مختلف را تجربه می‌کرد و از آن‌ها تأثیر می‌گرفت، اما کارش محدود به یک سبک نماند. وی امپرسیونیسم، اکسپرسیونیم، کوبیسم، دادائیسم، سوررئالیسم و فوتوریسم را بلعید، همچنین رنگ‌بندی‌های افراطیِ خود را به آن‌ها اضافه کرد و سبک شخصیِ خود را چنان قوت بخشید که پایه‌ای برای هنر مدرن ساخت. از طرفی او آثار «زیگموند فروید» را در سال ۱۹۲۴م به دقت خوانده بود و بعد‌ها حتی با «زیگموند فروید» دیدار کرد و نخستین نقاشی بود که آموزه‌های فرویدی را در خلق آثار خود به کار گرفت و به جنبه‌های جنسی و اکثراً منحرفانه‌ی آثارش، نظریه و سر و شکل داد. او استاد ترکیب بود؛ چه در نظریه و چه در شکل. در عین اهمیت به مسائل ذهنی و درونی، مسائل عینی و فیزیکی را در نقاشی‌هایش اصل قرار می‌داد و از آن‌ها فراتر می‌رفت.

شاید این پست هم برای شما جالب باشد:  رشوه جنسی؛ قصور از رشوه‌دهنده است یا رشوه‌گیرنده؟
سالوادور دالی، زیگموند فروید
از راست: دالی – زیگموند فروید
سالوادور دالی
مورفولوژیِ (ریخت‌شناسی؛ شاخه‌ای از زیست‌شناسی) جمجمه‌ی زیگموند فروید، اثر دالی در سال ۱۹۳۸م

وی پیکرنگاریِ مسیحی، مفاهیم فیزیکی و آخرالزمانی، الهیاتی و جنسی را طوری در هم ادغام کرد که تاریخ نقاشی را به قبل و بعد از خود تقسیم نمود! البته کارش محدود به نقاشی نماند و بسیاری آثار مکتوب تصویری و نظری خلق کرد، طراحیِ صحنه و لباس انجام می‌داد، در ساخت ۲ فیلم بسیار مهم «لوئیس بونوئل»؛ یعنی «سگ‌های آندلسی» و «عصر طلایی» بسیار مؤثر بود. حتی عکاسی و مجسمه‌سازی هم می‌کرد.

فیلم سگ‌های آندلسی
پوستر فیلم سگ‌های آندلسی
فیلم عصر طلایی
پوستر فیلم عصر طلایی
لوئیس بونوئل
لوئیس بونوئل

«خوآن کارلوس اول» (پادشاه اسپانیا) در یک‌صدمین سال گرامیداشت وی در سال ۲۰۰۴م گفت: «هیچ هنرمندی در طول قرن ۲۰م چنین آثار برجسته و گران‌بهایی برای بشریت از خود به‌جا نگذاشته‌است.» به جد می‌شود گفت که «دالی»، خلاق‌ترین نقاش قرن ۲۰م بود و عامل گذر نقاشی به پاپ‌آرت و هنر مدرن. وی این تأثیر را نه‌تنها با نقاشی‌هایش، که با کتاب‌هایش در باب نظریه‌ی هنر تکمیل نمود. تئوریِ «پارانویای بحرانیِ» وی، مسأله‌ی هنرمند را، «رشد ابهامات و مسائل غیر واقعی در هنر» می‌دانست؛ زیرا همه‌چیز تا اطلاع ثانوی در حالت تعلیق به‌سر می‌برند. یا در جایی دیگر می‌گوید: «تمام شهرت‌طلبیِ من در عرصه‌ی نقاشی در این است که تصاویر خیالی را به صورت غیر عقلانی و با دقتی سرشار از خشم و جاه‌طلبی آشکار کنم.»

سالوادور دالی، خوآن کارلوس اول
از راست: دالی – خوآن کارلوس اول

وی سرانجام در نوامبر ۱۹۸۸م، به علت عارضه‌ی قلبی در بیمارستان بستری شد و در تاریخ ۵ دسامبر ۱۹۸۸م، «خوان کارلوس اول» (پادشاه اسپانیا) که خود را همیشه از مریدان سرسخت «دالی» برمی‌شمرد، از وی عیادت کرد. در ۲۳ ژانویه‌ی ۱۹۸۹م، هنگامی که قطعه‌ی محبوبش از اپرای «تریستن و ایزولده» اجرا می‌شد، «سالوادور دالی» به علت همان عارضه‌ی قلبی در سن ۸۴ سالگی در فیگوئرس از دنیا رفت. وی در سرداب موزه و تئاتر خود به خاک سپرده‌شد. مراسم تدفین وی در کلیسای سنت‌پره (جایی که وی در آن غسل تعمید داده و در نزدیکیِ خانه‌ای که در آنجا متولد شده‌بود) برگزار شد. جسد وی توسط «نارسیس باردالت» مومیایی شده‌است و میراثش نیز در تملک دولت اسپانیا قرار دارد.

شاید این پست هم برای شما جالب باشد:  خودسوزی؛ آتش بگیر تا که بدانی چه می‌کشم!
سالوادور دالی
کلیسای سنت‌پره در فیگرس، محل غسل تعمید دالی و تشییع جنازه‌اش
سالوادور دالی
سرداب دالی در تئاتر/موزه‌ی دالی در فیگرس، با نام و عنوان او

سخن پایانی و عجیب اینکه پس از ادعای «ماریا پیلار مارتینزِ» ۶۱ ساله که خود را دختر «دالی» می‌داند، قبر «سالوادور دالی» به منظور نمونه‌برداریِ دی‌ان‌ای در ۲۱ جولای ۲۰۱۷م باز شد. مؤسسه‌ی صاحب‌امتیاز آثار «دالی»، یک‌روز پس از نبش قبر اعلام کرد که موها و سبیل‌های معروف «سالوادرو دالی» که نوک آن‌ها همیشه به بالا تاب داده شده‌بود و به سبیل ۱۰ و ۱۰ دقیقه شهرت داشت، پس از گذشت ۲۸ سال از مرگ و خاکسپاری‌اش دست‌نخورده باقی مانده‌است. برای انجام نبش قبر، تیم عملیاتی، یک سنگ قبر ۱۵۰۰ کیلوگرمی که روی گور «دالی» را پوشانده‌بود جابه‌جا کرد. مأموران نبش قبر برای جلوگیری از تصویربرداری، بر روی قبر چادر کشیده‌بودند تا حتی از تصویربرداریِ پهپادی هم پیشگیری شود. در نهایت نتیجه اعلام شد که دی‌ان‌ایِ این ۲ نفر مطابقت نداشته و خانم «ماریا پیلار مارتینزِ» مدعی، فرزند «سالوادور دالی» نیست!

نگارش و گردآوری؛ قجرتایم

سالوادور دالی
پرتره‌ی دالی، اثر آلن وارن در سال ۱۹۷۲م
سالوادور دالی
ادای احترام به نیوتن، ۱۹۸۵م؛ برنز با پتینه‌ی تیره در سنگاپور، ادای احترام دالی به اسحاق نیوتن که «نیم‌تنه‌ی باز» و قلب معلق برای نشان‌دادن «دل باز» و سرِ باز نشان دهنده‌ی «ذهن باز» است.
سالوادور دالی
ساعت آفتابیِ نقاشی‌شده توسط دالی، خیابان سنت‌ژاک، خیابان ۲۷ در پاریس

اگر به «تاریخ» علاقه‌مند هستید؛ پیشنهاد می‌کنیم حتما در اینستاگرام خود به خانواده‌ی بزرگ ۳۴۰,۰۰۰ نفری «قجرتایم» بپیوندید! صفحه‌ی اینستاگرام ما به صورت «روزمره»، بروزرسانی می‌شود؛ پس همین حالا افتخار بدهید و در اینستاگرام خود شناسه‌ی «QajarTime» را جستجو و فالو کنید.

4.5/5 - (2 امتیاز)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *