ریشهی فراماسونری
در زمان رنسانس در کشورهای اروپایی، سنگتراشها و بنّاها بین خود تشکیلاتی بهراه انداختند بهنام «فراماسون». فراماسون به معنیِ سنگتراش یا بنّای سنگتراش میباشد. این انجمن نه دین بود و نه جایگزین دین، بلکه انجمنی برادرانه بود که ضمن آن، سوگند یاد میکردند که برای امور خیریه و کمک به مؤسسات بهصورت پنهانی همکاری کنند. پرگار، گونیا و حرف «G» در وسط آنهم نماد آن محسوب میشود. گونیا و پرگار هر دو از لوازم کار سنگتراشی بودند. گونیا نماد کردار انسانها، پرگار به معنیِ محدودکنندهی حریم انسانها و حرف G مخفف کلمهی God یعنی خدا بود. از جمله قوانین گروه، اعتقاد به یک کتاب مقدس بود؛ بنابراین سرمنشاء فراماسونری ریشهی مذهبی و اخلاقگرایی بودهاست.
از تغییر اصول و قوانین تا مسئولیتها
بعد از مدتی این تشکیلات به سایر نقاط دنیا هم سرایت کرد، ولی هیچکدام وابسته به یکدیگر نبودند و اصول سنگتراشان کنار گذاشتهشد. قوانین جدید شامل این بود که اعتقاد به خدا و سوگند بر کتاب مقدس بخورند. فقط مردان اجازهی ورود به آن را داشتند، در جلسات حتماً باید کتاب مقدس، گونیا و پرگار بهعنوان نشان، وجود داشتهباشد، سنتهای کهن باید رعایت شود و بحث سیاسی و مذهبی نیز ممنوع میباشد. فراماسونری با شعار برابری و مساوات نقش بزرگی در انقلابهای بزرگ معاصر داشتهاست؛ مانند انقلاب آمریکا بر علیه استعمار انگلیس، انقلاب کبیر فرانسه و انقلاب مشروطهی ایران.
در هر کجای دنیا تشکیلات فراماسونری وجود دارد که لزوماً وابسته به یکدیگر نیستند و شعارهایشان بر اساس منطقهی جغرافیاییِ خودشان شکل میگیرد. این سازمانها بهصورت پراکنده و مستقل عمل میکنند و مرکز خاصی در جهان ندارند که کسی آن را ریاست کند. واحد اساسی در فراماسون «لژ» میباشد؛ لژ به منظور منظمکردن و اجرای امور تجاری فعالیت میکند، به مدیر هر لژ «En» گفته میشود و به افراد فراماسونری نیز «فرماسون» میگویند. اغلب مسئولیت کمک به خیریه، کمک تحصیلی و کمک به بازماندگان سیل و زلزله و بلایای طبیعی را دارند. هر لژ یک استاد «En» دارد که بهصورت سالانه انتخاب میشوند. یک استاد، دو سرپرست داخلی، یک دفتردار، یک خزانهدار و یکنفر که بیرون جلسات نگهبانی میدهد دارد.
بین فراماسونرهای مناطق مختلف، استحکام و یکپارچگی وجود ندارد. افراد فراماسون به دلخواه نمیتوانند وارد شوند، بلکه انتخاب میشوند و پس از ورود، سه مرحله را باید پشت سر بگذارند؛ مبتدی، آزمونگذشته و ترفیعیافته، که بهصورت تدریجی مفاهیم نمادها و اعتقادات فراموسونری را میآموزند و سوگند یاد میکنند که هرگز اطلاعات از داخل به بیرون منتقل نشود. ماسونبودن به این معنی است که اعتقاد داشتهباشی نیرویی برتر، عملکرد جهان را تحت پوشش خود دارد؛ خداباوری. هر لژ تعاریف خودش را دارد، از اینرو، اینکه چهچیزی قانونی (شرعی) و یا غیرقانونی (غیرشرعی) باشد را لژ منطقه تعیین میکند.
وقایع مرتبط، مخالفتها و موافقتها
فراماسونها با شعار برابری و برادری نقش بزرگی در انقلابها داشتهاند، تا حدی که انقلاب آمریکای جنوبی بر علیه اسپانیا به رهبریِ «سیمون بولیوار» را تحت تأثیر همین تشکیلات میدانند، اما از آنسوی قضیه، نظریهی مخالفان فراماسونری را هم بد نیست بخوانید. ضد فراماسونری به کسانی گفته میشود که مخالف این حرکتاند. منتقدان این گروه معمولاً مذهبیون، گروههای سیاسی و تئوریسازان توطئهاند. سیاسیون با تمسخر و ایجاد بدگمانی با فراماسون مخالفت میکنند و گمان توطئه را تقویت مینمایند. در جریان هولوکاست، تخمین زدهشد که حدود ۸۰ هزار نفر تا ۲۰۰ هزار نفر از فراماسونرها به جرم حمایت از یهود در اردوگاههای اجباریِ نازی کشته شدهاند. بعد از آن، گُل کوچک آبیِ «فراموشم نکن»، نماد یادبود آن کشتگان قرار گرفت.
اسلامیون هم بهشدت با فراماسونری مخالفاند؛ زیرا آن را نماد شیطان و دجّال میدانند و با اصل برابریِ انسانها مخالفاند و آن را پیوندی با دین یهود میدانند (قانون ۲۸ حماس). در بسیاری از کشورهای اسلامی به فراماسونرها اجازهی فعالیت داده نمیشود؛ برای مثال «ذوالفقار علی بوتو» در پاکستان فراماسونری را ممنوع اعلام کرد، در عراق مجازات اعدام دارد، در آمریکا و ایتالیا هم با فراماسون مخالفاند، اما در فرانسه، ترکیه، مراکش و لبنان، لژهای بزرگی دارند. یکی از علتهایی که با آن مخالفت میشود، رازداریِ بیش از حد فراماسونرهاست که باعث شک و بدگمانی شدهاست. در ایران هم کتابها، نویسندگان مذهبی و ملیگرایان، تبلیغات شدیدی بر علیه آن دارند. در دوران پس از انقلاب هم کتب زیادی چاپ شد و در آنها فراماسونرها را مسئول تمام توطئهها علیه ایران و جوامع اسلامی برشمردند.
اسلامیون معتقدند که حرف G در وسط نماد به معنیِ «Goat» یعنی بُز و شیطان میباشد، عدد ۶۶۶ را حرف شیطانپرستان میدانند و معتقدند که علامت پرگار نیست، بلکه ستارهی ششپَر میباشد که جزء قویترین نمادهای شیطانپرستان است و چشم وسط ستاره را هم همان دجّال یکچشم میدانند. اگرچه که خودِ فراماسونرها میگویند آن چشم، نماد چشم جهان بین گروه است. حتی گفته شده که تفکر فمینیستی که اعتقاد به تساویِ حقوق زنان با مردان دارد هم سرمنشاء اولیهاش از همین گروه فراماسونها میباشد. حال با توجه به تشکیلات بسیار محرمانهی فراماسونرها، بهدرستی نمیتوان تشخیص داد که کدام عقیده درست میباشد؛ شیطانپرستاند یا به دنبال برابری و آزادی در جوامع…؟! در ادامه، تصاویری مربوط به اشخاص و لژهای فراماسونی در تاریخ را مشاهده میکنید.
نگارش و گردآوری؛ قجرتایم