به یاد «محمد علی کلی»؛ پسر سخت‌کوش و خوش‌‌قلب آمریکایی + تصاویر

امروز سالروز درگذشت محمد علی کلی است؛ کسی که در دوران اوجش، بی‌اغراق مشهورترین آدم دنیا بود. نابغه‌ای در رینگ بوکس، که اعتمادبه‌نفس‌اش از مهارتش کم نداشت. می‌گفت: «من بهترین‌ام»، و بی‌راه نمی‌گفت. سه بار قهرمانی سنگین‌وزن جهان شاهد مدعایش بود.
محمد علی کلی

«محمد علی کلی» در تاریخ ۱۷ ژانویه‌ی ۱۹۴۲م در کنتاکی به دنیا آمد. نامش را گذاشتند «کاسیوس مارسلوس کلی» به یاد سیاست‌مدار آمریکاییِ قرن ۱۹م که در همان ایالت کنتاکی برای برچیدن بَرده‌داری می‌جنگید. پدرش تابلونویس بود. یک‌روز وقتی که ۱۲ ساله بود، به یک افسر پلیس گفت: «دوچرخه‌اش را دزدیده‌اند و اگر دزد را پیدا کند، حالش را جا می‌آورد!» آن افسر، «جو مارتین» در یک باشگاه محلی به بچه‌ها بوکس یاد می‌داد. به «کاسیوس» هم پیشنهاد داد که اگر می‌خواهد با دزد دعوا کند، اول بوکس یاد بگیرد!

محمد علی کلی
محمد علی در سال ۱۹۶۷م

چیزی نگذشت که «کاسیوس» پا به رینگ گذاشت. «جو مارتین» بعدها تعریف می‌کرد که «از بیشتر بچه‌ها مصمم‌تر بود.» می‌گفت: «بچه‌ای سخت‌کوش‌تر از او هرگز ندیده بودم.» اولین‌بار در سال ۱۹۵۴م در یک مسابقه‌ی آماتور شرکت کرد. پنج سال بعد بین آماتورها چهره شده‌بود. چندین جایزه هم برد؛ از جمله دستکش طلایی در سال ۱۹۵۹م. در سال ۱۹۶۰م در تیم بوکس آمریکا انتخاب شد. باید به المپیک رم می‌رفت. اول گفت که «از پرواز می‌ترسد و نمی‌رود!» نهایتاً آن‌طور که پسر «جو مارتین» می‌گوید، یک چتر نجات دسته‌دوم خرید و هنگام پرواز پوشید. روز پنجم سپتامبر ۱۹۶۰م در مسابقه‌ی فینال، «زیبینیو پیتر ژیکوفسکیِ» لهستانی را شکست داد و قهرمان سنگین‌وزن المپیک شد.

محمد علی کلی
محمد علی و مربی‌اش جو مارتین در سال ۱۹۶۰م

به آمریکا که برگشتند، مثل قهرمان‌ها از او استقبال شد، ولی وقتی از نیویورک به خانه‌اش در کنتاکی رفت، واقعیت تلخ نژادپرستی دوباره به حلقش ریخت. ماجرا این بود: در رستورانی که می‌خواست غذا بخورد راهش ندادند؛ چون سیاه بود. خودش در زندگی‌نامه‌ای که در سال ۱۹۷۵م نوشت، ادعا کرد که پس از آن ماجرا، مدال المپیکش را دور انداخته‌است! ۱۸ ساله بود که حرفه‌ای شد. همان سال با یک رئیس پلیس از ایالت وست‌‌ویرجینیا به‌نام «تانی هانسیکر» مسابقه داد و در شش راند با امتیاز شکست‌اش داد. «هانسیکر» بعدها می‌گفت: «کِلِی مثل صاعقه بود. هر کلکی بلد بودم سوار کردم که تعادلش را به‌هم بزنم، اما بهتر از این حرف‌ها بود!» در همین دوران بود که تمرین با «آنجلو داندی» را آغاز کرد؛ مربی‌ای که نقشی به‌سزا در پیروزی‌های بعدی‌اش داشت.

محمد علی کلی
اولین مبارزه‌ی حرفه‌ایِ محمد علی با تانی هانسیکر

آرام‌آرام چهره می‌شد؛ هم به‌خاطر بردهای پیاپی‌اش، هم به‌خاطر تعریفی که از خودش می‌کرد. در رینگ هم شیوه‌ای خاص داشت؛ مثل بوکسورهای سبک‌وزن دُور رقبایش می‌رقصید، بازی می‌دادشان. جمعیت را با اداها، رقص پا و واکنش‌های برق‌آسایش به وجد می‌آورد. جالب‌تر از همه‌ی این‌ها، نه فقط شکست رقبا، که زمان شکست‌شان را هم پیش‌بینی می‌کرد! او می‌گفت: «همان راندی که من بگویم می‌افتند.» سال ۱۹۶۴م قهرمان وقت جهان «سانی لیستون» را به مبارزه طلبید. به «لیستون» می‌گفت: «خرس پیر زشت!» کارشناسان معتقد بودند که جلوی «لیستون» شانسی ندارد، اما «کِلِی» آن‌قدر رقیب مسن‌ترش را خسته کرد که در زمان استراحت بعد از راند ششم کناره گرفت. «کِلِی» با همان اعتمادبه‌نفس غریبش گفت: «دنیا را تکان دادم!»

شاید این پست هم برای شما جالب باشد:  لینچ‌کردن؛ تصویری دردناک از یک نوجوان سیاه‌پوست!
محمد علی کلی
مبارزه‌ی محمد علی با سانی لیستون

«کِلِی» بیرون از رینگ بوکس، از مخالفان سرسخت نژادپرستی بود؛ معضلی که در دهه‌ی ۱۹۶۰م در آمریکا همچنان پُررنگ و فراگیر بود. او پیش از اولین مسابقه با «لیستون» هم با جنبش «امت اسلام» آشنا بود؛ جنبشی که در دهه‌ی ۱۹۳۰م در دیترویت راه افتاده‌بود. سیاست امت اسلامی این بود که سیاهان هم باید جنبشی مشابه، اما مجزا داشته‌باشند؛ به‌عکس «مارتین لوتر کینگ» که خواهان جنبشی فراگیر بود. قهرمان بوکس سنگین‌وزن جهان، اسلام آورد و شد «محمد علی!» گفت: «کاسیوس کِلِی نام بَردگی‌اش بوده، برنمی‌تابید کسی به آن نام قبلی صدایش کند!» در سال ۱۹۶۷م، پیش از مسابقه برای عنوان قهرمانیِ جهان، رقیبش «ارنی ترل» او را به‌نام تولدش صدا کرد و نتیجه‌اش را در ۱۵ راند جانکاه دید! طیِ مسابقه، «علی» مدام در حین مُشت‌زدن به صورت «ترل» فریاد می‌زد: «اسم من چیه عمو تام؟!» این ماجرا به مذاق بسیاری از آمریکایی‌ها خوش نیامد. برخی حتی از او بیزار شدند. وقتی دوباره با «سانی لیستون» مسابقه داد، دو هزار نفر هم برای تماشا نیامدند. «علی» در همان راند اول «لیستون» را از پای درآورد.

محمد علی کلی
محمد علی پس از اسلام‌آوردن و پیوستن به جنبش امت اسلام
محمد علی کلی
مبارزه‌ی محمد علی با ارنی ترل

بعد از آن مسابقه‌ی جنجالی، هشت بار دیگر هم از عنوان قهرمانی‌اش دفاع کرد، اما وقتی حاضر نشد که سوگند وفاداری یاد کند و به ارتش آمریکا بپیوندد، عنوانش را گرفتند. دوران جنگ ویتنام بود و آمریکا نیازمند نیروی جنگی، اما «محمد علی» به قول خودش؛ «دعوایی با ویت‌کنگ‌ نداشت!» می‌گفت: «هیچ ویت‌کنگی به من نگفته کاکاسیاه… حاضر نیستم بروم دَه‌هزار مایل دور از خانه که یک ملت محروم دیگر را بکشم و بسوزانم، صرفاً برای اینکه سلطه‌ی اربابان سفید بر تیره‌پوست‌های جهان ادامه پیدا کند!» دادگاه «علی» را به پنج سال زندان محکوم کرد؛ حکمی که البته در دادگاه تجدیدنظر نقض شد. سه سال بعد، در سال ۱۹۷۰م، در شرایطی که افکار عمومی علیه جنگ ویتنام بسیج می‌شد، «علی» اجازه یافت تا دوباره به رینگ برگردد. در نخستین مسابقه پس از بازگشت، «جری کواری» را شکست داد، اما دوری از میدان سرعتش را گرفته‌بود.

شاید این پست هم برای شما جالب باشد:  جودیث بیوه‌ی زیبارو با بریدن سر ژنرال دشمن معجزه‌ای به وجود آورد! (18+)
محمد علی کلی
وقتی محمد علی را از بوکس محروم و به زندان محکوم کردند!
محمد علی کلی
مبارزه‌ی محمد علی با جری کواری

در سال ۱۹۷۱م برای اولین‌بار در دوران حرفه‌ایِ خود، شکست خورد؛ رقیبش «جو فریزیر» بود که «علی» سه سال بعد انتقامش را از او گرفت، اما اوج «علی»، مسابقه‌اش با «جرج فورمن» بود؛ اکتبر ۱۹۷۴م در زئیر، در رقابتی که به «غرش در جنگل» معروف شد. این‌بار هم کارشناسان بختی برای «علی» قائل نبودند؛ بعضی از گزارشگران بوکس حتی می‌گفتند که رقابت با «فورمنِ» شکست‌ناپذیر ممکن است که به قیمت جان «علی» تمام شود! «علی» هشت راند اول فقط دفاع می‌کرد. در حالی که جمعیت با تمام وجود حمایتش می‌کردند، عملاً به طناب دُور رینگ چسبیده بود و ضربات رقیب جوان‌تر و تنومندترش را تحمل می‌کرد. اواخر راند هشتم ناگهان از لاک دفاعی بیرون آمد و با ضربه‌ای بی‌نقص (که بعدها قاب دیوار هزاران خانه شد) «فورمن» را از پای درآورد.

محمد علی کلی
محمدعلی در حال جاخالی‌دادن از مُشت جو فریزر؛ در این مسابقه، محمد علی بارها و بارها سرعتش را به رخِ جو فریزر کشید و به‌طور عجیبی غیر قابل دسترس بود!
محمد علی کلی
مبارزه‌ی محمد علی با جرج فورمن

«محمد علی کلی» ۳۲ ساله قهرمانیِ سنگین‌وزن جهان را پس گرفته‌بود. پیش از او فقط یک‌بار کسی چنین کاری کرده‌بود. یک‌سال بعد «محمد علی کلی» برای سومین مرتبه به مصاف «فریزیر» رفت؛ در رقابتی که خیلی‌ها آن را خشن‌ترین و جانکاه‌ترین رقابت سنگین‌وزن تاریخ می‌دانند! خودش بعدها می‌گفت: «هرگز این‌قدر به مرگ نزدیک نشده‌بودم!» راند چهاردهم اما «فریزیر» حاضر نشد که ادامه بدهد، در نتیجه، شکست را پذیرفت. «علی» می‌توانست، یا باید گفت که شاید بهتر بود که همین‌جا دستکش‌ها را بیاویزد، اما ادامه داد.

محمد علی کلی
محمد علی پس کسب عنوان قهرمانیِ بوکس سنگین‌وزن جهان

در فوریه‌ی سال ۱۹۷۸م عنوان قهرمانی‌اش را در لاس‌وگاس به «لئون اسپینکز» باخت. «اسپینکس» دو سال پیشتر قهرمان المپیک شده و ۱۲ سال هم از «علی» جوان‌تر بود. مسابقه‌ی دومِ این دو قهرمان هشت ماه بعد برگزار شد؛ در نیواورلئان. جدال «علی» و «اسپینکس» رکورد تماشاگران را شکست؛ تازه میلیون‌ها نفر هم پای تلویزیون میخکوب شده‌بودند. این‌بار «علی» به‌اتفاق آرای داورها برنده اعلام شد و برای سومین‌بار «قهرمان جهان» لقب گرفت. کارشناسان تخمین می‌زنند که تا این موقع بیش از ۶۰ میلیون دلار از رینگ بوکس پول درآورده‌بود، اما به حدی گشاده‌دست بود که چیز زیادی از ثروتش نمانده‌بود. شاید از همین رو بود که به‌رغم افت آشکارش، باز هم ادامه می‌داد.

محمد علی کلی
مبارزه‌ی محمد علی با لئون اسپینکز
محمد علی کلی
مبارزه‌ی محمد علی با لئون اسپینکز

در سال ۱۹۸۰م باز در لاس‌وگاس به میدان رفت و عنوان قهرمانی‌اش را به «لری هولمز» باخت. این‌بار دیگر پس‌گرفتنی در کار نبود. البته «علی» همچنان ادامه داد، تا اینکه در دسامبر ۱۹۸۱م، بعد از این‌که مسابقه را با امتیاز به «تروور بربیکِ» کانادایی باخت، از بوکس کناره گرفت. او حالا ۴۰ ساله بود. کمی بعد شایع شد که بیمار است. درست نمی‌توانست حرف بزند. می‌لرزید و گاه چرت می‌زد. پزشکان تشخیص دادند که پارکینسون دارد. در سال ۱۹۹۶م که مشعل المپیک آتلانتا را روشن کرد، بیماری‌اش بر هر بیننده‌ای آشکار بود… از همان زمان گهگاه وضع جسمیِ «محمد علی کلی» خبرساز می‌شد و رسانه‌ها و مردم همه‌جای دنیا گوش‌به‌زنگ می‌شدند، اما او همچنان سفر می‌کرد و هر جا که می‌رفت، دیوانه‌وار به استقبالش می‌شتافتند.

شاید این پست هم برای شما جالب باشد:  آتاتُرک و سیاست‌ دین‌زدایی از جمهوری نوپای ترکیه
محمد علی کلی
مبارزه‌ی محمد علی با لری هولمز
محمد علی کلی
مبارزه‌ی محمد علی با تروور بربیک

در سال ۲۰۰۰م، قرن ۲۰م که تمام شد، گوشه‌وکنار دنیا از «علی» تجلیل کردند. در بریتانیا، مخاطبان بی‌بی‌سی او را به‌عنوان چهره‌ی ورزشیِ قرن انتخاب کردند. نشریه‌ی اسپورتس ایلاستریتد آمریکا هم عنوانی مشابه به او داد. در سال ۲۰۰۵م «محمد علی» به پاس «خدمات مثال‌زدنی‌اش» دو نشان عالیِ دولت آمریکا را که به شهروندان غیر نظامی اعطا می‌شود نیز دریافت کرد؛ مدال شهروندی و مدال آزادی. همان سال یک نهاد غیر دولتی هم به‌نام او در لویی‌ویل کنتاکی باز شد؛ نهادی که هدفش ترویج صلح، مسئولیت اجتماعی و احترام است. کارنامه‌ی حرفه‌ایِ «محمد علی کلی» درخشان است؛ او ۲۱ سال رقابت کرد، ۵۶ مسابقه را برد (که ۳۷ مرتبه‌اش ضربه‌فنی بود)، و تنها پنج بار شکست خورد!

محمد علی کلی
رئیس‌جمهور وقت آمریکا، جیمی کارتر، در کاخ سفید به همراه محمد علی، ۱۹۷۷م
محمد علی کلی
رئیس‌جمهور وقت آمریکا، رونالد ریگان، به همراه محمد علی در دفترش، ۱۹۸۳م
محمد علی کلی
رئیس‌جمهور وقت آمریکا، جرج دبلیو بوش، پس از اهدای مدال آزادیِ ریاست‌جمهوری در سال ۲۰۰۵م به محمد علی، در مراسمی در کاخ سفید، او را در آغوش می‌گیرد.

اما واقعیت این است که «محمد علی کلی» بسیار بیش از یک بوکسور بود. ژست‌های منحصربه‌فردش، جمله‌های شعرگونه‌ی فی‌البداهه‌اش، بسیاری را شیفته کرده‌بود. موقعیت‌اش به‌عنوان چهره‌ای جهانی، باعث می‌شد تا فعالیت‌های حقوق بشری‌اش تأثیری دوچندان داشته‌باشد. بی‌دلیل نیست که برای میلیون‌ها سیاه در آمریکا و دیگر نقاط جهان حکم قهرمان را داشت… سال‌های پایانیِ زندگی‌اش (که بیماری، نشانی از ورزیدگی و چالاکی برایش نگذاشته‌بود) همچنان متانت و وقارش آدم‌ها را متأثر می‌کرد. کم‌تر ورزشکاری مثل «محمد علی کلی» از مرزهای ورزش گذشته‌است. اغراق نیست اگر بگوییم که شناخته‌شده‌ترین چهره، حتی نماد یک دوران است. هرچه بود، «محمد علی» اسطوره‌ی ‌مُشت‌زنیِ سنگین‌وزن جهان، روز جمعه در تاریخ سوم ژوئن ۲۰۱۶م، برابر با ۱۴ خردادماه ۱۳۹۵خ پس از سال‌ها مقاومت در برابر بیماریِ پارکینسون در ۷۴ سالگی درگذشت. یادش گرامی و راهش پُررهرو باد… در ادامه آلبوم تصاویری به یادماندنی از «محمد علی کلی» را مشاهده می‌کنید.

محمد علی کلی
محمدعلی در حال تمرین برای مسابقه با جو فریزر. عکاس: جان شیرر، سال ۱۹۷۱م
محمد علی کلی
در این عکس محمد علی جنبه‌های شوخ‌طبعی و بازیگریِ خود را نیز به نمایش گذاشته‌است. از او انتقاد می‌کردند که صدای بسیار بلندی دارد و هنگام زمین‌زدن رقبا فریادهای بلندی می کشد؛ او تصمیم گرفت که با یک عکس خلاقانه به این انتقادها پاسخ دهد!
محمد علی کلی
مالکوم ایکس و محمد علی در میان هوادارنش پس از شکستِ سانی لیسون در مسابقات قهرمانیِ سنگین‌وزن جهان. عکاس: ساب گومل، سال ۱۹۶۴م
محمد علی کلی
در سال ۱۹۸۱م محمد علی که در حال گذشتن از کنار این ساختمان بود، متوجه مردی شد که قصد خودکشی دارد. وی از پلیس خواست که به او اجازه دهد تا این مرد را از این کار منصرف کند و در این کار نیز موفق شد!
محمد علی کلی
این عکس فوق‌العاده زیبا از محمد علی در زمان تنفس بین دو مسابقه در میامیِ آمریکا در سال ۱۹۶۶م گرفته شده‌است.
محمد علی کلی
عکس محمد علی در سن ۱۸ سالگی و بر سکوی قهرمانیِ بوکس سنگین‌وزن المپیک در سال ۱۹۶۰م؛ مدال طلا بر گردن محمد علی آویخته شده‌است.
محمد علی کلی
محمد علی در حال تمرینِ نمایشیِ بوکس در میان تماشاچیان
محمد علی کلی
عکسی که هری بنسون از محمدعلی با دهان باز گرفت.
محمد علی کلی
عکسی از محمد علی نشسته بر روی بسته‌های اسکناس که ریچارد میک برداشت و روی جلد مجلات ورزشی قرار گرفت.
محمد علی کلی
محمد علی استاد بازی‌کردن با پاهای خود در رینگ بوکس بود و حرکت رقص پای وی در زمان مبارزه معروف بود. این عکس در سال ۱۸۷۰م و با استفاده از تکنولوژیِ عکس‌برداریِ پشتِ سرِ هم گرفته شده و به زیبایی، حرکات پای محمد علی را به تصویر کشیده‌است.
محمد علی کلی
محمد علی در اتومبیل، عکاس: جیمز دراک، سال ۱۹۶۳م
محمد علی کلی
عکس طنزآمیز محمد علی با سامی دیویس جونیور، کمدین و بازیگر آمریکایی
محمد علی کلی
محمد علی در حال تمرین‌کردن پیش از رویارویی با حریف خود!
محمد علی کلی
پیروزیِ محمد علی بر کیلولند ویلیامز در سال ۱۹۶۶م؛ این عکس کهنیل لایفر برداشته‌است، در سال ۲۰۰۳م به‌عنوان بهترین عکس ورزشیِ جهان برگزیده‌شد.
محمد علی کلی
محمد علی و جو فریزر در سال ۲۰۰۳م
محمد علی کلی
محمد علی آرام و خون‌سرد، لحظاتی قبل از مسابقه با ارنی شاورز در نیویورک‌سیتی، ۲۹ سپتامبر ۱۹۷۷م
محمد علی کلی
محمد علی و خانواده‌اش در راه واشنگتن دی‌سی برای دیدار با رئیس‌جمهور جیمی کارتر
محمد علی کلی
محمد علی و دختر خردسالش لیلا در میامیِ آمریکا
محمد علی کلی
محمد علی در احاطه‌ی خبرنگاران و عکاسان در مدیسون‌گاردن
محمد علی کلی
مواجهه‌ی محمد علی با هوادارن خود در دیترویت، میشیگان
محمد علی کلی
سنگ قبر محمد علی با کتیبه‌ای از قول او: «خدمت به دیگران اجاره‌ای‌ست که برای اتاقت در بهشت می‌پردازی…»
محمد علی کلی
نقاشیِ پاپ‌آرت محمد علی، اثر جان استانگو

نگارش و گردآوری؛ قجرتایم
منبع؛ برگرفته از بی‌بی‌سی

اگر به «تاریخ» علاقه‌مند هستید؛ پیشنهاد می‌کنیم حتما در اینستاگرام خود به خانواده‌ی بزرگ ۳۴۰,۰۰۰ نفری «قجرتایم» بپیوندید! صفحه‌ی اینستاگرام ما به صورت «روزمره»، بروزرسانی می‌شود؛ پس همین حالا افتخار بدهید و در اینستاگرام خود شناسه‌ی «QajarTime» را جستجو و فالو کنید.

4.6/5 - (43 امتیاز)

2 پاسخ

  1. محمد علی به تنهایی یک دانشگاه که شاخه مدیریت را آموزش میداد بود به تنهایی سه بار قهرمان جهان شد و همیشه با همت و اراده فولادین خود را به حریفان تحمیل میکرد . هیچوقت رقابت او با فورمن از یادها نمیرود .غولی که در دام‌های علی گرفتار شد و در راند هشتم نابود شد ..

  2. وقتی به تهران آمد برای دیدن او به تهران رفتم واز نزدیک محو تماشای او شدم ولی پارکینسون لعنتی او را که تمام غولهای افسانه ایی بوکس جهان را به زانو درآورده بود، زمین گیر کرده بود و تمام اندامش در رعشه بود ولی این کوچکترین خللی در عشقی که مردم ایران به او داشتند وارد نمیکرد. ایرانی ها عاشقانه محمد علی را دوست داشتند و برای تماشای بازیهای او خواب را بر خود حرام می‌کردند تا ساعت ۴ صبح رقابت او با حریفانش را تماشا بکنند . و برای برد او نذری میدادند .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *