ادوارد هاپر؛ روایت یک نقاش از بیگانگی‌های انسان مدرن‌شده! + آثار و تصاویر

ادوارد هاپر نقاش و طراح برجسته‌ی آمریکایی و واقع‌گرا در سال ۱۸۸۲م به دنیا آمد. در حالی که او به شدت به‌خاطر نقاشی‌هایش شناخته شده‌بود، به اندازه‌ی کافی در عکاسی و چاپ‌گری نیز مهارت داشت. هر دو در صحنه‌های شهری و روستایی، تمیز و محاسبه‌شده و منعکس‌کننده نشان داده‌می‌شدند.
ادوارد هاپر

«ادوارد هاپر» یکی از تأثیرگذارترین شخصیت‌ها بر روی هنر آمریکایی در قرن ۲۰م بود. او بیشتر به‌خاطر نقاشی‌های ژانرش (آثاری که جنبه‌هایی از زندگیِ روزمره‌ی مردم معمولی را به شکلی واقع‌بینانه ترسیم می‌کنند) شناخته شده‌است. شماری از آثار او می‌توانند بخشی از صحنه‌ی یک فیلم باشند. معمولاً آثارش شامل صحنه‌هایی شهری از نقاط مشهور و عمومی‌ست که بیشتر از دو یا سه نفر در آن حضور ندارند. او خاموشی و سکوت زندگیِ شهری را به گونه‌ای ترسیم می‌کند که در هیچ‌یک از اشکال هنرهای مدرن آمریکا نمی‌توان دید. معمولاً از عکس‌برداری از شهر و فیلم‌ها الهام گرفته‌است؛ چرا که «هاپر» یک فیلم‌باز قهار بوده‌است.

ادوارد هاپر
شب در قطار، ۱۹۱۸م

او همچنین طرفدار امپرسیونیسم و تمرکزش بر روی «زمان حال» بود و در دو بازدیدش از پاریس در سال‌های ۱۹۰۶م و ۱۹۰۹م با این مکتب آشنا شد. علاوه بر سبک مخصوص به خودش در کشیدن نقاشی‌های شهری، چند نما از کنار دریا را هم کار کرده‌است. «هاپر» در شهر کوچکی به‌نام نیاک در شمال ایالت نیویورک در تاریخ ۲۲ جولای ۱۸۸۲م به دنیا آمد و بزرگ شد، البته دوره‌ای طولانی از عمرش را ساکن نیویورک بود. وی با نقاشیِ شیوه‌ی آمریکایی مأنوس شد؛ سبکی که به استفاده‌ی خاص از تخیل آمریکایی مشهور است. بی‌شک او یکی از بزرگ‌ترین نقاشان قرن ۲۰م آمریکاست که نگاهی کاملاً نُو به تنهایی (فردیت) و انزوا در شهر ایجاد کرد و به نقاشیِ ژانر دوران خود هم جانی تازه بخشید.

ادوارد هاپر
شب در پارک، حکاکی، ۱۹۲۱م

«رابرت هنری» معلم «ادوارد هاپر» و رهبر مکتب آشکن، دانش‌آموزانش را به خیابان‌های نیویورک می‌فرستاد تا شهر و زندگیِ شهری را آن‌گونه که می‌باشد نقاشی کنند. البته خودِ «هنری» کم‌تر این قاعده را در کارهایش رعایت می‌کرد. اگرچه دوستان نقاشش همچون «جان اسلوان» و «جورج بلوز» این قواعد را دنبال می‌کردند و نقاشی‌هایی خشک و بی‌احساس خلق می‌کردند که در مورد کارهای «جورج بلوز» پیش‌زمینه و آغازی برای امپرسیونیسمِ انتزاعی شد. «هاپر» تم‌های انتخابی‌اش متأثر از ایده‌های «رابرت هنری» بود، اما با این حال او یک نقاش استودیویی بود و بیشتر با طراحی کار می‌کرد و زمان زیادی را نیز صرف ایجاد طرحی برای یک تصویر می‌کرد و بعداً به پیراستن و پرداخت آن مشغول می‌شد و گاهی در طول فرایندی اغلب فرسایشی برای تکمیل نقاشی، مجبور به اعمال تغییراتی اساسی روی اثر می‌شد.

شاید این پست هم برای شما جالب باشد:  محمدتقی نجفی؛ از این حرام‌ترت هست صد به دیناری؟!
ادوارد هاپر
کلیسای جهانی، ۱۹۲۶م

«هاپر» روی طراحی و کشیدن طرح اولیه بسیار تأکید داشت. هنگام پیاده‌رَوی در خیابان‌های نیویورک، گاهی مشغول طرح‌کشیدن می‌شد. این طراحی‌ها بعدها در استودیو پرداخت می‌شدند. همچنین قبل از اینکه دست به کشیدن نقاشیِ اصلی بزند، کل نقاشی را با جزئیات بررسی می‌کرد. در نت‌هایش در مورد نقاشی‌اش، همه‌چیز را همچون نوشتن فیلم‌نامه‌ای برای یک فیلم توضیح می‌دهد. جدا از تفسیر نقاشی‌های «هاپر» به‌عنوان مصداقی از زندگیِ حال حاظر کرونایی، وی در نقاشی‌های زمان خودش پیام‌آور معضل جدی و فراگیر تنهایی‌ست که ثمره‌ی مدرنیته و جلوه‌های آن (فلسفه‌ی عقل‌گرایی و فردیت‌گرایی) در قرن ۲۰م است. سوژه‌های او حتی در مکان‌هایی شلوغ نیز حس کاملاً عمیق عزلت و انزوای ژرف زندگیِ مدرن را به نمایش می‌گذارند. امروزه نمونه‌ی چنین زندگیِ فردی در جوامع، در عین حضور در کثرت، در افراد ایزوله‌شده‌ای که هر یک با فراورده‌های تکنولوژیکیِ زندگیِ مدرن (به‌ویژه گوشی‌های تلفن همراه، تبلت با لپتاب) به خود مشغول هستند، به خوبی ملموس است.

ادوارد هاپر
شناخته‌شده‌ترین نقاشی ادوارد هاپر، ۱۹۴۲، Nighthawks

«ادوارد هاپر» در سال ۱۹۱۵م دست به کار چاپ هم زد. او در حالی که تکنیک رنگ و روغن را ادامه می‌داد، اولین هنرمندی بود که (سال‌ها قبل از ظهور هنر پاپ و رواج چاپ و هنر سیلک‌اسکرین) طرح‌هایی به شکل چاپ فلزی و تیزابی خلق کرد که اتفاقاً در این دوره، این آثار بیشتر از نقاشی‌های رنگ و روغنش مورد توجه قرار گرفتند. در حقیقت، طلیعه‌ی شکل‌گیریِ سبک و نگرش «هاپر» نسبت به موضوعات نقاشی‌های بعدی‌اش را باید در همین آثار چاپ فلزی و تکنیک «Etching» جستجو کرد. در این نقاشی‌ها، مکان‌ها و موقعیت‌های معمولی و روزمره مانند مسافرخانه‌ها، پمپ‌بنزین‌ها و رستوران‌ها با حسی عمیق از تنهایی و بیگانگی مشحون شده‌اند. چهره‌های انسانیِ او نیز، اگر اساساً ظاهر شوند، منفرد و محزون هستند. در چاپ‌های فلزی و نقاشی‌های این دوره، احوالات غریب، مرموز و ملول سوژه‌ها (مکان‌ها یا انسان‌ها) غالباً توسط نورپردازی بسیار بیان‌گر و نمایشی (نور طبیعی یا مصنوعی) تقویت شده‌اند. به‌طور کلی، در مقام یک نقاش و یک چاپ‌گر، «هاپر» از موضوعات واقعیِ معاصر و ترکیب‌بندی‌های منحصر‌به‌فردی برای روایت نگرانی‌ها و بیگانگی‌های انسان مدرن‌شده بهره می‌برد.

شاید این پست هم برای شما جالب باشد:  عید نوروز قاجاری؛ چند گزارش جالب از سفرنامه‌ای فوق‌العاده! + تصاویر
ادوارد هاپر
سنگ قبر ادوارد هارپر و ژوزفین اچ، گورستان اوک‌هیل در نیاک

«ادوارد هاپر» در استودیوی خود در نزدیکیِ میدان واشنگتن در نیویورک در تاریخ ۱۵ مِی ۱۹۶۷م درگذشت. او دو روز بعد در گورستان خانوادگی‌اش در نیویورک (محل تولدش) به خاک سپرده‌شد و همسرش نیز ۱۰ ماه بعد فوت کرد. همسرش مجموعه‌ی آثار او را با بیش از سه هزار اثر به موزه‌ی هنر آمریکاییِ ویتنی فرستاد. همچنین نقاشی‌های قابل توجه دیگری نیز توسط «هاپر» از طریق موزه‌ی هنر مدرن در نیویورک و مرکز هنرهای معاصر داس‌موین و مؤسسه‌ی هنر شیکاگو به نمایش گذاشته می‌شود.

در ادامه چند اثر از «ادوارد هاپر» را مشاهده می‌کنید.

ادوارد هاپر
رستوران نیویورک، ۱۹۲۲م
ادوارد هاپر
دختری با چرخ‌خیاطی، ۱۹۲۱م
ادوارد هاپر
خانه‌ای کنار در راه‌آهن، ۱۹۲۵م
ادوارد هاپر
قهوه‌ی صبح زود، ۱۹۲۷م
ادوارد هاپر
پل منهتن، ۱۹۲۸م
ادوارد هاپر
۱۹۲۹م، Chop Suey
ادوارد هاپر
صبح زود یکشنبه، ۱۹۳۰م
ادوارد هاپر
دفتر کار در شب، ۱۹۴۰م
ادوارد هاپر
موج دریا، ۱۹۳۹م
ادوارد هاپر
فضای داخلی، نیویورک، ۱۹۲۶م

نگارش و گردآوری؛ قجرتایم

اگر به «تاریخ» علاقه‌مند هستید؛ پیشنهاد می‌کنیم حتما در اینستاگرام خود به خانواده‌ی بزرگ ۳۴۰,۰۰۰ نفری «قجرتایم» بپیوندید! صفحه‌ی اینستاگرام ما به صورت «روزمره»، بروزرسانی می‌شود؛ پس همین حالا افتخار بدهید و در اینستاگرام خود شناسه‌ی «QajarTime» را جستجو و فالو کنید.

امتیاز دهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *