از اواسط قرن ۱۸م به بعد در طول ۸۰ سال، دگرگونی‌هایی بزرگ در بخش صنعت، کشاورزی، تولید و ترابری پدید آمد که سرآغاز آن در انگلستان بود؛ جایی که با توجه به رشد جمعیت و کاهش نرخ مرگ‌و‌میر، ابزار و نیروی مناسبی جهت توسعه‌ی کشاورزی، به‌ویژه در راستای انقلاب صنعتی به وجود آمد.

چارلی چاپلین یکی از طلایی‌ترین بازیگران تاریخ صنعت سینما، در دوره‌ی فیلم‌های صامت که بدون صدا و دیالوگ بودند، به شهرت رسید. پدر و مادرش بازیگر و آوازخوانی بودند که در سالن بزرگ لندن فعالیت می‌کردند. هر چند ستاره‌ی اقبال والدین او در هنر کم‌نور بود، اما خودش بی‌نهایت درخشید.

در چنین روزی در سال ۱۹۷۳ میلادی در «سان‌فرانسیسکو» دختری زاده شد که نام او را «مونیکا» گذاشتند. «مونیکا لوینسکی» اواخر قرن بیستم میلادی یکی از مشهورترین زنان جهان بود که با داستان دراماتیک خود از هوس، سکس، خیانت و دروغ توانست به این شهرت عجیب برسد.

«ای کشته کرا کشتی تا کشته شدی زار؟ تا باز که او را بکشد آن‌که تو را کشت؟» حتماً پیش‌تر این بیت مشهور از ناصرخسرو را شنیده‌اید؛ پس از فروپاشیِ «امپراتوری‌ِ عثمانی‌» و خط‌کشی‌های بی‌ربط متفقین در منطقه، نظام پادشاهی عراق تأسیس شد که وضعیت حکمرانی در آن بی‌شباهت با شعر ناصرخسرو نیست!