آرشیو پستهای قجرتایم
ببری خان؛ خاطرهای از ترور گربهی پادشاه قاجار!
در این پست، خاطرهای از گربهی ناصرالدینشاه بهنام «ببری خان» را میخوانید. گربهای که دارای کُلفَت و نوکر و لَلِه و آشپز و کالسکهچی بوده، با کالسکهی مخصوصِ طلاکوبیشده رفتوآمد داشته، روی مبلمان مخمل و در پَرِ قو میخوابید و در هر ۲ وعده، نباید غذای یکجور میخورد!
ارتش ایران؛ از وضعیت نابهسامان تا قمپز دیکتاتور!
در زمان ناصرالدینشاه، غیر از دورهی کوتاه صدارت امیرکبیر که اندک اصلاحاتی در امور ارتش ایران انجام داد، ما نیروهای مسلح و ارتش منظمی نداشتیم. اگرچه در اسم و رسم، قشون و سرباز بود، اما در واقعیت بهتر است مقدمه را تمام کنیم و گزارش وقایعنگاران همان دوره را بخوانیم.
آقانجفیِ قوچانی؛ چگونه زیستنِ طلاب در زمان قاجار!
اوایل دیماه ۱۳۹۸، نصرالله پژمانفر گفت: «شهریهی طلاب نصف حقوق کارگران است و طلاب به شدت تحت فشار اقتصادی هستند.» در این پست، بخشی از خاطرات یکی از فقهای قرن پیش؛ یعنی آقانجفیِ قوچانی را میخوانید و متوجه میشوید که وی بدون ردیف بودجهی چند هزار میلیاردی، چگونه میزیست!
یالمار شاخت؛ اقتصاد بدون نفت برای ایران!
دکتر یالمار شاخت؛ اقتصاددان و ناسیونالیست بهنام آلمانی برای دادن نظر جهت بهبود اوضاع اقتصادیِ ایران، در سال ۱۳۱۴خ وارد تهران شد و با مقامات دولتی ملاقات کرد که روزنامههای لندن از آن ابراز ناخرسندی کرده و نوشتهبودند که دکتر شاخت به اشارهی هیتلر به ایران آمدهاست.
ناصر و نقاشی؛ وقتی که پادشاه دستبهقلم میشود!
حقیقتاً تیتر «ناصر و نقاشی» مربوط به پایان مطلب است، اما روایت؛ ترس از مرگ میباشد. اعتمادالسلطنه همیشه از مرگ هراسان بودهاست و ماجرای درگذشت وی نیز بسیار عجیب است. درست است که آدمی همیشه مرگ را برای همسایه میپندارد، اما گاهی نیز از وقوع آن میترسد و همواره احساسش میکند.
ابن سینا؛ مناظرهی علمی ممنوع است، فقط تکفیر!
ابوعلی سینا (ابن سینا)، زادهی ۲ صفر ۳۷۰ه.ق در بخارا و درگذشتهی ۲۹ شعبان ۴۲۸ه.ق، پزشک، ریاضیدان، منجم، فیزیکدان، شیمیدان، روانشناس، جغرافیدان، فیلسوف ایرانی و از مشهورترین و تأثیرگذارترین فیلسوفان و دانشمندان ایرانزمین است. روایتی از تکفیر دانشمندان را میخوانید.
عباس عطار؛ عکاس ماهری که تیتر روزنامهها آزارش داد!
روایتی کوتاه از عباس عطار و سرگذشتش میخوانید. عکاسی که در ۱۰ سالگی از ایران رفت و رشد کرد و در زمانی درست برای شکار لحظهها برگشت، اما پس از پیروزیِ انقلاب اسلامی در ایران، تیتر روزنامهها فراریاش داد. او تصاویری زیادی از خود بهجا گذاشت که برای نمونه در انتهای این پست مشاهده میکنید.
میرزا حسن مستوفی؛ نخستوزیری محترم نزد رضاشاه!
میرزا حسن مستوفی، ملقب به «مستوفیالممالک» و معروف به «آقا»، متولد ۱۳ مهرماه ۱۲۵۴خ در آشتیان (استان مرکزی) و درگذشتهی ۶ شهریورماه ۱۳۱۱خ در تهران، ۵ مرتبه نخستوزیر در دورهی قاجار و یک دوره هم نخستوزیر ایران در زمان رضاشاه بود. مردی با افکاری روشن، در زمانی تاریک.
۲۴ آذرماه؛ روزی که رضاخان سردار سپه رضاشاه شد!
۲۴ آذر ۱۳۰۴ و دو روز پس از بازنگری ۴ اصل از اصول قانون اساسی و انتقال سلطنت، رضاخان پهلوی و در آن زمان ۴۷ ساله در مجلس شورای ملی سوگند یادکرد و شاه ایران شد. پس از عزل احمدشاه قاجار از پادشاهی ایران، در ۱۲ آبان ۱۳۰۴ فرمان برگزاری انتخابات مجلس مؤسسان صادر شد.