تاریخ خط و زبان فارسی
زبان فارسی، زبان رسمیِ ایران، افغانستان، تاجیکستان، ازبکستان و زبان رسمیِ هند تا قبل از استعمار آنها میباشد. زبان فارسی یکی از ارکان هویت ایرانیست. تمام کلمات سرود ملیِ پاکستان (غیر از یک کلمه) فارسی است. تعداد واژگان فارسی بسیار زیاد است و در کمتر زبانی فرهنگ لغت ۱۸ جلدی چون دهخدا و یا فرهنگ معین ششجلدی وجود دارد و علت آنهم وسعت تعداد کلمات ایرانیست. زبان ایرانی، زبان تکلم هخامنشیان بودهاست و پس از عربی، زبان دوم اسلام است و از زبانهای قابل انتخاب در گوگل و جیمیل نیز میباشد. رسانههای اینترنتی و ماهوارهایِ زیادی به زبان ما راهاندازی شده و جزء دروس آموزشیِ بسیاری از دانشگاههای دنیاست که تمام اینها، نشان از اهمیت این زبان در دنیا دارد. در زمان هخامنشیان دو گونه خط رواج داشتهاست: نخست خط دبیره (نوشتاری) که بر روی چرم و پوست نوشته میشده و خط مردم عادی بوده، دوم خط کتیبهای (خط میخی) که از آن برای نوشتن روی کتیبهها و سنگها استفاده میشدهاست. خط فعلیِ ما هم ادامهی خط دبیره میباشد.

مشخصات خط فارسی
از مشخصات خط فارسی این بوده که از سمت راست به چپ نوشته میشدهاست. خط دبیره هم چند نوع بودهاست: دبیرهی پارتی، دبیرهی اشکانی، دبیرهی سعدی، دبیرهی مانوی، دبیرهی سریانی، دبیرهی مسیحی، دبیرهی پهلوی و دبیرهی اوستایی. خطی که ما امروز مینویسیم، ادامهی خط پهلوی و اوستایی است. خط اوستا (زرتشتیان) نزدیکترین خط به زبان ایرانیست. حال با داشتن چنین پیشینهی فرهنگیِ بسیار قوی، عدهای چنین ادعا میکنند که زبان ایرانی همان کلمات عربی است (!) و متأسفانه حتی در سایتهایی چون ویکیپدیا، مرجع و حتی عدهای از ایرانیان، گفته شده که الفبای ایرانی همان الفبای عربی است! این مطلب را سالهاست که رواج دادهاند؛ همانگونه که امروز نام خلیجفارس را میخواهند از آنِ خود کنند! اکنون ما با تکیه بر شواهد تاریخی ثابت میکنیم که این موضوع دروغی بزرگ در تاریخ است. البته ناگفته نماند که اگر تلاشهای «حکیم فردوسی» در شاهنامه نبود و کسان دیگری همچون «رودکی»، شاید اکنون هویت تاریخ زبان فارسی تماماً به فنا میرفت.
بسی رنج بردم در این سال سی | عجم زنده کردم بدین پارسی
پی افکندم از نظم کاخی بلند | که از باد و باران نیابد گزند

تغییرات پس از حملهی اعراب
از لحاظ یافتههای باستانشناسی شکی نیست که اعراب حجاز، نوشتن نمیدانستند؛ زیرا حتی یک نمونهی خطی در این منطقه کشف نشدهاست، فقط صحبت میکردهاند و نوشتن نمیدانستند، ولی از اعراب شمال عربستان دو نوشته بهدست آمده که به «خط آرامی» معروف است. جالب است بدانید که خط آرامی هم اصالتاً ایرانیست. مردم این منطقه برای فراگیریِ آسان زبان، حروف همسان از لحاظ شکل و صدا را در کنار حروف ایرانی قرار میدادند تا یادگیریِ آن آسان شود که به «زبان پیرآموز» شهرت دارد. خط آرامی همان خط آریاییست که «داریوش بزرگ» بر کتیبههای بیستون نگاشته و این خط در تمام ایران رواج داشتهاست.
گفته میشود که پادشاهان ایرانی به زبانهای مختلف دنیا تسلط داشتهاند؛ بهطوریکه مکتوبات خود را به هر کشوری میفرستادند، به زبان همان کشور مینوشتند. حال سؤال اینجاست؛ چگونه ملتی که هیچ پیشینهی نگارشی نداشته، مدعی شده که زبان فارسی از لغات عربی ساخته شدهاست؟! وقتیکه به گواه تاریخنویسان، اعراب حتی یک نسخهی خطی نداشتهاند، چگونه حروفشان به زبان فارسی منتقل شدهاست؟! واقعیت این است که بعد از حملهی اعراب، حروف صوتیِ عربی را با کلمات ایرانی مینوشتند؛ برای مثال، هماکنون بسیاری از کاربران با کلمات انگلیسی جملات فارسی مینویسند؛ مانند «Salam – Chetori – Kojaei» که «لاتیننویسیِ فارسی» است و اصطلاحاً به آن «فینگلیش» هم میگوییم.

رواج یک نظریهی غلط
پس از حملهی اعراب نیز چنین میشود؛ یعنی اصوات عربی با کلمات ایرانی نوشته میشود و بعد از مدتی به این نوع نگارش میگفتند عربی نوشتهاست؛ مانند اینکه ما میگوییم: انگلیسی تایپ میکنم، ولی به زبان خودمان. بعد از مدتی به همین راحتی هویت، خط و ریشهی زبان فارسی دگرگون شد و این نظریهی غلط رواج یافت که حروف ما عربیست. اعراب نهتنها سرزمین ما، زنان ما، فرزندان ما و تمامیِ آثار باستانیِ ما را غارت کردند، که زبان ما را هم بهنام خودشان ثبت نمودند. هنرهایی مانند مجسمهسازی، نقاشی، خط، موسیقی و رقص هم از عوامل انتقال فرهنگ میباشد که متأسفانه در اسلام هیچکدام غیر از خط جایز نبودهاست. تنها چیزی که میمانده خط بوده، که اعراب به تدریج آن را از آنِ خود میکنند.
هر چند نقش شُعرایی چون «حافظ» و «سعدی» در این سرقت زبان بیتأثیر نبوده؛ زیرا اینان با سرودن اشعار عربی و استفاده از لغات عربی در شعرهایشان، آسیبی جدی به زبان فارسی میزنند که ژرفای این فاجعه قابل توصیف نیست و در این پُست نمیگنجد. تاریخ نشان داده که زبان فارسی، زبانی بسیار کامل بودهاست، اما متأسفانه ایرانیان بسیار زیاد قابلیت ذوب در فرهنگهای دیگر را دارند؛ به همین علت در طول قرنها با استفاده و به کارگیریِ لغات بیگانگان، آسیبی جدی به زبان ایرانی وارد کرده و میکنند. اجازه ندهیم متعصبان، تاریخ سرزمینمان را تغییر دهند، خط و الفبای ما را عربی بخوانند، تاریخ را تحریف کنند و ما نیز به آنان در این سرقت تاریخی کمک کنیم. استفاده از لغات فارسی، بهترین گزینه در حفظ میراث گذشتگان ما میباشد.

نگارش و گردآوری؛ قجرتایم
منابع؛
تأثیر زبان فارسی بر ادبیات هند، محمد عجم
تاریخچهی الفبای فارسی، بهمن انصاری
حروف عربی یا ایرانی، شمشاد امیری خراسانی
راهنمای زبانهای ایرانی، رودیگر اشمیت، ترجمهی آرمان بختیاری