فاشیسم؛ ویژگی‌های خاص یک مکتب مخوف!

در این پست، بیشتر با فاشیسم آشنا می‌شوید. اگرچه بسیاری خاستگاه آن را ایتالیا و بنیان‌گذارش را موسولینی می‌دانند، اما وی تنها یک دیکتاتور مطلق بوده و از فلسفه‌ای مشخص بنابر ایدئولوژیِ خاصی پیروی نمی‌کرد. هر چند همان سبک را داشت، اما او تعریف نهاییِ فاشیسم نیست.
فاشیسم

در یک پست از «موسولینی» و سرنوشت او نوشته‌ایم، اما در این پست، بیشتر با «فاشیسم» آشنا می‌شوید. اگرچه بسیاری خاستگاه فاشیسم را ایتالیا و بنیان‌گذار آن را «موسولینی» می‌دانند، اما از آن‌رو که وی تنها یک دیکتاتور مطلق بوده و از فلسفه‌ای مشخص بنابر ایدئولوژیِ خاصی پیروی نمی‌کرد، با آن‌که همان سبک را داشت، نمی‌توان او را تعریف نهایی و معیاری غایت برای فاشیسم دانست که در گردهماییِ تضادها و تناقضات، به خود هویت داده و در میانه‌ی اختلافات جمعی و سردرگمیِ اقشار با تئوری‌های گوناگون و ترفندهای پوپولیستی، به حاکمیتش مشروعیت می‌بخشد.

ویژگی‌های حکومت‌های فاشیستی و دیکتاتوری

«فاشیسم» یک پدیده‌ی سیاسیِ تمامیت‌خواهِ «شووینیسم» (میهن‌شیفتگی | Chauvinisme) و گونه‌ای از خودکامگیِ مطلقه، متمرکز و اقتدارگراست، که در راستای تلاش برای مقابله با بحران‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی روئیده و در جهت تداوم استبدادی رشد می‌کند که توان و امکان ادامه‌ی حیات به شیوه‌های متعارف را ندارد. «فاشیسم» را می‌توان به اشکال مختلفی بازی کرد و نام بازی را هم تغییر نداد. در این مکتب؛ مرکزیت در حین آن‌که مرجعیت خود را متعالی و شایسته جلوه می‌دهد، اقداماتش را در جهت توجیهِ اعمال قبلی و در تداوم رویکرد کلی دنبال کرده، تا رسالت انقلابی را همواره زنده نگاه دارد. شاخص‌های «فاشیسم» را به طور کلی می‌توان در ۱۴ بخش بیان کرد. اگرچه وجود تنها یک یا چند نمونه از آن‌ها برای تولید و رشد «فاشیسم» کافی‌ست!

ویژگی‌های حکومت‌های فاشیستی و دیکتاتوری

۱. یکپارچگیِ ابدی: فاشیسم ملت واحد و یک‌رنگ می‌خواهد که اراده و آینده‌اش در چهارچوب قدرتی عظیم و حکومتی قادر، تجلی می‌یابد. اقتدار ملت، برخاسته از وحدت است و حول محوریت ملتی شایسته، نژادی برتر، یا امتی واحد است. از این نگاه، تنها ساختاری یک‌پارچه و یک‌دست در رأس می‌باشد که زمینه‌ی خودباوری، پیشرفت و بقای ملت و کشور را تأمین و تضمین می‌نماید. مخالفت با ساختار حاکم، به مثابه‌ی مخالفت با کلیت ملت است!

ویژگی‌های حکومت‌های فاشیستی و دیکتاتوری

۲. نظام تک‌حزبی: بُن‌مایه‌ی «نظام فاشیستی» بر پاشنه‌ی یک حزب می‌چرخد و تداوم بقایش را در گروِ تبعیت همه‌ی گروه‌ها از قدرت مرکزی می‌داند. بنابر این اصل؛ کلیه‌ی حقوق و آزادی‌های دموکراتیک را ممنوع می‌سازد، تمام احزاب دیگر را منحل می‌کند و دیگری را مصلح و محق بر ادار‌ه‌ی کشور نمی‌داند. هر اقدامی در جهت به دست‌گرفتن قدرت را، تلاشی در راستای تخریب یک‌پارچگی و معادل خیانت می‌خواند!

ویژگی‌های حکومت‌های فاشیستی و دیکتاتوری

۳. تقدس رهبری و پیشوا: همان‌گونه که «نازیسم» هم توسط عناصر روحانی، سنتی و خودی‌ها به صورت مخفیانه تقدیس می‌شد، «فاشیسم» نیز این‌چنین است. «پیشوا» را به مرتبه‌ی الوهیت و به جایگاه نمایندگی از خدا می‌رساند و او را تنها فردی می‌داند که با تکیه بر رسالتی روحانی، قادر است ملتی را از نابودی و زوال نجات دهد. تقدیر و سرنوشت، وظیفه و مأموریت خاصی را بر عهده‌ی رهبر می‌گذارد، تا ملت را متحد ساخته، دشمنان را نیز شکست دهد!

شاید این پست هم برای شما جالب باشد:  انقلاب مشروطه؛ ای ایرانیان به‌پا خیزید، بس است!

ویژگی‌های حکومت‌های فاشیستی و دیکتاتوری

۴. قدرت محوریِ مطلق: قدرت مرکزی، بر تمامیِ ابعاد زندگیِ افراد مسلط شده و هر اقدامی برای تثبیت آن، مشروع است. در «فاشیسم»، این قدرت است که هویت بخشیده و مانع از آسیب‌پذیریِ ملت در برابر تعرض دشمنان می‌شود. منافع فردی به بهانه‌ی منافع جمعی قربانی می‌شود و ارزش افراد به عنوان مهره‌هایی در دستگاه حکومت، تنها در صورت تحکیم قدرت و کمک به اقتدارش تعریف می‌گردد!

ویژگی‌های حکومت‌های فاشیستی و دیکتاتوری

۵. سیاست دشمن‌هراسی: وجود دشمن، عاملی کلیدی در جهت بسیج آحاد و ایجاد اتحاد ملی تلقی می‌شود. در شرایط لازم و با تمرکز بر روی تغییرات لفظی، دشمنان یا بیش از حد قوی، یا در مقابل اراده‌ی ملت بیش از حد ضعیف هستند. در این نگاه، صلح تُهی از سود و ارزش بوده، و آرامش در عدم تهاجم و تداخل دشمن محقق می‌شود. چنین رویکردی، هر گونه تجاوز در لوای دفاع از موجودیت نظام یا مقابله با هجوم را امری روا می‌پندارد. برای «فاشیسم»، مبارزه برای زندگی وجود ندارد، بلکه این زنده‌گان هستند که برای مبارزه زندگی می‌کنند!

ویژگی‌های حکومت‌های فاشیستی و دیکتاتوری

۶. سرکوب مخالفان: هر انعکاس تفکر و صدای قبلی که با تصمیمات و خواسته‌های مرکزیت منافاتی دارد، مخالفت با نظام است و جریانی در راستای تخریب خوانده می‌شود. ترس از تفاوت و اقدام در جهت حذف مخالفان و مزاحمان، پیش‌شرط ایجاد «فاشیسم» است. ساده‌ترین راه برای انجام آن، ایجاد ترس و هراس از دشمن و بیگانگان است. در تمامیِ زمینه‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، همواره اعمال زور و تعدی را نسبت به مخالفان طرح‌ریزی کرده و به اجرا درمی‌آورند. به گفته‌ی «جونا گلدبرگ»؛ «فاشیسم» مذهبی‌ست با نام «حکومت!» مذهبی که در آن، هر معترضی به «دشمن» تبدیل می‌شود!

ویژگی‌های حکومت‌های فاشیستی و دیکتاتوری

۷. رَد هر چیز نُو و انزواطلبی: با آن‌که جوامع علمی، اختلاف نظر و تردید را، راهی برای بهبود و هم‌افزاییِ اندیشه و پیشرفت علم می‌دانند، اما «فاشیسم»، مدرنیسم و روشنگری را ساخته و پرداخته‌ی دشمنان دانسته و آن را زمینه‌سازی برای نفوذشان برمی‌شمارد. در واپس‌گراییِ «فاشیسم»، نوگرایی به معنای مخالفت و مخالفت نیز هم‌سنگِ خیانت است و سبب بروز تفرقه می‌گردد. همین امر، کشور را به‌سوی انزوا سوق می‌دهد!

شاید این پست هم برای شما جالب باشد:  ایران و روس؛ هزاران عبرت از جنگ‌های تاریخ ایران!

ویژگی‌های حکومت‌های فاشیستی و دیکتاتوری

۸. قهرمان‌پروری، تقویت تعصب و روح جنگاوری: در چنین فلسفه‌ای، قهرمان‌شدن (Heroism) یک عُرف و آرمان است. رؤیای قهرمان‌شدن فراگیر و روحِ رزم‌جویی، مورد ستایش قرار می‌گیرد. رهاییِ جمعی در گروِ گذشتن از جان، معنا می‌یابد و این رویکردِ قهرمانانه به شدت با فرقه‌ی مرگ مرتبط است. تعصب بر روی ارزش‌ها و بنیان‌های اعتقادی رایج می‌شود و بسیج مدافعین، به عنوان پیش‌شرطی برای دفاع از امنیت ملی و پیشگیری از شکست ملی، مطرح و تبلیغ خواهد شد!

ویژگی‌های حکومت‌های فاشیستی و دیکتاتوری

۹. پروپاگاندا: شیوه‌های تبلیغاتیِ خاص، استفاده‌ی ابزاری و جهت‌دار از طرف رسانه‌ها و القای هراسِ عمومی، جزئی لاینفک از پدیده‌ی «فاشیسم» است. تبلیغات پوپولیستی، مبتنی بر تعصبات نژادی، ایدئولوژیک، یا مذهبی نیز بخشی از آن و در جهت اداره‌ی افکار عمومی‌ست. تمام رسانه‌های مخالف، ممنوع و سانسور می‌شوند و پاسخ احساسیِ یک گروهِ انتخاب‌شده از شهروندان در تجمعات مورد علاقه‌ی سیستم، به عنوان صدای همه‌ی مردم ارائه و پذیرفته می‌شود. اقداماتی چون لباس‌های یک‌دست، پرچم‌ها و تصاویر بزرگ «پیشوا»، علائم خاص و شعارهای مشترک، به ابزاری برای اعلام حضور و القای تسلط تبدیل می‌گردند. در این فرقه، کافی‌ست به سرفصل برنامه‌های درسی و آموزشی نگاهی انداخته، تا بتوان بنیادهای فکریِ متفکران اصلی را رصد کرد!

ویژگی‌های حکومت‌های فاشیستی و دیکتاتوری

۱۰. جذب اقشار متوسط و افراد ناامید: یکی از معمول‌ترین ویژگی‌ها، توسل به طبقه‌ی متوسطِ ناراضی‌ست؛ طبقه‌ای که از نبود امنیت، بحران اقتصادی، یا احساس تحقیر سیاسی رنج بُرده و از فشار گروه‌های اجتماعیِ پایین‌تر نیز در عذاب است. «فاشیسم» همواره سعی در کسب حمایت از اقشار گوناگون را دارد و از این‌رو، توأم با همراه‌ساختن آن‌ها، می‌کوشد تا با تکیه بر مکانیسم‌های جاری و اجراییِ خود، خواسته‌های‌شان را به فراموشی بسپارند. حکومت در عین آن‌که تلاش می‌کند تا خود را به عنوان حامیِ فقرا و دادخواهِ ناامیدان بقبولاند، سازمان‌های مردمی، جنبش‌های اجتماعی، کاگری و صنفی را مُخِل نظم و قانون معرفی کرده و مانعی در راه اقتدار مرکزی و یک‌پارچگی می‌داند!

ویژگی‌های حکومت‌های فاشیستی و دیکتاتوری

۱۱. سرکوب جنسی و جنسیتی: «فاشیسم»، نگاه مردسالارانه را بر ضدِ زن، به سلاحی تبدیل می‌کند تا زنان را به حاشیه و انحطاط بکشاند. بر اهمیت لزوم عفت تأکید می‌ورزد و هم‌جنس‌گرایی را یک تابو و بی‌بند و باریِ جنسی می‌داند!

ویژگی‌های حکومت‌های فاشیستی و دیکتاتوری

۱۲. تکیه بر نهادهای نظامی و امنیتی: در این فلسفه، تکیه بر نیروهای نظامی به عنوان بازویی در جهت حفاظت از یک‌پارچگی و قدرت، حمایت از رهبر و مقابله با دشمنان، جایگاه ویژه‌ای دارد. توسل به زور و خشونت (بدون مرز و محدودیت‌های اخلاقی)، امری رَوا در جهت پاک‌سازیِ داخلی و گسترش توان خارجی‌ست. جهت تبدیل‌شدن به یک قدرت مطلقه، خشونت در عریان‌ترین اشکال خود اعمال می‌شود. «فاشیسم» برای اجرای چنین مقاصدی، از نهادهای نظامی، گروه‌های ضربت، سازمان‌های اطلاعاتی و شهروندان وابسته بهره می‌برد!

شاید این پست هم برای شما جالب باشد:  جنگ و تجاوز؛ آماری هولناک از نزاع بوسنی...!

ویژگی‌های حکومت‌های فاشیستی و دیکتاتوری

۱۳. انتخابات فریب‌آمیز: گاهی اوقات در کشورهای فاشیستی، انتخابات؛ یک تظاهرِ تمام‌عیار است. سایر اوقات، انتخابات از طریق مبارزات انتخاباتیِ لکه‌دار در برابر کاندیداهای مخالف، دست‌کاری می‌شود. گاهی نیز از قانون برای کنترل شمار آراء یا دست‌کاری در محدوده‌های مشخص سیاسی، یا دست‌کاری در رسانه‌های عمومی و… ارقام جابه‌جا می‌شوند!

ویژگی‌های حکومت‌های فاشیستی و دیکتاتوری

۱۴. پارتی‌بازیِ گسترده و فساد: «فاشیسم» تقریباً همیشه توسط گروهی از دوستان و وابستگانی اداره می‌شود که یکدیگر را به پُست‌های دولتی منصوب کرده‌اند؛ کسانی که قدرت و اختیارات دولتی را برای حمایت از دوستان‌شان در مقابل پاسخ‌گویی، مورد استفاده قرار می‌دهند. در «رژیم‌های فاشیستی»، غیر معمول نیست که منابع ملی یا حتی خزانه مورد سوءاستفاده قرار گرفته، یا حتی توسط رهبران دولتی یکجا سرقت شود!

ویژگی‌های حکومت‌های فاشیستی و دیکتاتوری

بنابر این شاخص‌ها؛ «فاشیسم» مکانیسمی دفاعی در برابر تغییر و متأثر از ناتوانی، ضعف و بحران است و در راستای پاسداری و بازسازیِ میراث یا حفظ ساختمان موجود، تمامیِ مرزهای انسانی و عقلانی را توسط اعمال خشونت و احکام روحانی در می‌نوردد. در این مکتب، ارزش‌های تعریف‌شده‌ی ملت و امت والاترین بوده و یک‌پارچگی، لایذال می‌ماند. فرمانِ «پیشوا» به عنوان برگزیده‌ای الاهی، فصل‌الخطاب قرار گرفته و تنها راه نجات، رستگاری و تعالیِ مردم، در گروِ ماندن در چهارچوب اُمتی واحد معنا می‌یابد. وجود بازوهای نظامی‌نظارتی در جهت حراست از قدرت مطلقه و مواجهه با دشمنان و مخالفان، یک ضرورت و جنگ‌طلبی، تهاجم و تجاوز، بهترین گزینه‌ی دفاع است. «فاشیسم»، مردم را نادان و واپس‌گرا نگاه داشته و بر این اساس، با رویکردهای عوام‌فریبانه بر آنان حکم می‌راند. تمامیِ حوزه‌های فردی، مدنی و بشری را نیز احاطه کرده و با آزادی و برابری و هم‌زیستی سرِ ستیز دارد. «فاشیسم» باتلاقی متعفن است که تمامیِ میراث بشریت را در سیاه‌چاله‌های خود مدفون می‌کند.

ویژگی‌های حکومت‌های فاشیستی و دیکتاتوری

کلام آخر؛ در یک «کشور فاشیستی»، غروبی در کار نیست؛ چرا که خورشیدی در آن طلوع نمی‌کند…!

نگارش و گردآوری؛ قجرتایم
برگرفته از مقاله‌ی امید طاهری، با استفاده از منابع زیر؛

The ۱۴ Features of Eternal Fascism, Umberto Eco –
Griffin, Roger and Matthew Feldman Fascism: Critical Concepts in Political. ۴۲۰–۲۱, ۲۰۰۴ Taylor and Francis –
Paxton, Robert. The Anatomy of Fascism. Vintage Books. ISBN ۱-۴۰۰۰-۴۰۹۴-۹ –

اگر به «تاریخ» علاقه‌مند هستید؛ پیشنهاد می‌کنیم حتما در اینستاگرام خود به خانواده‌ی بزرگ ۳۴۰,۰۰۰ نفری «قجرتایم» بپیوندید! صفحه‌ی اینستاگرام ما به صورت «روزمره»، بروزرسانی می‌شود؛ پس همین حالا افتخار بدهید و در اینستاگرام خود شناسه‌ی «QajarTime» را جستجو و فالو کنید.

4.3/5 - (6 امتیاز)

یک پاسخ

  1. جالب بود.
    متاسفانه جماعت ما به دموکراسی و فردیت و خودمختاری و صلح طلبی هیچ علاقه و احترامی قائل نیستند،درنتیجه عاشقان درجه یک دیکتاتور ها و جنگ و جدال بوده اند.ذات یک خاورمیانه ای شاید بگوییم همین است،بهتر باشد.
    تا زمانیکه خود ملت سرنوشت خودشان را تعیین نکنند،مطمئنا چندگانگی عادی خواهد بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *