«ابوعلی حسین بن عبدالله بن حسن بن علی بن سینا»، مشهور به ابوعلی سینا، ابن سینا، پورسینا و شیخالرئیس، زادهی ۲ صفر ۳۷۰ه.ق در بخارا و درگذشتهی ۲۹ شعبان ۴۲۸ه.ق، پزشک، ریاضیدان، منجم، فیزیکدان، شیمیدان، روانشناس، جغرافیدان، زمینشناس، شاعر، منطقدان و فیلسوف ایرانی و از مشهورترین و تأثیرگذارترین فیلسوفان و دانشمندان ایرانزمین است که بهویژه به دلیل آثارش در زمینهی فلسفهی ارسطویی و پزشکی اهمیت دارد. وی نویسندهی کتاب «شفا»، یک دانشنامهی علمی و فلسفیِ جامع و «القانون فی الطب»، یکی از معروفترین آثار تاریخ پزشکیست.
بسیاری از ستایشگران تاریخ اسلامی، برای پاسخگویی به انتقادهایی که از جهات متعدد بدین تاریخ صورت میگیرد، دست به دامان «فرهنگ اسلامی شکوفای قرون اولیهی هجری» میزنند و سهم گران اندیشمندان و دانشوران ایرانی را در اعتلای این فرهنگ یادآور میشوند. واقعیت این است که اگر در شکوهمندیِ این فرهنگ جای تردیدی نیست، در «اسلامیبودن» آن سخن بسیار است، در ماهیت واقعی نقش دانشوران و اندیشمندان ایرانی گفتگوی بسیارتر؛ زیرا تا آنجا که تاریخ نشان میدهد، این فرهنگ اسلامیِ سدههای نخستین، ریشه در هیچ زیربنای اسلامی از جانب بنیانگذاران امپراتوریِ عرب نداشت، بلکه مستقیماً ریشه در فرهنگ گندیشاپور و فرهنگهای یونانی و سریانی و هندی داشت، و خلاقیت اندیشمندان آن نیز تقریباً همیشه در جهتِ مخالفِ خواستِ فقها و محدثان و سازمانهای تفتیش عقاید آنان، حتی در دورانهای استثناییِ «هارونالرشید» و «مأمون» انجام میگرفت.
درست به همین جهت برای این دانشوران، تکفیرها و کشتارها و شکنجهها و زندانها و تبعیدها را همراه میآورد، که گزارشهای مبسوطی را دربارهی برخی از آنها در کتاب «تاریخ ادبیات در ایران» از دانشمند فقید، شادوران «ذبیحالله صفا» میتوان یافت. مروری بر این گزارشها، به خوبی روشن میکند که همهی آن دانشوران ایرانی که بعداً به دنبال ترجمهی آثارشان از عربی به لاتینی و انتشار این ترجمهها در «اروپای قرون وسطی و دوران رنسانس» مایهی افتخار جهان اسلام و سرفرازیِ تمدن عرب شناختهشدند، در زاد و بوم خودشان و در زندگیِ شخصیِ خویش مورد دشمنیِ بیدریغ فقهای شرع و سرکوبگریِ زمامداران قرار گرفتند و بسیاری از آنان، عمری را در زندان یا در غربت گذرانیدند و هر چند یکبار نیز آثارشان به عنوان کتابهای ضاله یا بر سرشان کوفتهشد، یا در آتش و در آب افکنده شدند. حال شاید به عنوان نمونهای از همهی آنها بتوان از «ابوعلی سینا» (پورسینا) نام برد.
ابن سینا نیمی از سالهای باروَریِ خویش را یکسره یا به صورت فراری و یا در زندان گذرانید و بخش اعظم آثارش را در همین شرایط تألیف کرد. نحوهی برخورد فقهای عالیمقامِ شرع را با او در کتاب «دکتر ذبیحالله صفا» چنین میتوان یافت که در اینباره مینویسد:
«ابن غَیْلان» فقیه اعظم معاصر او، وی را از همتایان مجوس مینامید که کفر و زندقه و الحادش آشکار و علم دروغ و فریبندهاش مایهی گمراهیِ خلق و دوری آنان از راه حق و حقیقت است، تا به حدی که او منکر معجزه شدهاست و اژدهاشدن عصای موسی و زندهکردن مُردگان را توسط عیسی و شقالقمر رسول را نفی کرده و عقلانی نمیداند و صحرای محشر و جنت و نار و ثواب و گناه و نزول وحی را بر افرادی از بشر به وسیلهی جبرئیل قبول ندارد. «اِرْبِلی» عالم مشهور دیگر همان دوران، حتی در حال احتضار و مرگ خود به این ۲ امر اساسی شهادت میدهد که خداوند جل جلاله بزرگ است و ابوعلی سینا کذاب!
«قاضی نورالله شوشتری» اعلام میدارد که اکثر فقهای زمان از راه تکفیر «ابوعلی سینا» به جنگ شیطان زمان رفتهاند، و فتوا میدهد که اگر بندهای به همهی گناهان و خلاف شرع خداوند، غیر از شرک دچار شود، بهتر از آن است که در کتابهای «ابن سینا» نظر کند. اگر چنین کند، حکم من دربارهی او این است که وی را به تازیانه بزنند و در میان عشایر و قبایل بگردانند و بگویند این سزای کسیست که راه حق را رها کرد و به علوم ضاله روی آورد.
حتی شخصی چون «غزالی» در «فاتحهالعلوم» خود، نظر در حساب و هندسه و نظرات «ابن سینا» را حقی آلوده به باطل و صواب مشتبه با خطا میداند و نظر میدهد که علم ریاضی، راهگشای کفر است؛ زیرا ریاضیدانان به معاد جسمانی عقیده ندارند و معتقد به قدمت عالم هستند. نظیر همین سرنوشت را «ابن مقفع»ها، «رازی»ها، «فارابی»ها، «بیرونی»ها، «مجوسی»ها، و بر رویهم بیش از ۵۰ اندیشمند بزرگی داشتند که داستانهایشان را در کتابهای دیگر آوردهاند.
آنچه فرهنگ اسلامیِ ایران خوانده میشود، در درجهی اول دستاورد همین کسانیست که منحرفین اسلام و نویسندگان آثار ضاله شناخته میشدند، و همین واقعیت، «دکتر صفا» را بر این واداشته است که در کتاب «علوم عقلیِ» خود بنویسد: «تمدن اسلامی، علوم عقلی را از روبهرو در آغوش کشید، ولی از پشت به آنها خنجر زد…» لازم به تذکر است که از زمان خلافت متوکل، اصولاً هر گونه جدل و مناظرهی علمی ممنوع شد و به نقل از «مُروجالذَهَب و معادنالجوهر»؛ «هر کس که دست بدین کار زد، برای خود مجازات شدیدی خرید…!»
نگارش و گردآوری؛ قجرتایم
منابع؛
تاریخ ادبیات در ایران، ج۱، از آغاز دورهی اسلامی تا پیش از دورهی سلجوقی، ذبیحالله صفا، انتشارات فردوس
تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی تا اواسط قرن پنجم، ذبیحالله صفا، انتشارات دانشگاه تهران
مُروجالذَهَب و معادنالجوهر، ابوالحسن علی بن الحسین المسعودی، ترجمهی ابوالقاسم پاینده، انتشارات دارالهجره
پس از ۱۴۰۰ سال، ج۲، دکتر شجاعالدین شفا