«پاتریس امری لومومبا» اولین نخستوزیر کشور جمهوریِ دموکراتیک کنگو در تاریخ دوم جولای ۱۹۲۵م به دنیا آمد. در جوانی کارمند سادهی ادارهی پُست بود و بهعنوان بازاریاب نیز فعالیت میکرد و همین شغل بود که باعث سفر به شهرهای مختلف کنگو و گفتوگو با مردم شد. او در مدت کوتاهی دوبار به زندان افتاد که نخستینبار به اتهام اختلاس بود و خودِ وی این اتهام را به دلایل سیاسی میدانست. مرتبهی دوم به همان سببِ فعالیتهای سیاسی بود که در راه استقلال کنگو انجام میداد؛ چرا که در این زمان کنگو مستعمرهی پادشاهیِ بلژیک بود. بهزندانافتادن «پاتریس لومومبا» احتمالاً نقش بسیار مهمی در شکلگیریِ افکار سیاسی و تندگراییِ او نسبت به دخالت آمریکا و بلژیک در امور کنگو داشت.
در ۳۰ ژوئن ۱۹۶۰م کنگو بهصورت رسمی از بلژیک استقلال یافت و «پاتریس لومومبا» و حزب متبوعش پیشتر در انتخابات پارلمانی پیروز شدهبود و وی بهعنوان نخستوزیر انتخاب شد. در مراسمی که به مناسبت استقلال برگزار شد، برخلاف سایر سخنرانان که استقلال را موهبتی از سوی بلژیک میدانستند، «لومومبا» در سخنانی جنجالی از ظلم و چپاول بلژیک در دوران استعمار سخن گفت. «ژان ون لیرد» دوست و مشاور نزدیک «لومومبا» سالها بعد دربارهی این سخنرانی گفت: «پادشاه (بلژیک) از این سخنان برآشفت. مقامهای بلژیک از آن لحظه به بعد از «لومومبا» قطع امید کردند. مردم کنگو میگفتند همین سخنرانی بود که سرِ «لومومبا» را عاقبت بر باد داد…!»
او در ماههای اول نخستوزیریاش دستور اخراج مستشاران و کارگزاران بلژیکی که هنوز در خاک کنگو حضور داشتند را داد، اما چون منابع این کشور برای بلژیک حیاتی بود، این دستور تا حدود زیادی نادیده گرفتهشد. در همین اوضاع، در جنوب، یکی از دشمنان قسمخوردهی «لومومبا» بهنام «موسی چومبه»، استان کاتانگا را مستقل از دولت مرکزی اعلام کرد و خود را رئیسجمهور این بخش از کشور نامید! استان کاتانگا که از معادن غنیِ مس، اورانیوم و طلا برخوردار بود، برای سالها قطب اصلیِ درآمد و ثروت پادشاهیِ بلژیک و تأمینکنندهی اورانیوم برای برنامههای اتمیِ واشنگتن بهشمار میرفت. بدون کاتانگا، کنگو در ردیف ممالک فقیر آفریقا بهشمار میرفت. «لومومبا» برای آرامکردن امور کشورش از نیروهای حافظ صلح سازمان ملل درخواست کمک کرد، اما این نیروها کاری از پیش نبردند. ژنرال «ایندارجیت رایکه» فرماندهی وقت نیروهای حافظ صلح سازمان ملل در کنگو، بعدها گفتهبود که با وجود اعزام او و نیروهایش به کنگو، بلژیکیها عملاً اجازهی هیچگونه دخالتی به آنها نمیدادند!
«پاتریس لومومبا» که کمکم از برقراریِ نظم در کشور با کمک سازمان ملل متحد ناامید شدهبود، این مرتبه از مسکو (پایتخت اتحاد جماهیر شوروی در آنزمان) درخواست کمک کرد؛ درخواستی که برای آمریکا و متحدانش عبور «لومومبا» از خط قرمز محسوب میشد! در اوج سالهای جنگ سرد میان شورویِ کمونیستی و آمریکا، تمایل «لومومبا» به برقراریِ ارتباط با مسکو، گناهی نابخشودنی محسوب میشد؛ بهطوری که سفیر آمریکا در کنگو حتی نام نخستوزیر را در مکاتباتش به «لومومباویچ» تغییر داد که طعنهای به تمایلات چپگرایانهی «پاتریس لومومبا» محسوب میشد! دولت او در اینمدت دستخوش هرجومرج و سازماننیافتگی بود و تنها پس از ۶۷ روز ساقط شد. بنابر گزارشهایی که در سال ۲۰۰۰م منتشر شد، دولت «آیزنهاور» با حذف فیزیکیِ «لومومبا» موافقت کردهبود و برای این منظور مقدمات ترور او با خمیردندان زهرآلود فراهم شد، اما این نقشه عملی نشد. پس از سقوط «لومومبا»، وی حصر خانگی شد و مدتی بعد از حصر گریخت، اما با همکاریِ نیروهای بلژیکی به دشمن داخلیاش ژنرال «چومبه» سپردهشد.
«چومبه»، «لومومبا» و دو نفر از وزرایش را به اعماق جنگل برد و جوخهی اعدام آنها تحت امر افسران بلژیکی فراهم شد و آنان را در تاریخ ۱۷ ژانویهی ۱۹۶۱م به رگبار بستند. اجساد را ابتدا دفن کردند، اما بعداً از قبر بیرون کشیدند و پس از قطعهقطعهکردن در اسید، سوزاندند! «ژرار سئورت» افسر نظامیِ بلژیکی در اینباره میگوید: وزیر کشور کاتانگا تماس گرفت و گفت: «شما کشتهاید، شما هم جسد را سربهنیست کنید! برای من مهم نیست که چگونه این کار را میکنید. ما هم به دستور عمل کردیم؛ دو روز آنجا بودیم. کارهایی کردیم که حیوان هم چنین نمیکند. برای همین هم تا خرخره مشروب نوشیده بودیم تا زیاد متوجه آنچه انجام میدهیم، نباشیم!»
براساس مدارکی که پس از سالها منتشر شدهاست، دستگاههای امنیتیِ آمریکا و بلژیک در این ترور نقش داشتند. دولت بلژیک پس از روشنشدن این امر در سال ۲۰۰۲م رسماً از مردم کنگو عذرخواهی کرد. در ادامه تصاویری از دستگیری و اعتراضات به مرگ و یادبودهای «پاتریس لومومبا» را مشاهده میکنید.
نگارش و گردآوری؛ قجرتایم