جورجو وازاری؛ نقاش و مبتکر ایده‌ی نگارش تاریخ هنر در جهان! + آثار و تصاویر

جورجو وازاری متولد سال ۱۵۱۱م، نقاش، نویسنده، تاریخ‌نگار و معمار اهل ایتالیا بود که شهرت امروزه‌ی او به‌خاطر نوشتن زندگی‌نامه‌ی هنرمندان دوره‌ی رنسانس به‌نام «شرح زندگیِ بزرگ‌ترین نقاشان، مجسمه‌سازان و معماران» به زبان ایتالیایی‌ست که مبنای عقیدتیِ نگارش تاریخ هنر تلقی می‌شود.
جورجو وازاری

«جورجو وازاری» یکی از برجسته‌ترین نقاشان و هنرمندان دوره‌ی رنسانس می‌باشد. وی معمار، نقاش و تاریخ‌نویس هنری بود. امروزه کتاب او تحت عنوان «شرح زندگیِ بزرگ‌ترین نقاشان، مجسمه‌سازان و معماران» یکی از مشهورترین کتاب‌های تاریخ هنر می‌باشد. این کتاب یکی از اصلی‌ترین منابع تاریخ هنر دوره‌ی رنسانس است. همچنین «وازاری» جزو اولین افرادی بود که واژه‌ی رنسانس را در یک متن نوشتاری مورد استفاده قرار داد. وی مبتکر ایده‌ی نگارش تاریخ هنر در جهان می‌باشد.

جورجو وازاری
جلد اول کتاب شرح زندگیِ بزرگ‌ترین نقاشان، مجسمه‌سازان و معماران

«جورجو ازاری» بزرگ‌ترین فرزند از شش فرزند بود که در تاریخ ۳۰ جولای ۱۵۱۱م در یک خانواده‌ی سطح متوسط در ایتالیا متولد شد. «جورجو» در یک خانواده‌ی هنری متولد شد و این موضوع کاملاً بر تمایلات هنریِ وی در آینده تأثیر داشت. پدرِ پدربزرگش «لازارو وازاری» تقریباً یک هنرمند همه‌کاره بوده‌است؛ سفال‌گر، طراح و خالق زین‌های تزئینی، نقاش مینیاتور و بعداً نیز تحت تأثیر استاد خود «پیرو دلا فرانچسکا» تبدیل به یک نقاش دیواری (فرسک) شد. پدربزرگش «پیزانِلو» (آنتونیو دی پوچو پیزانو) مانند پدرش پُرکار نبود، اما وی نیز سفال‌گر برجسته و مجربی به حساب می‌آمده‌است. «جورجو» با عموی بزرگ خود «لوکا سینیورلی» رابطه‌ای تنگاتنگ داشته‌است. «وازاری» از وی پرسپکتیو را آموخت. «جورجو» در ایام کودکی، پسری بیمار بود، پیوسته خون‌دماغ می‌شد و احتمالاً به اگزمای شدید (التهاب پوست) نیز دچار بوده‌است.

جورجو وازاری
شش شاعر توسکانی، نوشته‌ی جورجیو وازاری در سال ۱۵۴۴م، از چپ به راست: مارسیلیو فیچینو – کریستوفورو لاندینو – فرانچسکو پترارکا – جووانی بوکاچیو – دانته آلیگری و گیدو کاوالکانتی

«جورجو وازاری» نقل می‌کند که چطور عموی مهربانش پیوسته نگران او بوده و همیشه در پیِ درمان «جورجو»ی کوچک تلاش می‌کرده‌است. وی نقل می‌کند که عمویش همیشه تکه‌ای از یشم قرمز را از گردنش برای محافظت از بیماری آویزان می‌کرده‌است. به گفته‌ی محقق تاریخی «لئون استاکوسکی» آموزش‌های ابتداییِ «وازاری» شامل مباحث کلاسیک بود که بعدها در گرایش و تمایل این هنرمند به رنسانس ایتالیایی نقش به‌سزایی را ایفا کرد. تسلط در زبان لاتین، سنگ بنای آموزش در منطقه‌ی ارتزو (محل تولدش) محسوب می‌شد و در سن ۱۲ سالگی «وازاری» قادر به خواندن از حفظ متون شاعر کلاسیک «روم ویرژیل» بود! «وازاری» همچنین تکنیک‌های طراحی را از یک نقاش نسبتاً مشهور آن‌دوران به‌نام «گویلائومه دا مارچیلات» آموخت؛ وی یک هنرمند فرانسوی بود که در زمینه‌ی نقاشیِ شیشه‌های رنگی فعالیت می‌کرد.

شاید این پست هم برای شما جالب باشد:  «میرزاده عشقی»؛ شاعری که برای وطن جان داد! + تصاویر
جورجو وازاری
آخرین شام حضرت عیسی با حواریون خود

با وجود این‌که در ارتزو از پیشرفت نسبتاً مشهودی برخوردار بود، اما کاملاً احساس می‌کرد که به جهت ارتقای سطح دانش خود و توانایی‌های هنری، می‌باید به فلورانس نقل‌مکان نماید. در سال ۱۵۲۴م ارتزو را به مقصد فلورانس به منظور یادگیریِ بیشتر از اساتید فلورانسی تَرک گفت. در ضمن این سفر نیز آشناییِ خانواده‌ی «وازاری» با خانواده‌ی «مدیچی» که خانواده‌ای قدرت‌مند و هنردوست در آن‌دورانِ فلورانس بودند، شکل گرفت. «وازاری» در آن‌دوران از حمایت و پشتیبانیِ «سیلویو پاسرینی» کاردینالِ کورتونا برخوردار بود. وی همچنین نماینده‌ی قانونیِ پاپِ فلورانس و همین‌طور معلم خصوصیِ «لیپولینو» و «الساندرو دی مدیچی» بوده‌است. کاردینال، «وازاریِ» جوان را مورد تحسین قرار داده و به او قول داد که در جهت آموزش وی در فلورانس تلاش نماید.

جورجو وازاری
الساندرو دی مدیچی

در فلورانس، «وازاری» در کنار خانواده‌ی «مدیچی» شروع به آموختن ادبیات کرد. در کارگاه «میکل آنژ» شروع به آموختن تکنیک‌های هنری نمود. در سال ۱۵۲۷م پدر «وازاری» بر اثر ابتلا به طاعون درگذشت. وی در سن ۱۶ سالگی امور مالیِ خانواده را بر عهده گرفت. به گفته‌ی «استاکوسکی»، «وازاری» خیلی‌زود موفق به کسب نفوذ و شهرت شد و تعداد زیادی از هنرمندان مشهور و بزرگ را در پیرامون خود گرد آورد. همین امر منجر به پیداکردن دوستان و حامیانی قدرت‌مند برای وی شد. در سال ۱۵۳۱م دوست فلورانسیِ «وازاری» و هم‌کلاسیِ سابقش «ایپولیتو د مدیچی» از هنرمندان خواست که در رم به او بپیوندند. این دوره برای «وازاری» و همراهانش یک دوران طلایی به حساب می‌آمد. یک‌سال بعد وی به انجمن صنفیِ نقاشان فلورانس پیوست که این موضوع بر اعتبار و نفوذش در میان جامعه‌ی هنری افزود.

جورجو وازاری
تشییع

«استاکوسکی» از «وازاری» تصویر شخصی را ارائه می‌دهد که تا حدی خودشیفتگی دارد. وی از طرفی شخصی سخت‌کوش و متعهد به آرمان‌های خود به حساب می‌آمد و از طرف دیگر می‌توان او را تا حدی شخصیتی متملق نیز به حساب آورد! شاید همین امر سبب شد که «وازاری» تبدیل به شخصیتی بسیار محبوب در حد جهانی نشود… «وازاری» را می‌توان شخصی با اعتمادبه‌نفس، مغرور و بسیار حساس نسبت به انتقاد برشمرد. در عین حال می‌توان گفت شخصی بود که از توجه اطرافیان به خود لذت می‌برده و در عین حال خواهان احترام جمع نیز بوده‌است. در گاهی موارد از خود کمی بی‌قراری و اضطراب هم بروز می‌داده که تا حدی به پارانویا نزدیک بوده‌است. تمام این خصوصیات در کنار هم از این هنرمند شخصیتی مورد توجه، خاص و جذاب ارائه می‌داده‌است.

شاید این پست هم برای شما جالب باشد:  جنگ کره؛ پیروز این نبرد پُرتلفات و بی‌نتیجه که بود؟ + آلبوم تصاویر
جورجو وازاری
عدالت

مدت همکاریِ «وازاری» با خانواده‌ی «مدیچی» بسیار طولانی بوده‌است. این ارتباط برای خانواده‌ «وازاری» نیز منافع زیادی داشته‌است؛ برای مثال خاندان «مدیچی» هزینه‌ی پرداخت جهیزیه‌ی یکی از خواهران «وازاری» را تقبل می‌نماید. در سال ۱۵۳۶م «آلساندرو مدیچی» ۴۰۰ سکه‌ی طلا برای یک اثر هنریِ «وازاری» به وی پرداخت می‌نماید! همین‌طور وی درآمد حاصل از جریمه‌ی هنرمندانی که در تحویل پروژه‌ی خود موفق نشده‌اند را به «وازاری» اختصاص داد! از طرف دیگر سالی ۳۰۰ سکه‌ی طلا برای وی مقرری تعیین کرد! همه‌ی این عوامل دست‌به‌دست هم داد تا این هنرمند در سن ۲۵ سالگی تبدیل به شخص ثروت‌مند و موفقی شود.

جورجو وازاری
سن لوک، مریم باکره را به تصویر می‌کشد.

در سال ۱۵۴۵م در یک ضیافت شام در کاخ فارنیسه در رم زندگیِ «وازاری» برای همیشه دستخوشِ تغییری بزرگ شد؛ کاردینال «الساندرو» پروژه‌ای را به «وازاری» محول کرد که در طول تاریخ هیچ هنرمندی آن را به انجام نرسانده‌بود! وی از «وازاری» درخواست کرد که بیوگرافیِ هنرمندان بین قرن‌های ۱۳م تا ۱۶م را گردآوری کرده و در کتابی به نشر و چاپ برساند. کتابی تحت عنوان «شرح زندگیِ بزرگ‌ترین مجسمه‌سازان، نقاشان و معماران» که تبدیل به یکی از مهم‌ترین منابع تاریخ هنر در جهان برای قرونِ ذکرشده می‌باشد و کم‌تر متنی را می‌توان یافت که مربوط به دوران هنر رنسانس و قبل و بعد از آن باشد و ذکری از این کتاب به‌عنوان منبع در آن نیامده‌باشد. «جورجو وازاری» در این کتاب، در مورد هنر نقاشی و مجسمه‌سازی چنین می‌گوید:

«به اعتقاد من نقاشی و مجسمه‌سازی دو خواهر هستند و از پدری خلق شده‌اند که آن پدر همانا طراحی می‌باشد. این تولد از یک وجود و در یک زمان به انجام رسیده‌است. به بیان دیگر؛ این دو یک روح هستند که در دو کالبد حلول کرده‌اند و اشتباه بزرگی‌ست که اگر احیاناً کسی در صدد جداکردن و تفکیک این دو از یکدیگر باشد.»

جورجو وازاری
وسوسه‌های سن‌ژروم

به دلیل شخصیت سخت و خاصی که «وازاری» داشت، پس از مدتی از طرف اطرافیان با انتقاداتی روبه‌رو شد؛ به گفته‌ی «استاکوسکی» عادت‌های نامتعارف او در زندگی و همین‌طور افراط در نوشیدن و خرج‌کردنِ بیش از حد پول، از علائم بی‌مسئولیتی و بی‌مبالاتیِ وی به حساب می‌آمده‌است. این مسائل و اتهامات صرف‌نظر از صحت آن‌ها، منجر به زیر سؤال بردن اخلاقیات «وازاری» شد و امنیت شغلی و حرفه‌ایِ او را به خطر انداخت. در این دوره بود که «وازاری» احساس کرد می‌بایست حرکتی را در جهت اعتبار از دست رفته‌ی خود به انجام برساند. با این‌که از نظر روحی آماده‌ی چنین کاری نبود و همین‌طور از طرف اطرافیان از این کار منع شد، اما وی با دختر یک شخص مهم و معتبر در ارتزو ازدواج کرد؛ ظاهراً «وازاری» به این ازدواج از روی صلاح‌دید و منفعت تَن داد و زندگیِ گرمی را با همسر خود تجربه نکرده و احتمالاً به همین دلیل وی از این ازدواج صاحب فرزندی نشده‌است.

شاید این پست هم برای شما جالب باشد:  «مرد تنها»، «فرهاد مهراد» در چنین روزی درگذشت! + فیلم و آلبوم تصاویر
جورجو وازاری
الیشای پیامبر

«جورجو وازاری» را به‌واقع می‌توان یکی از تأثیرگذارترین چهره‌های تاریخ هنر جهان به حساب آورد؛ این محقق، نویسنده، نقاش و معمار بزرگ، نقش ارزنده‌ای در معرفیِ هنرمندان بزرگ تاریخ هنر را داشت. وی به‌واقع وزنه‌ی بسیار سنگینی در راه کمک به هنرجویان و هنردوستان در جهت بسط و توسعه‌ی هنر در سراسر جهان می‌باشد. البته در این پست چندان به توان معماریِ او نپرداختیم و در این زمینه نیز موفقیت‌های بزرگی کسب کرده و بناهای مهمی نیز از خود به یادگار گذاشته‌است. سرانجام «جورجو وازاری» در تاریخ ۲۷ ژوئن ۱۵۷۴م در سن ۶۲ سالگی، در فلورانس درگذشت و در کلیسایی که خود در آرتزو طراحی کرده‌بود، به خاک سپرده‌شد. آثار هنریِ او در زمان خود به شهرت بالایی رسیدند و همچنین کتاب مذکور وی شاید یکی از بهترین آثار اولیه‌اش در تاریخ هنر باشد. در ادامه تصاویری بی‌نظیر از آثار «جورجو وازاری» را مشاهده می‌کنید.

جورجو وازاری
تمثیل لقاح مطهر (معصوم)
جورجو وازاری
تمثیل صبر
جورجو وازاری
نبرد مارسیانو در وال دی چیانا
جورجو وازاری
جودیت و هولوفرنس
جورجو وازاری
شکست ونیزی‌ها در کازنتینو
جورجو وازاری
ستایش اغراق‌آمیز کوزیموی اول
جورجو وازاری
کوزیمو طرح سیه‌نای توسکانی را در دست دارد.
جورجو وازاری
پیه تری مونتوریو، رُم
جورجو وازاری
ایوان مسقف وازاری در آرتزو
جورجو وازاری
ستون‌ها و ایوان‌های مسقف اوفیتزی
جورجو وازاری
سالن دی چنتو جورنی، ۱۵۴۷م، کاخ صدر اعظم
جورجو وازاری
مقبره‌ی میکل آنژ

نگارش؛ قجرتایم
ترجمه و گردآوری؛ جواد اکبرزاده

اگر به «تاریخ» علاقه‌مند هستید؛ پیشنهاد می‌کنیم حتما در اینستاگرام خود به خانواده‌ی بزرگ ۳۴۰,۰۰۰ نفری «قجرتایم» بپیوندید! صفحه‌ی اینستاگرام ما به صورت «روزمره»، بروزرسانی می‌شود؛ پس همین حالا افتخار بدهید و در اینستاگرام خود شناسه‌ی «QajarTime» را جستجو و فالو کنید.

4.2/5 - (12 امتیاز)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *