آیا تابهحال نام «بزرگراه مرگ» (یا اتوبان مرگ، یا جادهی مرگ) را شنیدهاید؟! آیا میدانید به کدام اتوبان و بر اساس چه اتفاقی این لقب را به آن دادهاند؟! پس از پذیرش قطعنامهی ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل، جنگ هشتساله بین ایران و عراق پایان یافت و نیروهای هر دو طرف ملزم به برگشت به مرزهای بینالمللی شدند. خسارات وحشتناکی برای طرفین ایجاد شدهبود؛ بهطوریکه هر دو، منابع ارزی را مصرف کرده و به کشورهایی بدهکار تبدیل شدهبودند. آتشبس در حال اجرا بود که بیتدبیریِ عراقیها دومرتبه باعث شد تا کار گره بخورد؛ جنگ خلیج فارس، روایتی دهشتناک از بزرگراه مرگ!
ارتش بعث عراق پس از پذیرش قطعنامهی ۵۹۸، متوجه شد که از وضعیت بهتری نسبت به قوای مسلح ایران برخوردار است؛ بهطوریکه در اواخر جنگ، ظرفیت ارتش عراق به یکمیلیون نیرو رسیدهبود؛ به همین دلیل عراق آتشبس را زیر پا گذاشت و حملهی مجددی را بر علیه ایران تدارک دید، اما این حمله با رشادتهای رزمندگان ایرانی رفع شد. در فاصلهی بین سالهای ۱۳۶۷ تا ۱۳۶۹خ، ایرانیها و عراقیها هشت مرتبه با یکدیگر مذاکره کردند که همهی آنها نتیجهای جز شکست نداشت. عراقیها مناطق اشغالی را میخواستند و ایرانیها نیز بازگشت به مرزهای قراداد الجزیر، که در مورد جنگ برای اروند و قرارداد الجزایر هم خواهیم نوشت.
عراق از کشورهای حوزهی خلیجفارس دو خواسته داشت: کلیهی بدهیهای عراق را واگذار کنید؛ اول: چون شما ما را تحریک به جنگ با ایران کردید. دوم: تولید نفت را کاهش دهید تا ما بتوانیم بدهیهایمان را پرداخت کنیم، اما کویت که یکی از حامیان قطعیِ «صدام حسین» بود، به هر دو خواستهی عراق جواب منفی داد. روزبهروز تنشها بین کویت و عراق بیشتر میشد که در نهایت «صدام حسین» استخوان لای زخم کهنهای گذاشت و ادعا کرد که کویت جزئی از خاک ما است! این ادعای جدیدی نبود؛ چون «غازی بن فیصل» (دومین پادشاه عراق، ملقب به شاه غازی اول) و «عبدالکریم قاسم» این موضوع را مطرح کردهبودند، اما اینبار ماجرا فرق میکرد؛ اتفاقات جدیدی در راه بود که قرار بود تا چهرهی منطقه را تغییر دهد. «صدام حسین» برای حمله به کویت، اول سفیر آمریکا را از این لشکرکشی مطلع کرد و بهصورت غیر مستقیم با چراغ سبز آمریکا حملهی خود را آغاز نمود.
در تاریخ دوم آگوست ۱۹۹۰م (۱۱ مردادماه ۱۳۶۹خ) حملهی سراسریِ عراق به کویت آغاز شد و به راحتی مناطق مهم را اشغال میکردند. گفته میشود که یکروزه ارتش عراق توانست مقاومت کویت را در هم بشکند و اشغال کویت سرآغاز وحشیگراییهای ارتش بعث بود. وقت آن رسیدهبود که پاداش حمایتهای کویت در جنگ با ایران را بدهند و البته باید یادآوری کرد کویت بود که در جریان جنگ هشتسالهی ایران و عراق، برای عراقیها حسابی خوشخدمتی کردهبود. کار ایران و کویت نیز در مقطعی به درگیری رسید و پس از عملیات والفجر هشت، ایران بندر راهبردیِ فاو را تصرف کرد و میرفت که امالقصر را نیز بهدست آورد. فتح امالقصر مساوی بود با هممرزیِ نیروهای ایرانی با کویت. اعضای شورای همکاریِ خلیجفارس (بهخصوص کویت) که خود را در خطر میدیدند، سریعاً طبق بیانهای ایران را محکوم کرده و تهدید نمودند که نیروهای سپر جزیره (نیروهای نظامیِ شورای همکاری) وارد عمل خواهند شد. حال نوبت این بود تا مسئولان ایرانی تصمیم شجاعانهای بگیرند. اکنون روابط ایران و کویت به سطح بیسابقهای از تنش رسیده و پس از فتح بندر فاو، ارتباط عراق با آبهای آزاد دنیا قطع شد و نفت این کشور نیز توسط کویت به بازارهای جهانی صادر میشد.
«یوسف بن علوی» وزیر امور خارجهی وقت عمان طیِ سفری به ایران آمد و با «اکبر هاشمی رفسنجانی» فرماندهی جنگ دیدار کرد. پیام «هاشمی رفسنجانی» مشخص بود؛ کویتیها مراقب خود باشند! از آن پس ایران نفتکشهای کویتی را هم هدف قرار میداد؛ جنگ نفتکشها بخشی گُمشدهای از تاریخ جنگ هشتسالهست که به آن در آینده خواهیم پرداخت. همهچیز مشخص بود؛ بعثیها تصمیمی برای پایان غارتهایشان نداشتند. اکنون نوبت کویت بود که برگ طلاییِ خود را بازی کند و به همین جهت دستبهدامان آمریکا شد. البته آمریکا هم منتظر این فرصت بود؛ چرا که «صدام حسین» با این پیروزی، به تنهایی در مورد ۲۰ درصد از نفت دنیا تصمیم میگرفت! آمریکا بههمراه ۲۰ کشور دیگر به عراق حمله کرد و طیِ یکی از بزرگترین لشکرکشیهای هوایی، ارتش بعث را از کویت بیرون راند. رئیسجمهور درماندهی عراق نیز اعلام کرد که نیروهایش در حال عقبنشینی هستند، اما «جرج بوش» (پدر) نمیخواست که به راحتی از بلندپروازیِ بعثیها بگذرد. «جرج بوش» (پدر) اظهارات «صدام حسین» در مورد عقبنشینی را، حُقهای بیرحمانه خواند؛ اکنون که عراق گوشهی رینگ گیر افتاده، نباید به راحتی رهایش کنیم!
نیروهای عراقی و مردمی که به طمع غنایم به کویت آمدهبودند، از اتوبانهای شمارهی ۸۰ و ۸ در حال بازگشت به عراق بودند. فرماندهی ارشد ستاد مرکزیِ ارتش آمریکا یک پیام از رئیسجمهور برای سربازانش فرستاد: «نگذارید کسی یا چیزی از کویت خارج شود!» در شب ۲۷ فوریهی ۱۹۹۱م آغاز و پایان اتوبانها بمبباران شد. خودروهای عراقی اکنون طعمهای آسان برای نیروهای ائتلاف شدهبودند؛ نه راه پسی بود نه راه پیش! ساعتها اتوبان بمبباران شد؛ آنقدر زدند و زدند و زدند تا بهسختی موجود زندهای در اتوبان پیدا میشد. وحشتناک بود، اکثراً کشته شدند. آمارهای متفاوتی ارائه شده، اما گفته میشود که این حمله حدود ۱۰ هزار نفر تلفات داشتهاست. این حمله چنان وحشتناک بود که بعد از گذشت چند دهه، هنوز هم خودروهای سوخته در حاشیهی این اتوبانها به چشم میخورند. این حجم از تلفات در جریان جنگ خلیج فارس، این بزرگراه را به «بزرگراه مرگ» معروف کرد! در ادامه، تصاویری مربوط به حملهی مذکور در جریان جنگ خلیج فارس را مشاهده میکنید.
تصحیح و تکمیل؛ قجرتایم
نگارش و گردآوری؛ تلگرام اسرار تاریخی
2 پاسخ
بسیار عالی صدام متعفن رذل پست فطرت و ارتش خبیثی که داشت به سزای اعمالش رسیدند
ان شاء الله بزودی خبر بمباران اتمی شهر های آمریکا را هم بشنویم
امیدوارم شهر های نیویورک و لس آنجلس و واشنگتن با خاک یکسان شوند و چند بار شخم زده شوند
شتر بیند در خواب پنبه دانه !