بوتیک و کمیته؛ ممنوعیت بوتیک‌داری در دهه‌ی شصت!

قبل از خواندن ماجرای بوتیک و کمیته، باید بدانید که در دهه‌ی شصت و به‌ویژه پس از تشکیل کمیته‌ی انقلاب اسلامی در ایران، ممنوعیت‌هایی در باب پوشش و تفریح و رفتار و دیگر آداب جامعه وجود داشت، که جوانان آن روزگار به خوبی به یاد دارند. سخت‌گیری‌هایی که اکنون باورشان سخت است.
بوتیک و کمیته

اگر همین امروز به یک مغازه‌دار بگویید که فروشندگیِ لباس یا بوتیک‌داری، کاری‌ست مجرمانه، یا عملی‌ست مساوی با فساد و فحشاء، کم‌ترین واکنشش به چنین گزاره‌ای احتمالاً خنده‌ای بلند است، اما حدود ۳-۴ دهه قبل، چنین حرفی نه خنده‌دار بود، نه تعجب‌برانگیز! همان‌طور که از اوایل دهه‌ی ۶۰ تا اواسط آن دهه، بسیاری از لباس‌فروشی‌های مُد روز یا دکان‌هایی که دیگر با اصطلاح تازه‌واردِ فرانسوی به‌نام «بوتیک» شناخته می‌شدند، نه تک‌به‌تک که به صورت سراسری برای چندماه پلمپ شدند. این روایت؛ بوتیک و کمیته!

تیپ‌های قدیمی در ایران

روزنامه‌ی اطلاعات در تاریخ ۱۸ اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۶۵ و روزنامه‌ی جمهوری‌اسلامی ۲ روز پس از آن، از تعطیل‌شدن «۲۰۰ مغازه‌ی اشاعه‌دهنده‌ی فساد، تحت عنوان بوتیک» خبر دادند. در این خبرها آمده‌بود: «تاکنون پاساژهایی از قبیل چرچیل و صفویه توسط اداره‌ی اماکن عمومیِ کمیته‌ی انقلاب اسلامی استان تهران، کُلاً تعطیل شده و از فعالیت آنان جلوگیری به عمل آمده‌است. این مکان‌ها، اکثراً لباس‌هایی را که عکس‌های مبتذل، کلمات لاتین با محتوای غیر اخلاقی روی آن‌ها نقش بسته است به فروش می‌رساندند و صاحبان پاره‌ای از این اماکن، تحت عنوان کسب‌و‌کار به اعمال منافیِ عفت و فروش و تکثیر نوارهای مبتذل ویدئوییِ عکس‌های مستهجن و فروش ارز خارجی می‌پرداختند.»

بوتیک‌های قدیمی تهران

یک‌روز پیش از انتشار خبر بستن فله‌ایِ ۲۰۰ بوتیک، روابط عمومیِ کمیته‌ی انقلاب اخطاریه‌ای در این زمینه منتشر کرده‌بود. روزنامه‌ی جمهوری‌اسلامی، چهارشنبه‌ی ۱۷ اردیبهشت‌ماه ۱۳۶۵ در اطلاعیه‌ای به نقل از روابط عمومیِ کمیته‌ی انقلاب از جانب دادستان عمومیِ تهران نوشت: «بدین‌وسیله به کلیه‌ی کارگاه‌ها و فروشگاه‌هایی که دست‌اندرکارِ بافت، دوخت و فروش این‌گونه البسه می‌باشند، ابلاغ می‌شود در صورت مشاهده‌ی هرگونه تخلف از موازین شرعی، اداره‌ی اماکن عمومیِ کمیته‌ی انقلاب اسلامی نسبت به انجام وظایف محوله در جهت تعطیل و پلمپ و مجازات واحدهای صنفیِ متخلف، قاطعانه اقدام خواهند نمود.» بوتیک‌های شیک و رنگارنگ، در گفتمان تازه‌ی انقلابی، طاغوتی یا غربی محسوب می‌شدند.

به قول یکی از فروشندگان قدیمیِ لباس در خیابان چرچیل (نوفل لوشاتو)؛ «این‌قدر بوتیک‌های اینجا مُد روز بودند که گاهی از دربار برای خرید می‌آمدند.» اطلاعیه‌ی روابط عمومی ستاد مرکزی کمیته‌ی انقلاب اسلامی در اواخر اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۶۵، آغاز برخورد با این صنفِ خوش‌پوش نبود. ۲ سال‌و‌نیم قبل‌تر؛ یعنی در ۱۸ اسفندماه ۱۳۶۲، روزنامه‌ها در صفحه‌ی اقتصادیِ خود، اطلاعیه‌ی مهمی از وزارت بازرگانی منتشر کردند که طبق آن؛ «بوتیک‌داری در سراسر کشور غیر قانونی اعلام شد و کلیه‌ی بوتیک‌داران موظف شدند سریعاً نسبت به تغییر شغل خود و انتخاب شغل شرافتمندانه‌ای از رشته‌های شغلیِ مجاز اقدام کنند. نام و محتوای بوتیک و بوتیک‌داری وجود حقوقی و قانونی ندارند…!»

شاید این پست هم برای شما جالب باشد:  هرمان هسه؛ منتقدی شجاع و مخالف خشونت، جنگ و تبعیض نژادی! + تصاویر

کمیته در دهه‌ی شصت

«دقیق خاطرم نیست، اواخر بهار ۱۳۶۰ بود یا ۱۳۶۱، یک‌روز آمدند اینجا و همه‌ی مغازه‌ها را از اول تا آخر پلمپ کردند، چیزی حدود ۳ تا ۴ پلمپ بود. البته باید بگویم که ۲-۳ بار مغازه‌های اینجا پلمپ شدند. اینکه خدمت‌تان عرض می‌کنم، اولین‌باری بود که آمدند و همه را پلمپ کردند و رفتند.» این حرف‌های آقای «زوار»، یکی از قدیمی‌ترین فروشندگان لباس‌های مردانه در خیابان چرچیل سابق در نزدیکیِ تقاطع خیابان فردوسی است که بوتیک خانوادگی را از سال ۱۳۵۰ در این خیابان دارد. او می‌گوید: «ما در این چندماه، کاملاً بی‌کار بودیم و مدام برای بازشدن مغازه‌های‌مان به این اداره و آن اداره می‌رفتیم. با اینکه بعد از ۳-۴ ماه مغازه‌های‌مان را فک پلمپ کردند، اما مراجعه‌ها ادامه داشت. یک‌بار از دادستانی می‌آمدند، یک‌روز از اماکن و یک‌بار از کمیته. بستگی به اینکه از کجا می‌آمدند، ما به جاهای مختلفی می‌رفتیم. مثلاً اگر از تعزیرات می‌آمدند، باید به خیابان تخت طاووس (مطهری) می‌رفتیم. چندباری هم به دادسرایی رفتیم که در میدان ارگ قرار دارد. حتی یادم می‌آید که یک‌بار هم تهدیدمان کردند که اگر بساط این چیزها را جمع نکنید، می‌بریم شلاق‌تان می‌زنیم!»

اعلامیه‌ی تعطیلی بوتیک‌ها

نام پاساژ صفویه در تهران، مقابل پارک ملت هم در میان خبرهای تعطیلیِ بوتیک‌ها در دهه‌ی ۶۰ بسیار به چشم می‌خورد، اما امروز در این پاساژ معروف، کسی از تعطیلیِ اوایل دهه‌ی ۶۰ خبر ندارد. آقای «عاقلیان» که یکی از معدود مالکان این مغازه‌های پاساژ است و با بیشتر از ۲۰ سال سن همچنان پشت دخل بوتیکش می‌نشیند، گفت: «در آن زمان بیشتر افراد را به ساختمان قرمز کمیته در خیابان زنجان می‌بردند و ممکن بود تا ۲۰ روز نگه‌اش دارند یا وسایلش را مصادره کنند. بعضی‌ها را هم می‌بردند کمیته‌ی وزرا… یک‌بار مرا به کمیته‌ی خیابان زنجان بردند. البته جرم من فساد و فحشاء نبود، حالا نمی‌دانم چرا در روزنامه‌های آن زمان این‌طور نوشته بودند. جرم من فروش لباس‌های عکس‌دار بود. من را چند روز نگه داشتند، بعد جریمه شدم و ولم کردند.»

شاید این پست هم برای شما جالب باشد:  استفان لونتهیل؛ اولین تصاویر گرفته‌شده از چین!

بازارچه‌ی صفویه در تهران

بیش از ۳۰ سال است که از ماجرای بگیر و ببند بوتیک‌های تهران گذشته، اما مغازه‌دارها گویی از خاطرات دور و درازی حرف می‌زنند که بعضی از جزئیات را به خاطر ندارند. آقای «زوار» که بوتیکش چندبار پلمپ شده‌بود، در این زمینه می‌گوید: «به هر حال آن زمان تازه انقلاب شده‌بود و این برخوردها بود. اصلاً فکر نکنید شما می‌توانستید لباس‌هایی را که حروف خارجی یا عکس‌دار داشته‌باشند آزادانه بفروشید، یا اصلا بتوانید لباس قرمز یا آبی در ویترین‌تان بگذارید، کراوات که دیگر اصلاً…! حتی آن اوایل، اگر تابلوی مغازه‌ای حروف انگلیسی داشت هم باید پایین می‌آمد. یادم هست که کفش‌های چراغ‌دار در مغازه می‌فروختیم. از همین کفش‌هایی که الان پای بچه‌های کوچک می‌کنند و حین راه‌رفتن چراغ‌های‌شان روشن و خاموش می‌شود. گفتند فروش این‌ها ممنوع است؛ زیرا این کفش‌ها را خانم‌ها و آقایان در پارتی می‌پوشند و می‌رقصند و فحشاء می‌کنند.»

تیپ‌های دهه‌ی شصت

آقای «عاقلیان» که بعد از دستگیری، بارها در بوتیکش در پاساژ صفویه جواب‌گوی مأموران کمیته یا اداره‌ی اماکن بوده یا کتک خورده است، می‌گوید: «هر چیزی که مارک یا نوشته‌ی خارجی داشت، ممنوع بود. آرم‌های مثلاً Kiss یا Iron Made ممنوع بود. لباس‌هایی که عکس مایکل جکسون داشت، یا عکس گروه‌های راک را داشت هم ممنوع بودند، وگرنه می‌آمدند و اجناس را می‌بردند. اصلاً مشکل این‌ها با لباس‌فروشی‌ها، با خودِ کلمه‌ی بوتیک بود. در آن فضا هر کسی ساز خودش را می‌زد. چیزی که یک مأمور به آن حساس بود، از نظر یک مأمور دیگر حساسیت‌زا نبود، یا مثلاً یکی می‌آمد و می‌گفت: چرا آستین کوتاه پوشیدی؟! یک‌بار دیگر کسی به آستین کوتاه گیر نمی‌داد و مشکلش این بود که چرا فروشنده ریش ندارد!»

شاید این پست هم برای شما جالب باشد:  خاطرات آیت‌الله خلخالی مربوط به‌اعدام هويدا

تیپ‌های قدیمی در ایران

آقای «زوار» در خیابان چرچیل به موضوع حساسیت‌زای دیگری هم اشاره می‌کند: «مشکل فقط مارک خارجی و لباس رنگی نبود. اگر خانم‌ها بیشتر به مغازه می‌آمدند هم مشکل‌ساز بود. مثلاً همین‌جایی که الان شما نشسته‌اید، اگر خانمی چند دقیقه می‌نشست، سریع یک‌نفر می‌آمد که این خانم اینجا چه‌کار دارد؟! چرا نشسته و از این‌جور مسائل! یا مثلاً اگر خانمی می‌آمد که به قول آن‌ها بی‌حجاب بود، به مغازه‌دار گیر می‌دادند. بخشی از این‌ها هم به خاطر بعضی از شایعه‌های خنده‌دار بود؛ مثلاً اینکه بوتیک‌ها درهای مخفی دارند و بعضی خانم‌ها را از آنجا به جاهای دیگر منتقل می‌کنند و چه و چه…!»

نگارش و گردآوری؛ قجرتایم

پی‌‌نوشت؛ جالب است بدانید فقط بحث بوتیک نبوده، یکی از دوستان بنده در صنف مبل‌سازی، از این خاطرات بسیار دارد. در همین دوران در کارگاهش ریختند و کتکش زدند؛ زیرا مبل سلطنتی و مبل راحتی را هم طاغوتی می‌دانستند! تا چندسال مبل‌سازی‌ها را بستند و کسانی که از این کار درآمدی داشتند، مجبور به تغییر حرفه شدند. با عرض پوزش از مخاطبین گرامی؛ به نظر بهترین مثال برای توضیح تصمیم‌گیری‌های آب‌دوغ‌خیاریِ آن دوره عبارت «خر تو خر» است!

کمیته در دهه‌ی شصت

لطفاً اگر شما هم خاطره‌ای از دهه‌ی ۶۰ دارید، در نظرات همین پست با مخاطبین قجرتایم به اشتراک‌ بگذارید.

اگر به «تاریخ» علاقه‌مند هستید؛ پیشنهاد می‌کنیم حتما در اینستاگرام خود به خانواده‌ی بزرگ ۳۴۰,۰۰۰ نفری «قجرتایم» بپیوندید! صفحه‌ی اینستاگرام ما به صورت «روزمره»، بروزرسانی می‌شود؛ پس همین حالا افتخار بدهید و در اینستاگرام خود شناسه‌ی «QajarTime» را جستجو و فالو کنید.

3.2/5 - (13 امتیاز)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *