دکتر «محمد معین»، ادیب، نویسنده و از بزرگترین محققان حوزهی واژهشناسی در ایران، در تاریخ نهم اردیبهشتماه ۱۲۹۷ در محلهی زرجوب رشت به دنیا آمد. پدر او یکی از روحانیان با نفوذ در شهر رشت بود. «محمد معین» نخستین فرزند خانواده بود و از این رو، دارای ارج و قربی خاص در خانواده بود، اما بعد در سن ششسالگی، مادر خود را بر اثر بیماریِ حصبه از دست داد و این اتفاق باعث ناراحتیِ عمیقی در او شد، اما هنوز داغ مادر را هضم نکردهبود که پدرش درست پنجروز پس از فوت مادرش، درست به دلیل همان بیماری فوت کرد و «معین» در سن ششسالگی با سختترین اتفاقات دوران زندگیاش دستوپنجه نرم کرد. بیماریِ حصبه در آنزمان یکی از بیماریهای رایج بود که درمانی نیز برای آن وجود نداشت و در همان سال که «محمد معین» پدر و مادرش را از دست دادهبود، حدود ۲۸ هزار نفر دیگر نیز در ایران به این بیماری مبتلا و جان باختهبودند، اما پس از این اتفاقات تلخ، جد پدریِ او از آن پس تصمیم بر نگهداری از «محمد معین» گرفت و در تربیت او تلاش بسیاری کرد. «محمد معین» در نوشتههای خود بسیار به زحمات این بزرگوار در جهت رشد و تربیتی که بر وی روا داشته، اشاره کرده و قدردان او بودهاست.
سال ۱۳۰۴ بود که وی دورهی ششسالهی تحصیلات ابتدایی را در مدت دو سال، آنهم در دبستان اسلامیِ رشت پشت سر گذارد. وی پس از آن به دورهی دبیرستان ورود کرد و در دبیرستان شاهپور درسش را به پایان رساند. بعد از آنکه سال اول دبیرستانش را به پایان رساند، به تهران مهاجرت کرد. آنزمان دبیرستان دارالفنون تهران، دبیرستان ممتاز کشور بود. در دوم متوسطه بود که رشتهی ادبی یا همان رشتهی انسانی که امروز از آن یاد میکنیم را انتخاب کرد و در آن تحصیلاتش را به اتمام رساند. وی در دورهی دبیرستان، ناگهان استعداد شگرف خود را در ادبیات به همه اثبات کرد. در این دوره بود که وی به یادگیریِ زبان عربی پرداخت و بعد از آن، مطالعات گستردهای در زمینهی ادبیات داشت و رشد ادبیِ ملموسی را پشت سر گذاشت. «محمد معین» در سال ۱۳۱۰ به دانشسرای عالی رفت و در رشتهی ادبیات و فلسفهی تربیتی، مشغول به تحصیل شد. در دورهای که در دانشگاه درس میخواند، به یادگیریِ زبان فرانسه پرداخت و به این زبان تسلط کامل پیدا کرد. وی در سال ۱۳۱۳ پایاننامهای به زبان فرانسه در مورد شاعر معروف فرانسویزبان «لوکونت دو لیل» نوشت و مدرک کارشناسیِ خود را دریافت کرد. وی پس از اینکه ششماه دورهی سربازی را پشت سر گذاشت، برای ادامهی آن به خدمت معلمی درآمد و بهعنوان یک سربازمعلم در دبیرستان شاهپور اهواز مشغول تدریس شد.
«محمد معین» بعد از آن بهطور مستقیم به ریاست دانشسرای شبانهروزیِ اهواز درآمد و در این دوره نیز مطالعات خود را ادامه داد. وی در این دوره راه به دیگر کشورها برد و طیِ یک دورهی نامهنگاری با آموزشگاه روانشناسیِ بروکسل، سعی کرد که علوم روانشناختی را نیز یاد بگیرد و در این حوزه هم از سرآمدان شد. سپس در سال ۱۳۱۸ به تهران آمد. وی به کفالت ادارهی دانشسراها در وزارت فرهنگ مشغول شد و برای دورهی دکتریِ ادبیات و زبان فارسی راهیِ دانشگاه تهران شد. وی در زمان تحصیل در دانشگاه تهران و دانشکدهی ادبیات فارسیِ تهران، به تدریس در این دانشگاه نیز مشغول شد و سِمَت دبیری را از این دانشکده دریافت کرد. «معین» نهایت امر در سال ۱۳۲۱ پایاننامهی دکتریِ خود را با عنوان «مزدیسنا و تأثیر آن بر ادبیات فارسی» تسلیم دانشکدهی ادبیات و زبانفارسی دانشگاه تهران کرد و این پایاننامه توسط دکتر «پورداوود» که خود از بزرگان علم اسطورهشناسیِ ایران بود، تأیید شد و با نمرهی بسیار خوب، تحصیلات خود را در مقطع دکترای ادبیات و زبان فارسی به اتمام رساند.
«محمد معین» پس از اینکه دکترای خود را دریافت کرد، بهعنوان دانشیار در دانشگاه تهران شروع به تدریس نمود. این نکته را بد نیست بدانیم که دکتر «محمد معین» نخستین فارغالتحصیل دکتری در رشتهی زبان و ادبیات فارسی بود. وی در سال ۱۳۲۱ ازدواج کرد و چهار فرزند از ازدواج خود دارد. وی سال ۱۳۲۵ در مرکز ویراست لغتنامهی «دهخدا» مشغول به کار شد، اما بعداً، پس از اینکه این همکاری ادامهدار شد، به دستور خودِ آقای «دهخدا» به سِمَت ریاست این مرکز انتخاب شد و تمامیِ حقوق این لغتنامه در اختیار ایشان برای امر ویراستاری و تنظیم قرار گرفت. وی تا آخرین روز عمرش، ریاست این مجموعه را بر عهده داشت و فعالیتهای ارزندهای در این باب به ثمر رساند، اما یکی از زیباترین بخشهای زندگیِ او که تأثیر فراوانی نیز بر روی فعالیتهای فرهنگیاش بهعنوان استاد دانشگاه تهران داشت، مسافرتهای علمیای بود که وی برای کسب تحصیل و یا ایراد سخنرانیهایی متفاوت به کشورهای دیگر رفت.
دکتر «محمد معین» ابتدا در سال ۱۳۳۳ از سِمَت دانشگاه هاروارد به آمریکا دعوت شد تا در باب ادبیات ایران و فرهنگ مشرقزمین سخنرانیهایی داشتهباشد. او در طیِ این دیدار از تمامیِ مؤسساتی که در حوزهی شرقشناسی فعالیت میکردند، بازدید کرد و از سوی دیگر نیز به کتابخانهها رفت و اطلاعات بسیار گرانبهایی را جمعآوری کرد. او بعد از آن، از سوی دانشگاه تهران، نمایندهی اعزام به کنگرهی خاورشناسی در مونیخ شد و مدتی نیز از عمر خود را در آلمان و سوئیس به تحقیقات بر روی نُسخ خطی مشغول گردید. وی سالهای سال نیز در پروژهی ادبیات خاورزمین در مسکو مشغول به فعالیتهای ادبی گردید. آنچه که کارنامهی دکتر «معین» نشان میدهد، زندگیِ پُرباریست که تماماً در اختیار فرهنگ ایرانزمین قرار گرفتهبود و تمام سعی او بر این بود که بتواند بهترین دستاوردها را برای ایرانزمین در جهت گسترش فرهنگ این کشور به دست آورد.
دکتر «محمد معین» بزرگترین فعالیتش در حوزهی ادبیات، جمعآوری و تدوین «فرهنگنامهی معین» بودهاست؛ این فرهنگنامه کاربردیترین فرهنگ لغات زبان پارسیست که تا به امروز در ایران به انتشار رسیدهاست. دکتر «محمد معین» در روزی که از مطالعات کشور ترکیه بازگشتهبود، در دفتر کار خود در دانشکدهی ادبیات و زبانفارسیِ تهران، سکته میکند و پنجسال آخر عمرش را در حالت اغما میگذارند. او برای معالجه به کانادا فرستاده میشود، اما بهبودی حاصل نمیشود و ناچاراً وی را به ایران انتقال میدهند. در تاریخ ۱۳ تیرماه ۱۳۵۰، بیمارستان فیروزگر تهران سختترین روز ادبیات ایران معاصر را به چشم خود دید… «استاد معین» بزرگمرد ادبیات ایران، در این روز چشم از دنیا فروبست. ولیکن آنچنان خدمات گستردهای به جهان ادبیات کرد که هیچکس از خاطر نخواهد برد. یادش گرامی و راهش پُررهرو باد…
نگارش و گردآوری؛ قجرتایم