نهضت تنباکو؛ آیا خون کشته‌شدگان قیام پایمال نشد؟!

می‌گویند نهضت تنباکو یا جنبش تنباکو، اولین تجربه‌ی مبارزه‌ی علنی در ایران است که مانع نفوذ استعمار شد، اما پایان این قیام با توجه به لغو قرارداد رژی و سپس بخشیدن انحصار صدور تنباکو به یک شرکت فرانسوی، گویی خواست میرزای شیرازی بابت خون‌بهای کشته‌شدگان را هیچ می‌شمارد!
نهضت تنباکو
مقدمه‌ای بر نهضت تنباکو

قبل از پرداختن به ماجرای نهضت تنباکو باید بدانید که سلسله‌ی قاجار در طول حکومت خود دارای نواقص بسیاری بود که مهم‌ترین این نواقص، استبداد و انحطاط اقتصادیِ بیش از حد بود. از یک‌سو شکست از روسیه و اشغال اراضیِ ایران توسط این دولت، از سوی دیگر نفوذ رو به افزایش انگلیس در ایران، نشان می‌داد که هر کدام از این دولت‌ها هر روز در پیِ گرفتن امتیازات بیشتر از ایران بودند. از سوی دیگر مسافرت‌های شاه به دیار فرنگ هزینه‌های بالایی داشت و معمولاً با اعطای امتیازات به روس و انگلیس همراه بود. بی‌عدالتی‌های اقتصادی، نظام خان‌خانی (یا ارباب‌رعیتی؛ نظامی که در آن خان‌ها اجازه داشتند راه‌ها را ببندند و از کاروان‌ها باج بگیرند.)، کاهش دست‌مزد کارگران، زوال صنایع دستی، تنزل ارزش پول ایران، دادن امتیاز بانک شاهنشاهی و استقراضی و امتیاز تلگراف هند، شیلات خزر، کشتیرانی در کارون و بسیاری امتیازات دیگر که بین روس و انگلیس تقسیم شده‌بود، هر روز کشور را بیش‌تر به منجلاب تباهی سوق می‌داد.

حتی امتیاز انحصار مواد خام، احداث راه‌آهن، بهره‌برداری از معادن و جنگل‌ها، و حتی زهکشی و آبیاریِ قنات‌ها به مدت ۷۰ سال در انحصار این دو دولت بود. این دو کشور با دادن رشوه به شاه و «مشیرالدوله» به‌راحتی این امتیازات را دریافت می‌کردند. اوضاع به‌حدی خراب بود که در واقع گویا سند مالکیت ایران و منابع آن را به بیگانگان بخشیده بودند و شاه فقط مشغول خوش‌گذرانی بود. سه‌سال پس از بخشیدن تمام این انحصارات به دولت‌های روس و انگلیس، باز هم شاه به‌خاطر مسافرت‌های خارج و ولخرجی‌های دربار، با مشکلات مالی مواجه شد و باز هم در این سفر خارج خود موافقت کرد که بعد از بازگشت به ایران، قراردادی را با «شرکت تالبوت» امضاء کند و به واسطه‌ی آن، امتیاز تنباکو را به «شرکت رژی» بدهد؛ شرکتی که تحت پوشش «تالبوت» بود. به موجب این امتیاز، شاه تمام امتیاز دخانیات ایران را به شرکت تالبوت و در ادامه به رژی می‌داد؛ در عوض آن‌ها سالانه ۱۵ هزار پوند استرلینگ و یک‌چهارم سود سالانه را به شاه پرداخت می‌کردند. این اقدام بدون مشورت شاه، باعث «جنبش تنباکو» شد.

شاید این پست هم برای شما جالب باشد:  شاهزاده ظل‌السلطان؛ سایه‌ی شاه یا شاهی در سایه!
ناصرالدین شاه قاجار، نهضت تنباکو، جنبش تنباکو
بدون شرح از ناصرالدین‌شاه قاجار
از اعتراض تاجران دخانیات تا روس‌ها

پس از این‌که شاه انحصار تنباکو را به شرکت رژی بخشید، اطلاعیه‌ای صادر کرد و وعده‌ی خرید عادلانه‌ی محصولات را به تاجران و کشاورزان داد، اما بخوانید از آن‌سوی ماجرا؛ توتون و تنباکو از اقلام مهم کشاورزی و صادرات ایران محسوب می‌شد. ۲۰۰ هزار نفر به کِشت و خرید و فروش آن اشتغال داشتند. انحصار این خرید و فروش به انگلستان، منافع بسیاری از مردم را به خطر می‌انداخت. نخستین اعتراضات را تاجران دخانیات شروع کردند؛ چرا که تجارت‌شان مستقیماً در معرض خطر قرار می‌گرفت. در سال ۱۲۶۹خ، نخست به شاه اعلام کردند که حاضرند مالیات بیشتری بدهند، به‌شرطی که امتیاز انحصار دخانیات لغو شود. شاه نپذیرفت و در نتیجه، تجار به صحن شاه‌عبدالعظیم رفته، بست نشستند و اعلام کردند که با قرارداد رژی کنار نمی‌آیند. شاه به دل‌جویی پرداخت و شش‌ماه به آنان مهلت داد، ولی این مهلت هم نتیجه‌ای برای‌شان نداشت و نمی‌توانست جبران خسارت کند.

از طرفی، روس‌ها در منطقه‌ی ساوجبلاغ به کاشت تنباکو اشتغال داشتند و این امتیاز به ضرر آنان هم بود و در نتیجه به این قرارداد اعتراض کردند و آن را ناقض «قرارداد ترکمانچای» شمردند و خواهان لغو آن شدند. شرکت رژی هم ۲۰۰ هزار نفر از اتباع و مستعمرات خود را به‌عنوان کارکنان شرکت وارد ایران کرد و به شهرهای مختلف فرستاد؛ صدهزار مُبلغ مسیحی نیز وارد ایران کرد و کلیسا دایر نمود، کافه و بساط قمار و رقاصان در آن و بساط مشروب‌فروشی را در ایران به‌پا کرد، ضمناً، هر کجا می‌رفتند، با اسب و اسلحه حرکت می‌کردند. زنگ‌خطر در ایران به صدا درآمد؛ زیرا در هند هم با همین روش و به بهانه‌ی حفظ امنیت توانسته بودند که هند را مستعمره‌ی خود کنند و این موضوع به تنهایی باعث اعتراض روسیه هم می‌شد.

شاید این پست هم برای شما جالب باشد:  پزشک احمدی؛ غیر تسلیم و «رضا» کو چاره‌ای؟ + تصاویر
زنان دوره قاجار، نهضت تنباکو، جنبش تنباکو
قلیان‌کشیدن زنان دوره‌ی قاجار
اوج‌گیریِ نهضت تنباکو با صدور فتوا

کم‌کم علما هم بنای اعتراض را گذاشتند؛ اول در شیراز و سپس به سایر شهرها سرایت کرد. در تبریز مردم تمام اعلامیه‌های انگلیسی را از در و دیوار شهر می‌کَندند، پاره می‌کردند و از پذیرفتن خارجیان امتناع می‌نمودند. علمای اصفهان مصرف دخانیات را تحریم کردند. تولیدکنندگان هم یا تمام محصول را آتش می‌زدند، یا به فقرا می‌فروختند و حاضر به فروش آن به شرکت انگلیسی نبودند. در تهران نیز «سیدجمال‌الدین اسدآبادی» به مخالفت علنی با این قرارداد پرداخت که منجر به اخراجش از ایران شد. سپس «میرزای شیرازی» با ارسال تلگرافی از شاه خواست که این قرارداد را باطل کند، اما شاه در پاسخ اظهار ناتوانی کرد. «میرزا شیرازی» نوشت: «اگر تو نمی‌توانی، من به خواست خدا آن را بر هم می‌زنم.» پس از آن، فتوای تحریم تنباکو را داد و استعمال آن را در حکم مبارزه با امام‌زمان شمرد. در همان‌شب حدود صدهزار نسخه از این فتوا در تمام ایران پخش شد.

البته مشخص نیست که فتوای فوق توسط چه گروه یا دسته‌ای به این سرعت در یک‌شب، در تمام ایران پخش شده‌است. پس از آن مردم دیگر سیگار و قلیان نکشیدند، تمام قلیان‌ها را شکستند، تمام توتون‌ها و تنباکوها را نیز به آتش کشیدند؛ تا حدی که حتی در خودِ حرمسرای شاه، «انیس‌الدوله» دستور جمع‌آوریِ قلیان‌ها را داد. در دی‌ماه ۱۲۷۰خ، مردم تهران در منزل «میرزای آشتیانی» در محله‌ی سنگلج تجمع کردند و از آن‌جا به سمت ارگ و کاخ گلستان به‌راه افتادند. زنان نیز پیشاپیش مردان حرکت می‌کردند، فریاد می‌زدند و تأکید می‌نمودند که دولت قصد دارد دین آن‌ها را از بین ببرد، تا فرنگیان سلطه یابند. عده‌ای با مأموران درگیر شدند و در نتیجه، عده‌ای هم کشته شدند. در شیراز نیز چنین شد؛ مردم با مأموران شاه درگیر و کشته شدند. کم‌کم زمزمه‌ی جهاد علیه دستگاه بالا گرفت و کوشش‌های دربار برای خاموشی تأثیری نداشت. «میرزای شیرازی» هم خون‌بهای کشته‌شدگان را فقط لغو قرارداد تنباکو می‌دانست. سرانجام شاه تسلیم و لغو کامل امتیاز اعلام شد. در تاریخ ۱۵ دی‌ماه ۱۲۷۰خ، رژی و دولت حاضر به لغو قرارداد شدند.

شاید این پست هم برای شما جالب باشد:  سینوهه؛ حماقت نوع بشر هرگز از بین نمی‌رود!
نهضت تنباکو، جنبش تنباکو، سیدجمال الدین اسدآبادی، انیس‌الدوله
از راست: سیدجمال‌الدین اسدآبادی – انیس‌الدوله
پایان قیام در هاله‌ای از ابهام!

«میرزای آشتیانی» طیِ پیامی از «میرزای شیرازی» و سایر علما خواست تا مسئله‌ی سایر امتیازات به خارجیان را مسکوت بگذارند؛ در واقع اقدامی مصالحه‌جویانه و سیاسی بود. معلوم نیست که رشوه‌ی دولت یا تهدید دولت، او را وادار به سکوت در قبال سایر امتیازات کرد. (؟) به‌محض فسخ قرارداد، روس‌ها نیز رسماً از تبلیغات علیه این جریان دست برداشتند. اندکی بعد از ختم غائله، پول‌هایی به‌عنوان مستمری به بعضی از آقایان روحانیون پرداخت می‌شد! و همچنین نام عده‌ی جدیدی از روحانیون برای دریافت مستمری به فهرست حکومت افزوده شد!

نهضت تنباکو از این فراتر نرفت، تنها یک امتیاز لغو شد و معلوم نیست که چرا در این حرکت بزرگ، خواهان الغای سایر امتیازات نشدند. این پیروزی بیشتر جنبه‌ی نمادین داشت. در سال ۱۲۷۱خ، توافق شد که دولت بابت غرامت، ۵۰۰ هزار لیره استراینگ بپردازد و ۱۳۹ هزار پوند هم برای خسارت شرکت رژی بابت وسایل پرداخت کند. شاه ناچار شد که از خودِ دولت انگلیس ۵۰۰ هزار پوند وام بگیرد تا بدهیِ دولت انگلیس را پرداخت کند! از همه دردناک‌تر این است که در سال ۱۲۷۱خ، دولت بی‌سروصدا انحصار صدور تنباکو را به یک شرکت فرانسوی داد که دفتر کارش در استانبول بود. شاه این‌بار با روحانیون مشورت کرد، چند نفری مشمول مقرری‌های دولت شدند و نتیجه این‌که دیگر هیچ اعتراضی به این امتیاز صورت نگرفت!

نهضت تنباکو، جنبش تنباکو، میرزای شیرازی
متن فتوای میرزای شیرازی در جریان نهضت تنباکو، درباره‌ی تحریم تنباکو

نگارش و گردآوری؛ قجرتایم
منابع؛
تاریخ بیداریِ ایرانیان، ناظم‌الاسلام کرمانی
تحریم تنباکو، ابراهیم تیموری، چاپ سال ۱۳۶۱خ
انقلاب ایران، ادوارد گرانویل براون، ترجمه‌ی احمد پژوه
تاریخ دخانیه، شیخ حسن کربلایی
تحریم تنباکو، محمد زنجانی

اگر به «تاریخ» علاقه‌مند هستید؛ پیشنهاد می‌کنیم حتما در اینستاگرام خود به خانواده‌ی بزرگ ۳۴۰,۰۰۰ نفری «قجرتایم» بپیوندید! صفحه‌ی اینستاگرام ما به صورت «روزمره»، بروزرسانی می‌شود؛ پس همین حالا افتخار بدهید و در اینستاگرام خود شناسه‌ی «QajarTime» را جستجو و فالو کنید.

5/5 - (1 امتیاز)

2 پاسخ

  1. انگار بدگویی و تخریب قاجار تبدیل به رویه شده و چون لایک خورش خوبه هر کی میاد یه چرت و پرتی نسبت میده به اون بیچاره ها، این قراردادهایی که بسته میشدن در این زمان اسمش جذب سرمایه گذار هست، وقتی من نمیتونم منابعمو استخراج کنم یا کارهای مربوط به زیر ساخت مملکت رو انجام بدم باید چیکار کنم؟ مجبورم سرمایه گذار جذب کنم، سرمایه گذار هم میاد سود کنه، اون سودشو میکنه منم کارم انجام میشه، این کجاش بده؟ قرارداد تنباکو رو خوندین شما یه بار؟ فصل شش این قرارداد میگه صاحب این امتیاز باید کشاورز رو در موضوع قیمت راضی کنه، اگر کشاورز احساس کنه قیمت ارزان هست و ضرر میکنه در اینجا کار به محکمه عادله میره و اونجا حکم میشه که حق با کیه، صاحب قراردادرو موظف میکنه تنباکوی کشت شده رو خریداری کنه و پولشم نقد در اختیار کشاورز قرار بده، منتها اینجا دست بازاریا و روحانیون کوتاه میشد از این سود سرشار به همین خاطر به همش زدن، نمیدونم چرا شما نمیخواین واقعیت رو در مورد قاجار بگین، با این حرفها ارزش صفحتونو پایین نیارین

    1. گرامی، تا حدودی با پیام شما موافق هستم، اما نمی‌توان تمام منابع را با چنین دیدگاهی به حراج گذاشت و با تنها یک امضاء از کنار منافع ملی گذشت؛ به‌علاوه این‌که بخواهیم خوب و بدی مطلق برای یک سلسله تعیین کنیم که اساساً غلط است! دیگر موضوعات و مطالب وب‌سایت را هم مطالعه و بررسی فرمایید… زنده باشید و سلامت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *