در این پُست از آخرین نبرد بین اعراب و اسرائیل معروف به «جنگ یوم کیپور» را میخوانید؛ نبردی که چهرهی منطقه را برای سالها تغییر داد. کمی به عقب برگردیم؛ ۱۴ مِی ۱۹۴۸م در تاریخ اعراب به «روز نکبت» معروف است؛ زیرا آیندهی مناطق عربی را تغییر داد؛ تغییر به روزهای سیاهی که در تاریخ ثبت شدهاست. تنها یکروز پس از تشکیل اسرائیل، اعرابی که از وجود این همسایهی جدید ناراضی بودند، حملهی همهجانبهای را بر علیه این موجود اضافی ترتیب دادند. بعد از آنهم چندین مرتبه با یکدیگر پنجه در پنجه شدند، اما گویی قدرت اسرائیل بر زور اعراب چربیده بود.
در جنگ قبلی (جنگ ششروزه) اعراب شکست سنگینی خورده بودند؛ شکستی که به قیمت شکستهشدن بُتی بهنام «جمال عبد الناصر» تمام شدهبود. اکنون زمان انتقام است! آمریکا بیمحابا از اسرائیل حمایت میکرد و مصر نیز باید سراغ یک دوست قوی را بگیرد؛ شوروی! اینبار کمونیستها برای «محمد انور السادات» و ارتش وی سورپرایزی ویژه داشتند؛ سورپرایزی که در واقع همه را سورپرایز کرد! البته «انور سادات» در جنگ تنها نبود، بلکه «حافظ اسد» هم به یاریِ این دوست قدیمی آمده و همهچیز آمادهی یک نبرد تمامعیار بود. فرماندهان، روز کیپور که از اعیاد دینیِ یهود است را انتخاب کردند؛ روزی که یهودیها به کنیسه میروند.
سرانجام در تاریخ ششم اکتبر ۱۹۷۳م روز موعود فرا رسید؛ ارتش مصر از کانال سوئز گذشت و قدم به صحرایی گذاشت که ششسال قبل از آن، از دست دادهبود. سوریها نیز نبرد را از جولان آغاز کردند. اکنون صحرای سینا و بلندیهای جولان، جولانگاهِ اعراب شدهاست. صدای پای اعراب بیش از پیش برای یهودیها به گوش میرسید و زمان آن رسیده که اسرائیلیها کاری کنند. پیشتر نوشتیم که مصر و سوریه یک حملهی همهجانبه به اسرائیل را ترتیب دادند. اسرائیلیها اما به سراغ استراتژیِ قدیمیِ خود رفتند؛ استراتژیای که بارها آنها را نجات دادهبود. پرواز جنگندههای اسرائیلی میرفت که معادلهی جنگ را تغییر دهد، اما دوستی با کمونیستها بخش پیشبینینشدهی جنگ بود!
موشکهای پیشرفتهی سام که سوغات مسکو بودند، جنگندههای اسرائیلی را به آتش میکشید. هواپیماهای صهیونیستی در آسمان سینا فروغ چندانی نداشتند و شوک بزرگی بر پیکرهی ارتش اسرائیل وارد شد. در جبههی جولان نیز اوضاع وخیم گزارش میشد و سوریها خودشان را به مرزهای مشترک رساندهبودند. هر گام پیشرفت ارتش سوریه، دولت یهود را یکقدم به پایان خود نزدیکتر میکرد! بهناچار تانکهای اسرائیلی در صحرای سینا حرکت کردند، اما اینمرتبه نوبت هنرنماییِ سوغات دوم روسها بود؛ موشکهای ضد تانک ۹کی۱۱ مالیوتکا (AT-3 Sagger) که صحرای سینا را به جهنم صهیونیستها تبدیل کردند. نیمی از تانکهای موجود در صحرای سینا نابود شد و اکنون نوبت اسرائیلیهاست که قدرت خود را به دشمن نشان دهند.
اسرائیل با تبلیغات فراوان، ضد حملهی خود را آغاز کرد، اما نتیجهای جز شکستی هولناکتر نداشت. فرماندهان صهیونیستی تصمیم گرفتند که تمرکز ارتش را بر جبههی جولان قرار دهند و کار برای سوریها سخت میشد. حملهی شبانهی ارتش اسرائیل با کمک تجهیزات نبرد شبانهی شوروی توسط سوریها دفع شد، اما آنها دستبردار نبودند. تانکهای اسرائیلی با شکستن خط سوریها، راهیِ دمشق شدند. «حافظ اسد» و فرماندهانش بیش از پیش تحت فشار قرار گرفتند و اکنون زمان تصمیمی تاریخی فرا رسیدهاست. «حافظ اسد» برای کاهش تهدیدها از شهر دمشق، از «انور سادات» درخواست کمک کرد و «انور سادات» نیز باید تصمیمی سرنوشتساز میگرفت. تانکهای مصری از حمایت آتش موشکهای سام خارج شدند تا فشار از نیروهای سوری کاسته شود؛ این بزرگترین اشتباه «انور سادات» بود؛ اشتباهی که ورق را برگرداند. سپس یکی از بزرگترین نبردهای تانک در تاریخ به وقوع پیوست؛ تانکهای اسرائیلی موضع بهتری داشتند و از طرفی، جنگندههای اسرائیلی بدون ترس از موشکهای سام، وارد عمل شدهبودند. ۲۶۰ تانک مصری فقط در مقابل ۲۰ تانک اسرائیلی؛ حاصل این نبرد، وحشتناک بود و اوضاع جنگ در حال تغییر…
آمریکا به یاریِ اسرائیل آمد تا انتقال جنگافزارها انجام شود؛ سیل سلاحهای غربی به سمت جنگ یوم کیپور روانه شدهاست. موسم آن رسیده که یهود برگ طلاییِ خود را بازی کند و ضربهی نهاییِ اسرائیل در راه است. موشکهای سام که تاکنون جان مصریها را نجات دادهبودند، توجه ارتش اسرائیل را به خود جلب کرد. موشکهای سام باید از بین میرفتند، اما چگونه؟ یگانهایی از مصر مسئولیت دفاع از سواحل سوئز را بر عهده گرفتهبودند و اسرائیل هم باید از بین این یگانها بهسلامت میگذشت. اگر اسرائیلیها از سوئز عبور میکردند، دقیقاً پشت سرِ مصریها موضع میگرفتند. دریاچهی المُرَه بخش عمیق کانال بود که به دلیل عدم اهمیت استراتژیک، توسط مصریها حفاظت نمیشد. اسرائیلیها که از یکسال قبل از آن، فکر اینروز را کردهبودند، یک پُل معلق را از قبل آماده نموده و به آب انداختد و از آن عبور کردند. اکنون نیروهای اسرائیلی دقیقاً پشت سرِ مصریها قرار گرفتهبودند؛ ترس و تعجب تنها چیزی بود که در چشمان نظامیان مصری دیده میشد. نیروهای اسرائیلی فقط به یکچیز فکر میکردند؛ آتشزدن موشکهای سام!
بعد از شلیک به پرتابگرهای موشک سام، مصریها دست توانای خود را از دست دادهبودند و دیگر نمیتوانستند که حریف جنگندههای اسرائیلی شوند. هواپیماهای اسرائیلی، صحرای سینا را به جهنم مصریها تبدیل کردند. مصر که قدرتمندترین ارتش عربیِ آنزمان به حساب میآمد، کاملاً پشتدست خورده بود. سپس «انور سادات» درمانده، دستبهدامن شوروی شد. نیروهای مشترک آمریکا و شوروی به منطقه اعزام شدند و سرانجام روز ۲۵ اکتبر ۱۹۷۳م جنگ یوم کیپور به پایان رسید. این روایت آخرین نبرد گستردهی اعراب و اسرائیل است. «انور سادات» خسته و ناامید دیگر نای جنگ ندارد، اما مهمتر از آن، صحرای سینا را هم از دست دادهاست. چهار سال بعد ماجرا تغییر کرد؛ «انور ساداتِ» مبارز، تغییر سیاست داده و در نهایت با دشمن قدیمیِ خود صلح میکند، اما همه میدانیم که این صلح به قیمت جان او تمام میشود. «حافظ اسد» نیز تا آخرین لحظهی عمر خود دست از نبرد نکشید و همواره برای بازپسگیریِ جولان تلاش کرد. در ادامه، تصاویری مرتبط با این روایت را مشاهده میکنید.
تصحیح و تکمیل؛ قجرتایم
نگارش و گردآوری؛ تلگرام اسرار تاریخی