بهار سال ۱۹۴۴م فرا رسیده بود؛ بهاری که نوید عملیاتی عظیم بهنام نبرد نرماندی از سوی متفقین را به آلمان میداد. در این زمان تقریباً سراسر دنیا بر ضد ارتش آلمان و ژاپن وارد جنگ شدهبودند. زرادخانهی عظیم آمریکا بهطور کامل به کار افتادهبود و میلیونها سرباز تازهنفس عازم میدان جنگی بودند. ارتش روسیهی شوروی حملههای تازهی خود را با فرا رسیدن بهار و آبشدن یخها آغاز کرده و در جبههای به طول پنج هزار کیلومتر، کاریترین ضربهها را بر ارتش آلمان که در حال عقبنشینی بود، وارد آورد. نیروهای مشترک انگلیس، آمریکا و کانادا نیز سرانجام آمادهی بزرگترین حملهی تاریخ به خاک اروپا شدند.
جبههی دوم بر ضد ارتش آلمان از دو سال پیش مورد گفتوگوی متفقین بود. ارتش سرخ شوروی تا بهار سال ۱۹۴۴م به تنهایی در برابر سربازان آلمانی میجنگید و در جبههی غرب خبری نبود. تنها در ایتالیا بود که ارتش انگلیس و آمریکا بر ضد نیروهای آلمانی میجنگیدند و به پیش میرفتند. پیادهکردن نیرو در فرانسه و بازکردن جبههی دوم، سرانجام پس از تهیهی مقدمات بسیار در روزی چون امروز؛ یعنی صبح روز ششم ژوئن ۱۹۴۴م آغاز شد. البته انتخاب روز ششم ژوئن خود داستان جالبی دارد. آلمان از طریق جاسوسهای خود بهطور پراکنده مطلع شدهبود که بهزودی در غرب، جبههی دوم باز میشود و تقریباً مکان حمله را که سواحل شمال فرانسه بود میدانستند، اما از روز آن مطلع نبودند.
در روزهای نخست ژوئن طوفان به مدت سه روز آغاز شدهبود و همین طوفان آلمانیها را به اشتباه انداخت. فیلدمارشال «اروین رومل» که معتقد بود در این طوفان، حادثه و حملهای روی نخواهد داد، برای دیدار با «آدولف هیتلر» به آلمان رفت و فرماندهی جانشین او در آن شب در کنار یک دختر به خوشگذرانی سرگرم بود، اما در جبههی متفقین، دو روز پیش از حمله، «جیمز استگ» افسر هواشناسیِ نیروی هوایی، طوفان را پیشبینی کرد. ژنرال «دوایت آیزنهاور» فرماندهی نیروهای متفقین عملیات را به تعویق انداخت. روز بعد «جیمز استگ» اطمینان داد که بدترین بخش طوفان سپری شدهاست و «دوایت آیزنهاور» نیز با علم به اینکه اگر اکنون دستبهکار نشود، فرصت استفاده از جزر و مَد را به مدت یکماه از دست خواهد داد، دستور پیشروی را صادر نمود. همتای آلمانیِ «جیمز استگ» در پاریس نتوانست که بهبود وضع هوا را در روزهای آینده تشخیص دهد و شاید همین فرصتهای کوچک است که سرنوشت ملتها را رقم میزند!
به هر روی تهاجم به فرانسه درست پیش از سپیدهدم ششم ژوئن آغاز شد. تقریباً ۲۰۰ هزار تَن در همان روز در عملیات دریایی شرکت کردند که دو سومِ این نیروها انگلیسی بودند؛ ۱۴ هزار و ۶۷۴ مرتبه پرواز انجام گرفت! صبر کنید! بگذارید روشنتر بنویسم! در سال ۱۹۴۰م قوای آلمان هنگام یورش به فرانسه، برای هر لشکر مهاجم ۱۹ هواپیما داشتند و در تهاجم به روسیه ۲۶ هواپیما. در ششم ژوئن ۱۹۴۴م متفقین برای هر لشکر ۲۶۰ هواپیما داشتند! نه نیروی هواییِ آلمان و نه زیردریاییهای آن کشور نتوانستند در عملیات شرکت کنند. ارتش آلمان از این حجم نیرو در خاک فرانسه، کاملاً غافلگیر شد! نقطهای که برای پیادهکردن سربازان انتخاب شدهبود، ساحل نورماندی در شمال فرانسه و کنار دریای مانش بود که روبهروی کرانههای انگلیس قرار داشت.
آلمانیها در کنار ساحل، پناهگاههای بتُونیِ مستحکمی ساخته بودند، نخست هزاران هواپیما این استحکامات را مورد حمله قرار دادند و هزاران تُن مواد منفجره بر روی آنها فرو ریختند و آنگاه کشتیهای بزرگ و کوچک به ساحل دشمن نزدیک شدند و تا شامگاه بیش از ۱۵۰ هزار سرباز وارد خاک فرانسه شدند. ارتش آلمان در سراسر خط ساحلیِ شمال فرانسه ۶۰ لشکر در اختیار داشت. خطهای دفاعیِ آلمان عبارت بود از استحکامات بتُونی و مینهای بسیار زیاد در کنار ساحل و زیر آب دریا. توپهای ثابت، میانهی دریا را هدف قرار میداد و توپخانهی متحرک نیز از ساحل دفاع میکرد. سربازان آلمانی پشت این خط دفاعیِ مستحکم آمادهی روبهروشدن با حملهی دشمن بودند، ولی شدت حمله و غافلگیری، ضربتی سخت بر ارتش آلمان وارد آورد.
بمباران شدید هوایی، شبکهی آژیر خطر و پلهای ارتباطی را کاملاً فلج کرد. نخستین هدف متفقین، در ابتدای پیادهشدن در خاک فرانسه، تحکیم موقع دفاعیِ ساحلی بود. نخست میبایست مینها پاک شوند و جای پای محکمی در ساحل بهدست آید تا بقیهی سربازان به راحتی در ساحل پیاده شوند. نبردی سخت که تا روز ۲۶ ژوئن ادامه داشت. در این روز مقاومت ارتش ساحلیِ آلمان به پایان رسید و شهر کان در فرانسه به تصرف درآمد. شمار تلفات آلمان به بیش از ۱۶۰ هزار نفر رسیدهبود. در روز ۱۷ جولای فیلدمارشال «اروین رومل» در اتومبیل خود مورد حمله هواپیماهای شکاریِ انگلیس قرار گرفت و به شدت زخم برداشت. در این وقت بیش از یکمیلیون سرباز انگلیسی و آمریکایی در خاک فرانسه پیاده شدهبودند و به سرعت بهسوی پاریس، پایتخت فرانسه پیش میرفتند و در روز ۲۵ آگوست نیز نخستین سربازان متفقین به حومهی پایتخت رسیدند. نهضت مقاومت فرانسه که سالها در خاک فرانسه بر ضد نیروهای آلمانی میجنگید، به نیروهای متفقین پیوست و پادگان آلمانی تسلیم شد و سرانجام در روز ۲۶ آگوست، «شارل دو گل» فرماندهی ارتش نجاتبخش فرانسه در میان شادی و هلهلهی مردم پاریس وارد پایتخت شد.
قابل ذکر است که ارتش هفتم آلمان با دادن ۴۲۰ هزار نفر تلفات بهکلی نابود شدهبود! حملهی تابستانیِ ارتش سرخ نیز در این وقت با سرعتی برقآسا آغاز شدهبود. پیشرفت قوای شوروی با یک حملهی فرعی از فنلاند آغاز شد و آنگاه متوجه مرز لهستان گردید و در کمتر از یکماه، بیش از ۶۰۰ کیلومتر در جبههی دشمن رخنه کرد! تلفات ارتش آلمان وحشتناک بود؛ حدوداً ۲۵ لشکر یکسره از میان رفت و همین تعداد هم به محاصرهی ارتش سرخ درآمدهبود! در جبههی جنوبی نیز ارتش روسیه بهسوی رومانی پیش رفت و ۱۶ لشکر آلمانی را از میان برد! اکنون راه سربازان روسیه بهسوی وین و برلین هموار شدهبود؛ شکست «آدولف هیتلر» و نابودیِ رایش سوم نزدیک بود که البته در پست «پایان دیکتاتور؛ خودکشی «آدولف هیتلر» و «اِوا براون» + تصاویر و فیلم» به آن پرداختهایم. در بخش پایانی تصاویری مرتبط با نبرد نرماندی را مشاهده میکنید.
فیلمی جذاب و رنگی شده از نبرد نرماندی در سال ۱۹۴۴ میلادی
نگارش و گردآوری؛ قجرتایم