آتش‌زدن سینما رکس آبادان کار چه‌کسانی بود؟ + فیلم و آلبوم تصاویر

در فضای آن روزگار شما می‌توانستید هر کاری را به‌ ساواک و رژیم حاکم مرتبط کنید و البته بدون نیاز به ادله‌ی خاصی، توسط عموم مردم پذیرفته می‌شد؛ اما با دید تاریخی، آتش‌زدن سینما رکس آبادان کار چه‌کسانی بود؟ هدف جنایت‌کاران برای این کار چه بود؟ در ادامه همراه باشید!
سینما رکس

۲۸ مردادماه ۱۳۵۷ مصادف است با سالگرد آتش‌سوزی در سینما رکس آبادان که به کشته و زخمی‌شدن بیش از ۶۳۰ تَن از تماشاگران انجامید؛ آن‌ها در حال تماشای فیلم «گوزن‌ها» به کارگردانی و نویسندگیِ «مسعود کیمیایی» در سینمای شهرشان بودند. این واقعه به رویدادهای انقلاب در ایران شتاب بیشتری بخشید. تنها چند ساعت پس از آن، اعلامیه‌ای در سطح شهر آبادان پخش شد که شهربانی و ساواک را عامل آتش‌سوزی معرفی می‌کرد. در فضای ملتهب انقلابیِ آن دوران، به‌زودی این شعار در سراسر ایران سر داده‌شد که «رکس آبادان را شاه به آتش کشید!»

تصاویر سینما رکس آبادان
پوستر اکرانی فیلم گوزن‌ها در سینما رکس آبادان
عکس های سینما رکس آبادان
تیتر روزنامه‌ی اطلاعات پس از آتش‌سوزی سینما رکس آبادان

در آن دوره دیگر کسی به حکومت وقت اعتمادی نداشت و هرچه گفته می‌شد، دروغ و خلافش را به حساب می‌آوردند. سینما رکس آبادان سی‌اُمین سینمایی بود که طیِ یک‌ماه پیش از این حادثه در ایران به آتش کشیده شده‌بود و رَد پای انقلابیون در این آتش‌سوزی‌های زنجیره‌ای به چشم می‌خورد. این ادعا را می‌توان با رجوع به سخنان اشخاصی مانند «فرج‌الله سلحشور» نیز تأیید کرد. «سلحشور» که خود را سینماگری حزب‌اللهی می‌نامد، در سال ۱۳۹۱ گفت: «من از کسانی بودم که قبل از انقلاب سینما آتش زدم و متأسفانه بعد از انقلاب برای‌‌ همان سینما‌ها موزه درست شد و هنوز هم از آن‌ها حمایت می‌شود.» حتی پس از انقلاب «سلحشور» بارها به سینمای ایران توهین کرده‌بود. در سال ۱۳۹۰ او با انتقاد از تلاش یک تهیه‌کننده برای دعوت از «آنجلینا جولی» هنرپیشه‌ی پُرآوازه‌ی هالیوود به ایران، گفت که «سینمای ایران «فاحشه‌خانه» است؛ هنرپیشه‌های زن ایران خودشان یک‌پا «آنجلینا جولی» هستند و سینمای ایران باید هم برای ادامه‌ی فعالیت خود فاحشه‌ی بین‌المللی بیاورد!»

سینما رکس آبادان
پایین از راست: فرج‌الله سلحشور – آنجلینا جولی!
سینما رکس آبادان
تیتر روزنامه‌ی اطلاعات پس از آتش‌سوزی سینما رکس آبادان

بگذریم، اما چه‌کسی سینما رکس را به آتش کشید؟ در ارتباط با این جنایت آشکار در همان زمان فردی به‌نام «حسین تکبعلی‌زاده» توسط شهربانی دستگیر شد و به زندان رفت؛ اما در آن روزها موقعیت مناسبی برای محاکمه‌ی او پیش نیامد، پس چندماه بعد با پیروزیِ انقلاب در ایران، از زندان آزاد شد! فراموش نکنید که در این مدت «تکبعلی‌زاده» بارها به طرق مختلف به جنایت خود اعتراف کرده و حتی عکس او در روزنامه‌های وقت چاپ شده‌بود، اما برخی از مقامات وقت قصد جلوگیری از افشای حقایق را داشتند.

شاید این پست هم برای شما جالب باشد:  جنگ ویتنام؛ عکس ادی آدامز، روند جنگ را تغییر داد!

«تکبعلی‌زاده» سرانجام تصمیم گرفت نامه‌ای به دفتر «آیت‌الله خمینی» بنویسد و کسب تکلیف کند:

«بسم‌الله قاصم‌الجبارین… من حسین، یکی از فرزندان جانباز اسلام، بی‌گناه و طبق یک توطئه‌ی حساب‌شده در معرض اتهام آدم‌سوزیِ سینما رکس آبادان قرار گرفته‌ام و عکسم را هم در مجله‌ی جوانان چاپ کرده‌اند… و اینک که به خواست پروردگار بلندمرتبه و قیام تمام اقشار ملت، طاغوت نابود شده و اسلام چهره‌ی پیروزمند و عدالت‌پرور خود را نشان داده‌است. من که قرار بود از سوی روحانیت مبارز این مأموریت چندش‌آور را به عهده داشته‌باشم، اینک با تغییر رژیم خودکامه‌ی محمدرضایی به جمهوریِ رهایی‌بخش اسلامی، ساواکی معرفی شده‌ام. اینک با این وضعی که برایم پیش آمده، نمی‌توانم برای امرار معاش خود و خانواده‌ام اقدام به کارکردن کنم و نه می‌توانم در جلسات ثمربخش روشنگرانه‌ی آیات عظام و برادران سخنور حاضر شوم. از آن رهبر آگاه و پدر مهربان و دلسوز تقاضا دارم که ترتیبی دهید که هرچه زودتر به کارم رسیدگی شود.»

سینما رکس آبادان
حسین تکبعلی‌زاده
سینما رکس آبادان
استاندار خوزستان: آتش‌سوزی سینما رکس کار یک مسلمان نیست!

سرانجام بعد از دو سال خواهش و تمنا و تحصن و اعتراض خانواده‌های قربانیان سینما رکس و بارها سرکوب اعتراض‌ها به‌نام «ضد‌ انقلاب»، «تکبعلی‌زاده» دوباره دستگیر شد و سرانجام محاکمه گشت. درباره‌ی «حسین تکبعلی‌زاده» و این‌که انگیزه‌ی اصلی‌اش از آتش‌زدن سینما چه بود، جز اعترافاتی که خودش در دادگاه انقلاب که به ریاست «سیدحسین موسوی تبریزی» برگزار شد و گفت‌وگوهایی که با روزنامه‌ها و مجلات آن‌زمان داشت، تقریباً اطلاعات بیشتری وجود ندارد. در روایت او «فرج‌الله بذرکار»، «یدالله محمدی‌پور» (معروف به زاغی) و «فلاح»نامی همراه و هم‌دست او در فاجعه بودند؛ قصدشان بیداریِ روح انقلابی در آبادان بود و ابتدا قصد آتش‌زدن سینما سهیلا را داشتند، اما به دلایلی که در ادامه از زبان خودِ «تکبعلی‌زاده» می‌خوانید، بازگشتند. سپس تصمیم گرفتند تا برای شنیدن یک سخنرانی به حسینیه‌ی اصفهانی‌ها بروند، که در میان راه سینما رکس را دیدند.

شاید این پست هم برای شما جالب باشد:  صبر ایرانیان؛ اگر نان نیست، آفتاب جهان‌تاب هست!
سینما رکس آبادان
مردم داغ‌دیده‌ی آبادان بر بالین از دست رفتگان…

در دادگاهی که چهارم شهریورماه ۱۳۵۹ در سالن سینما نفت برای مجازات عاملین آتش‌‌سوزی سینما رکس برگزار شد، «حسین تکبعلی‌زاده» خود را چنین معرفی کرد:

«من معتاد به هروئین و حشیش و کارگر جوشکار بودم و دوافروشی می‌کردم. در محله با «اصغر نوروزی» آشنا شدم و توسط وی کم‌کم به جلسات درس قرآن که در مسجد تشکیل می‌شد راه پیدا کردم… من و «فرج‌الله بذرکار» و «حیات» در جلساتی که در مسجد قدس (فرح‌آباد سابق) با آقای «محمد رشیدیان»، «ابولپور» و «عبدالله لرقبا» داشتیم، قرار بر این شد که به کارهایی دست بزنیم. «فرج‌الله» بیشتر از من و «حیات» با آن‌ها در تماس و ارتباط بود. چند جلسه هم در «سیک‌لین» به منزل «رشیدیان» رفتیم. چون ما با رژیم شاه مخالف بودیم، باید کارهایی می‌کردیم. به‌اتفاق «فرج‌الله بذرکار» و «حیات»، مدتی قبل از آتش‌سوزی سینما رکس با مقداری بنزین سوخت هواپیما که «عبدالله لرقبا» برای ما تهیه کرده‌بود، به محل دفتر حزب رستاخیز (که از مدت‌ها قبل تعطیل بود) رفتیم و با شکستن پنجره‌ی دفتر حزب، بنزین را به داخل آن ریختیم و آن‌جا را به آتش کشیدیم.

چون دفتر خالی و کسی در آن نبود و وسایل چندانی هم نداشت، حریق زود خاموش گردید و سر و صدای آن‌چنانی در شهر ایجاد نکرد. هیچ‌کس متوجه ما نشد و از آن‌جا دور شدیم. بعد از این کار، تصمیم گرفتیم کاری بکنیم که سر و صدای زیادی به همراه داشته‌باشد. ما می‌خواستیم کاری بکنیم که مردم به خیابان کشیده شوند. تا آن‌موقع در آبادان، خبری از تظاهرات نبود… در جلساتی که مجدداً در مسجد قدس (فرح‌آباد سابق) با آقای «رشیدیان» (آموزگار و نماینده‌ی سابق آبادان در مجلس شورای اسلامی)، «ابولپور» (دانشجوی سابق دانشکده‌ی نفت و رئیس آموزش‌و‌پرورش آبادان)، «عبدالله لرقبا» (عضو انجمن اسلامیِ فرودگاه آبادان) داشتیم، قرار بر این شد که در یکی از سینماهای آبادان، حریق ایجاد کنیم. بارِ اول سینما سهیلا را انتخاب کردیم. بعد از ارزیابی از موقعیت آن‌جا، به دلایل زیر نقشه‌ی خود را عملی ننمودیم:

اولاً وجود درب‌های اضطراری در دو طرف سالن اصلی که به آسانی راه گریز به خیابان‌های اطراف داشت. دوم بوفه‌ی سینما طوری قرار گرفته‌بود که کارکنان بوفه، قسمت جلو را می‌دیدند و در ضلع دیگر باجه‌ی فروش بلیط و مسئول ورود و کنترل بلیط به راحتی توقف ما را برای انجام کار می‌دید و در داخل سالن نمایش، در حضور تماشاچیان نیز امکان ایجاد حریق نبود؛ زیرا با اولین شعله‌ی آتش، همه‌ی تماشاچیان متوجه می‌شدند و می‌توانستند از سالن به راهروها و از آن‌جا خود را به خارج از سینما برسانند و حریق به موقع خاموش شود و ما هم دستگیر شویم. در نتیجه، بدون این‌که کاری انجام گیرد، هر یک از ما با در دست داشتن پاکتی که ظاهراً آن را به صورت مواد خوردنی و یا پسته و نوشابه در دست گرفته‌بودیم، در پایان فیلم از سینما خارج شدیم. بعد از این عدم موفقیت، سینما رکس را ارزیابی کرده و تصمیم گرفتیم تا نقشه‌ی خود را در آن‌جا پیاده کنیم…!»

صحبت‌های تیمسار و عزاداری مردم آبادان پس از وقوع جنایت…

شاید این پست هم برای شما جالب باشد:  بابک خرمدین؛ رهبر مبارزان ایرانی چگونه درگذشت؟ + تصاویر

در نهایت با ۵۰ ساعت محاکمه، ۲۰ جلسه‌ی دادگاه در محل سینما نفت آبادان، شش حکم اعدام، چهار حکم اعدام غیابی، ۱۵ حکم زندان و پنج تبرئه، پرونده‌ی حقوقیِ آتش‌سوزیِ سینما رکس پس از دو سال در شهریورماه ۱۳۵۹ بسته‌شد. «حسین تکبعلی‌زاده» در تاریخ پنجشنبه ۱۳ شهریورماه ۱۳۵۹ به همراه سروان «منوچهر بهمنی»، «علی نادری» مدیر سینما رکس، «اسفندیار رمضانی» مدیر داخلیِ سینما، سرهنگ «سیاوش امینی آل آقا» رئیس سابق اطلاعات شهربانیِ آبادان و «فرج‌الله مجتهدی» به دار آویخته شد و داستان آتش‌زدن سینما رکس در آتش جنگی تحمیلی و دردهای بعدیِ آبادان گم شد، اما به نظر می‌رسد که این فاجعه کماکان به پایان نرسیده‌است و تاریخ باید درباره‌ی این حادثه‌ی تلخ، قضاوت کند؛ تاریخی که ظاهراً هنوز زمانش نرسیده‌است؛ جمله‌ای که «تکبعلی‌زاده» در دادگاه بیان کرد…! در ادامه تصاویری مربوط به روزهای تلخ در آبادان را مشاهده می‌کنید. (۱۸+)

توضیح تأمل‌برانگیز «محسن صفایی فراهانی» درباره‌ی آتش‌زدن سینما رکس آبادان!

سینما رکس آبادان
سینما رکس آبادان پس از آتش‌سوزی
سینما رکس آبادان
مردم داغ‌دیده‌ی آبادان بر بالین از دست رفتگان…
سینما رکس آبادان
بازدید از سینما پس از وقوع این حادثه‌ی تلخ
سینما رکس آبادان
مردم داغ‌دیده‌ی آبادان بر بالین از دست رفتگان…
سینما رکس آبادان
بازدید از سینما پس از وقوع این حادثه‌ی تلخ
سینما رکس آبادان
مردم داغ‌دیده‌ی آبادان بر بالین از دست رفتگان…
سینما رکس آبادان
وضعیت سینما پس از آتش‌سوزی
سینما رکس آبادان
وضعیت سینما پس از آتش‌سوزی
سینما رکس آبادان
انتقال مجروح‌شدگان این حادثه به اورژانس
سینما رکس آبادان
نمای بیرونی پس از آتش‌سوزی…
سینما رکس آبادان
مردم داغ‌دیده‌ی آبادان بر بالین از دست رفتگان…
سینما رکس آبادان
مردم داغ‌دیده‌ی آبادان بر بالین از دست رفتگان…
سینما رکس آبادان
مردم داغ‌دیده‌ی آبادان بر بالین از دست رفتگان…
سینما رکس آبادان
حمل و انتقال کودکی آسیب‌دیده در آتش‌سوزی…
سینما رکس آبادان
مادر داغ‌دیده‌ی آبادانی پس از وقوع این حادثه…
سینما رکس آبادان
جنازه‌ای با وضعیت صد در صد سوختگی…
سینما رکس آبادان
مردم داغ‌دیده‌ی آبادان بر بالین از دست رفتگان…
سینما رکس آبادان
مردم داغ‌دیده‌ی آبادان بر بالین از دست رفتگان…
سینما رکس آبادان
مردم داغ‌دیده‌ی آبادان بر بالین از دست رفتگان…
سینما رکس آبادان
دادگاه اجرای احکام سینما رکس آبادان
سینما رکس آبادان
دادگاه اجرای احکام سینما رکس آبادان
سینما رکس آبادان
دادگاه اجرای احکام سینما رکس آبادان
سینما رکس آبادان
سینما رکس آبادان پس از آتش‌سوزی…
سینما رکس آبادان
سینما رکس آبادان پس از آتش‌سوزی…
سینما رکس آبادان
چهلمین سالگرد آتش‌سوزی…
سینما رکس آبادان
یادشان گرامی…

نگارش و گردآوری؛ قجرتایم

اگر به «تاریخ» علاقه‌مند هستید؛ پیشنهاد می‌کنیم حتما در اینستاگرام خود به خانواده‌ی بزرگ ۳۴۰,۰۰۰ نفری «قجرتایم» بپیوندید! صفحه‌ی اینستاگرام ما به صورت «روزمره»، بروزرسانی می‌شود؛ پس همین حالا افتخار بدهید و در اینستاگرام خود شناسه‌ی «QajarTime» را جستجو و فالو کنید.

4.6/5 - (34 امتیاز)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *