تاریخ ژاپن؛ آموختن یا خیانت، استعمار و غرب‌زدگی؟! + تصاویر

بیش از صدسال است که ما ایرانی‌ها خود را با ژاپن مقایسه می‌کنیم. برای فهم این‌که ژاپن چگونه و چه هنگام ژاپن شد، باید به نیمه‌ی دوم قرن نوزدهم برویم. در این جستجو به نامی بزرگ برمی‌خوریم، مردی بی‌همتا در تاریخ ژاپن مدرن: امپراتور مِیجی، اما واقعاً چقدر از تاریخ ژاپن می‌دانیم؟
تاریخ ژاپن
ژاپن چگونه مدرن شد؟

«مهدی تدینی» در مورد تاریخ ژاپن و مدرن‌شدن آن کشور می‌نویسد: رؤیای ژاپن‌شدنِ ایران رؤیایی سوخته است. اگر می‌خواستیم ژاپن شویم اجازه نداشتیم هیچ فرصتی را در ۱۵۰ سال گذشته از دست دهیم، در حالی که ما نه‌تنها فرصت‌ها را از دست داده‌ایم، بلکه «فرصت‌سوزی را نهادینه کرده‌ایم و به نوعی شیوه‌ی زندگی تبدیلش کرده‎ایم». حتی به توسعه‌سوزی می‌بالیم و آن را در تعابیر ارزشیِ خودساخته ستایش می‌کنیم.

بیش از صدسال است که ما ایرانی‌ها خود را با ژاپن مقایسه می‌کنیم، یک نمونه‌ی آن مربوط به بیش از ۱۱۰ سال پیش است: «ناصرالملک» از رجال نامدار دوران قاجار که چندسال هم در دوران «احمدشاه» نایب‌السلطنه بود، در کوران انقلاب مشروطه نامه‌ای به «آیت‌الله طباطبایی» نوشت و توضیح داد راه سعادت ملت این است که ما هم همان راهی را برویم که امپراتور ژاپن رفت و گفت: «امروز برای سرمشق مللِ غافل و خواب‌آلوده هیچ نمونه بهتر از ژاپون نیست». رجال ایران همان زمان هم ژاپن را الگو می‌پنداشتند. در نوشتارهایی به اوج‌گیریِ ژاپن می‌پردازم.

برای فهم این‌که ژاپن چگونه و چه هنگام ژاپن شد باید به نیمه‌ی دوم قرن نوزدهم برویم. در این جستجو به نامی بزرگ برمی‌خوریم، مردی بی‌همتا در تاریخ ژاپن مدرن: «امپراتور موتسوهیتو»، معروف به «مِیجی». او بود که با تدابیر خود نقش هدایت‌کننده‌ای برای تبدیل ژاپن فئودال به ژاپن مدرن داشت. «مِیجی» سال‌های ۱۸۶۷ تا ۱۹۱۲م به مدت ۴۵ سال امپراتور ژاپن بود (که برابر است با ۱۲۴۶ تا ۱۲۹۱ شمسی، یعنی نیمی از سلطنت «ناصرالدین‌شاه»، کل دوران «مظفرالدین‌شاه»، دوران «محمدعلی‌شاه»، و سه‌سال اول «احمدشاه».)

تاریخ ژاپن، امپراتور میجی، امپراتور موتسوهیتو
نقشه‌ی ژاپن در قرن ۱۷م که در آن از ژاپن به‌عنوان یاپونیا نامبرده شده‌است.
«مِیجی» چه کرد؟

گام نخست «مِیجی» این بود که سال‌های ۱۸۶۷ تا ۱۸۶۹م در سیاست داخلیِ ژاپن با سرکوب خان‌های فئودال قدرت را به «تِنو» بازگرداند؛ «تِنو» یا «میکادو» هر دو لقب امپراتور ژاپن است. «مِیجی» دوباره قدرت را تمرکز بخشید و از کیوتو به توکیو (که آن‌زمان اِدو نامیده می‌شد) رفت. او تردید نداشت که باید روابط با اروپا را گسترش دهد. بنابراین در گام بعد، هیئتی ژاپنی از ۱۸۷۱ تا ۱۸۷۳م به اروپا اعزام شد تا پیوندها را با کشورهای پیشرفته عمق بخشند. ژاپن در همان سال ۱۸۷۳م در نمایشگاه جهانیِ وین شرکت کرد. نخستین اسکناس‌های یِن که تازه پول ملی شده بود در فرانکفورت چاپ شد.

شاید این پست هم برای شما جالب باشد:  نظربازی؛ حکایتی جالب از حکایات فراموش‌شده!

اقدام مهم دیگر «مِیجی» این بود که دانشجویان بسیاری را برای تحصیل روانه‌ی اروپا کرد و از آن مهم‌تر هزاران مستشار از اروپا و آمریکا به ژاپن دعوت کرد. آمار این مستشاران حیرت‌انگیز است: تا سال ۱۸۹۹م حدود سه‌هزار مستشار، در همه‌ی زمینه‌ها از هنر و موسیقی گرفته تا امور نظامی و اقتصادی و پزشکی، علم و فناوریِ غربی را به ژاپن منتقل کردند. این مستشاران (یا به قول ژاپنی‌ها «اویاتوئی گائی کو کوجین») وظیفه داشتند روند مدرن‌سازیِ ژاپن را تسریع کنند. بین ۱۸۶۸ تا ۱۸۸۹م نام ۲.۶۹۰ مستشار خارجی دیده می‌شود: ۱.۱۲۷ بریتانیایی، ۴۱۴ آمریکایی، ٣٣٣ فرانسوی، ۲۵۰ چینی، ۲۱۵ آلمانی و ۹۹ هلندی. بخش بزرگی از بودجه‌ی سالانه‌ی ژاپن صرف حقوق این مستشاران می‌شد. آن‌ها باید هم انتقال فناوری می‌دادند و هم ژاپنی‌ها را تعلیم می‌دادند تا جایگزین‌شان شوند.

تاریخ ژاپن، امپراتور میجی، امپراتور موتسوهیتو
امپراتور مِیجی؛ صد‌و‌بیست‌و‌دومین امپراتور تاریخ ژاپن
از سازمان نظامی تا انقلاب صنعتی در تاریخ ژاپن

دست‌مزد این خارجی‌ها بسیار بالا بود. یک مثال بزنم: سال ۱۸۷۴م دست‌مزد ۵۲۰ خارجی حدود ۲.۲ میلیون یِن می‌شد که برابر با یک‌سوم بودجه‌ی دولت ژاپن بود! اما شگفت‌انگیزتر از این ارقام و مبالغ، گستردگیِ حوزه‌های این مستشاران و میزان نفوذ آن‌ها بود. این مستشاران در حوزه‌های پزشکی و دامپزشکی، حقوق، مدیریت و اقتصاد، علوم نظامی، ریاضیات و علوم طبیعی، مهندسی، هنر و موسیقی، علوم انسانی و تربیتی به خدمت گرفته شده بودند. اقدام بعدی این بود که مدرسه‌رفتن اجباری شد، هدفی که تا سال ۱۹۱۰م محقق شد. اما از آن پُرچالش‌تر مدرن‌سازیِ سازمان نظامیِ کشور بود. «یاماگاتا آریتومو» ساموراییِ سابق و فرمانده‌ی ارتش جدید ژاپن، در سال ۱۸۶۹م به اروپا رفت و فروتنانه در آن‌جا آموزش نظامی دید و دستاوردهای غرب را در ژاپن پیاده کرد. نظام وظیفه‌ی عمومی در سال ۱۸۷۳م (۵۰ سال پیش از ایران) برقرار شد.

شاید این پست هم برای شما جالب باشد:  هوارد باسکرویل؛ شهید آمریکایی جنبش مشروطه‌ی ایران!

با وجود خدمت سربازیِ عمومی، طبقه‌ی سامورایی‌ها کارکردشان را از دست می‌دادند، ضمن این‌که دهقانان نیز از سربازی‌رفتن ناراضی بودند. این دو گروه در سال ۱۸۷۷م شورش کردند (شورش ساتسوما) که با سرکوب آن، طبقه‌ی سامورایی برای همیشه اهمیت خود را از دست داد. اما نتیجه‌ی این نُوسازیِ نظامی خیره‌کننده بود: شکست چین (۱۸۹۵م)، شکست روسیه (۱۹۰۵م) و اشغال مناطق گسترده در آسیای شرقی و اقیانوس آرام. نوعی انقلاب صنعتی بر اساس الگوی اروپا رخ داد، برای مثال ۱۸۷۲م (برابر با ۱۲۵۱ شمسی، یعنی در بیست‌و‌چهارمین سال سلطنت «ناصرالدین‌شاه») نخستین خط‌آهن بین توکیو و یوکوهاما کشیده شد. در سال ۱۸۸۰م «نمایشگاه صنایع ملی» برگزار شد و در سال ۱۹۰۱م کارخانه‌ی فولادسازیِ یاواتا راه‌اندازی شد.

تاریخ ژاپن، امپراتور میجی، امپراتور موتسوهیتو
جنگجویان سامورایی، در جریان جنگ قدرت میان نیروهای شوگون‌سالاریِ توکوگاوا و سربازان گارد امپراتوری، معروف به جنگ داخلیِ بوشین در تاریخ ژاپن، سال ۱۸۶۷م
ژاپنی‌ها فروتنانه آموختند…

اما در این سال‌ها ژاپن از توسعه‌ی سیاسی هم بی‌بهره نبود و جنبشی دموکراسی‌خواه با احزابی متنوع پدید آمد که در نتیجه‌ی آن در سال ۱۸۸۹م نوعی نظام مشروطه در ژاپن شکل گرفت که بیشتر شبیه مشروطه‌ی اقتدارگرایانه‌ی پروسی بود. (در نوشتاری دیگر باید به این موضوع بپردازم). وقتی «مِیجی» در سال ۱۹۱۲م درگذشت، مبانیِ توسعه‌ی صنعتی و شتابان ژاپن محقق شده بود. اما چیزی که حسرت‌بار است، این است که چهار دهه قبل از «مِیجی» بسیاری از این ایده‌ها به فکر «عباس میرزا» رسیده بود و در این راستا هم بسیار تلاش کرد و مرگ زودهنگام او بی‌تردید از بداقبالی‌های ماست.

اما بسیاری از این ایده‌ها در دوران «ناصرالدین‌شاه» و باز هم زودتر از ژاپن در ایران اجرا شد. وقتی در ایران دارالفنون تأسیس شد و مستشاران غربی به‌عنوان معلم به ایران آمدند، ژاپن هنوز در خواب بود. اما واقعیت این است که از یک‌سو این اصلاحات باید با مشت آهنین پیاده می‌شد و از دیگر سو جامعه نیز باید پذیرش بیشتری نسبت به دنیای مدرن می‌داشت. این کوتاهی دوسویه بود. بسیاری از امور ایران در عصر ناصری با حضور مستشاران سامان گرفت (نمونه‌ی آن رئیس‌پلیس اتریشیِ تهران بود که داستانش را پیش‌تر گفته‌ام)، اما ایرانیان خیلی‌زود از حضور مستشاران ناخرسند می‌شدند. در هر دوره‌ای به شکلی این ناخرسندی بروز می‌کرد.

شاید این پست هم برای شما جالب باشد:  عربستان سعودی؛ از ظهور اسلام تا پیدایش آل‌سعود و جنجال‌ها! + تصاویر

در کل، دلیل این کوتاهیِ ما آمیزه‌ای از قصورهای حکومتی، ویژگی‌های فرهنگی و اجتماعی است. اصلاحات و تغییر روش زندگی و علم پذیری در ایران خیلی‌زود با واکنش اجتماعی روبه‌رو می‌شد. این هزاران مستشار فناوری غربی را به ژاپن انتقال دادند. نهادهای علمی، آموزشی، صنعتی و زیربناییِ ژاپن را ساختند و شاگرد تربیت کردند، ژاپنی‌ها فروتنانه آموختند و کسی هم از «خیانت» و «استعمار» و «غرب‌زدگی» سخن نگفت. در نتیجه ژاپن در ۱۹۰۵م روسیه را در هم کوبید! نقدکردن گذشتگان آسان است، اما جالب است که ما همچنان امروز از حل همان مشکلاتی عاجزیم که بابت‌شان گذشتگان‌مان را ملامت می‌کنیم…

تاریخ ژاپن، امپراتور میجی، امپراتور موتسوهیتو
تصویری از کوه فوجی و توکیو در ژاپن، سال ۲۰۲۲م

نگارش و گردآوری؛ مهدی تدینی، مترجم و پژوهش‌گر در حوز‌ه‌ی تاریخ و اندیشه‌ی سیاسی/اجتماعی
عکس اول در این پُست؛ امپراتور میجی

اگر به «تاریخ» علاقه‌مند هستید؛ پیشنهاد می‌کنیم حتما در اینستاگرام خود به خانواده‌ی بزرگ ۳۴۰,۰۰۰ نفری «قجرتایم» بپیوندید! صفحه‌ی اینستاگرام ما به صورت «روزمره»، بروزرسانی می‌شود؛ پس همین حالا افتخار بدهید و در اینستاگرام خود شناسه‌ی «QajarTime» را جستجو و فالو کنید.

4.4/5 - (7 امتیاز)

7 پاسخ

  1. باسلام.فکری هم برای خودتحقیری ها کرده اید که همان هم قطاران شما گفتند ونوشتند که ما ایرانیها فقط بلدیم آبگوشت بزباش بپزیم!!

  2. به نظرم آنچه ملت ایران را عقب انداخت وجود ملخهایی به اسم آخوندک هست ، این آخوندها تا هستند کشور درست نمی‌شود ، چون اصولا آخوندها فکر می‌کنند از همه چیز سر در می آورند و فکر می‌کنند باهوش هستند البته باهوش هستند اما در گول زدن مردم و بالای منبر رفتن و فقط برای مردم ساده سخن گفتن باهوش هستند و البته گاهی حرفهای قشنگی میزنند اما خود به هیچکدام عمل نمیکنند .

    1. خب در زمان قاجار و پهلوی که آخوندها حاکم نبودند پس چرا آن موقع هم در حضیض و سختی بودیم؟! و بالعکس در صفویه برخی روحانیون در بین حکومت محبوب بودند و به دربار رفت و آمد داشتند اما چرا پس آن موقع-به گواه سفرنامه نویسان و مورخین اروپایی- اوضاع مطلوب تری داشتیم؟!این دو مثال نقض سخن شماست.
      گام اول توسعه این است که واقعیت ها را ببینیم و جملات و ایده های علمی و آبرومند داشته باشیم نه اینکه در توصیف ها و ایده ها مان دنبال خالی کردن کینه های خودمان باشیم!

      1. در زمان پهلوی داشتیم رو به جلو پیشرفت میکردیم ولی نذاشتن😔
        بیشتر زیر ساختهایی اگه الان هست مال اون زمانه
        یکبار توی یکی از سایتهای داخلی اعتراف کرده بود که ۵۰ سال پیش یکی از کشورهای پیشرفته آسیا بودیم

  3. متاسفانه از کره چین و به گفته شما در برخی موارد هم ژاپن جلوتر بودیم ولی حالا اونا کجا و ما کجا چند سال از همین کشورهای عربی عقب مونده تر میشیم😔

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *