آشنایی با «شیخ نوری»
«شیخ فضلالله نوری» اصالتاً اهل مازندران و روستای کجور از توابع شهرستان نور بود. همسر «شیخ نوری» که دختر داییاش هم بود، دختر «شیخ محدث نوری» بود. تحصیلات ابتدایی را در بلده (نور) گذراند، بعد از آن به تهران آمد و تحصیلات حوزوی را در حوزهی علمیهی مروی ادامه داد. سپس بههمراه داییاش «محدث نوری» برای ادامهی تحصیل حوزوی به نجف رفت. در فقه و اصول به درجهی اجتهاد رسید و از بهترین شاگردان «حاج میرزا حسن شیرازی» بود. به گفتهی مرحوم «احمد کسروی»، از مجتهدین بهنام در تهران بودهاست. «شیخ فضلالله نوری» از مخالفان سرسخت مشروطه بوده و در کنار سایر فقهای عصر قاجار، به مبارزهی اصولی با مشروطیت میپردازد. وی معتقد بود که هر قانونی که بر اساس شریعت اسلام نباشد، حرام و نادرست میباشد.
مخالفت با مجلس و قانوناساسی
او قانوناساسی را دستور ملعون و ضلالتنامه مینامید. ضمناً، در مقابل یکی از مواد قانوناساسی که همهی آحاد ملت را در برابر قانوناساسی یکسان میشمرد، بهشدت اعتراض داشت و میگفت که محال است با اسلام مساوات؛ یعنی قانون مساوات با اسلام همخوانی ندارد و او مشروطه را فتنه میخواند. با برقراریِ مجلس و نمایندگان مجلس مخالف بود و در حمایت از «محمدعلیشاه قاجار» بارها با آنان درگیر شد. با مسئلهی تقسیم قوا نیز مخالف بود. در مخالفت با مشروطه، همعهدوپیمان «محمدعلیشاه» بود و تمام تحرکاتش از جانب شاه بود، هم پول میداد و هم دستور. از جمله نظراتش این بود که باید هیئتی مستقل از مجلس با حضور علما تشکیل شود و نظارت بر کار مجلس داشتهباشند. این هیئت باید موازی با مجلس باشد؛ چیزی شبیه به مجلس خبرگان در جمهوریاسلامی.
از ترور ناموفق تا اعدام
در جنبش تنباکو از فعالان آن بود و از مخالفان سرسخت «طباطبایی»، و تا وقتی مطمئن نشد که «میرزای شیرازی» حکم لغو تحریم تنباکو را صادر نکرده، حرمت استعمال تنباکو را لغو نکرد. در سال ۱۲۸۷خ مردی بهنام «کریم دواتگر» اقدام به ترور «شیخ نوری» میکند که ناموفق میماند، اما پس از فتح تهران و پیروزیِ مشروطهخواهان، به حکم «شیخ ابراهیم زنجانی» در میدان توپخانه به دار آویخته میشود. عدهای او را فراماسون میدانند، ولی «سیدروحالله خمینی» در سخنرانیهایش او را سمبل مبارزه با استعمار مینامید. «یحیی دولتآبادی» از مشروطهخواهان معاصر «شیخ نوری» میگوید:
«بانک استقراض روس در پیِ خرید ملکی در تهران بود. از اینرو، قبرستان کهنهی وسط بازار امیر تهران را از دلالی ناشناخته میخرند. بانک روس کمکم زمینهای دیگری را به آن میافزاید. در آنزمان «شیخ فضلالله» دفتر ثبت اسناد داشتهاست. دولت روس با پرداخت ۷۰۰ تومان به «شیخ»، تصاحب این زمینها را بهدست میآورد.»
نگارش و گردآوری؛ قجرتایم
منابع؛
مشروطهی ایران، ماشاءالله آجودانی
تاریخ انقلاب مشروطهی ایران، مهدی ملکزاده
ضبط انساب، علیمحمد مستوی
انقلاب مشروطیت ایران، محمدعلی رضوانی
تاریخ بیداریِ ایرانیان، ناظمالاسلام کرمانی